« فهرست دروس

«درس طب در روایات»

استاد تبریزیان

93/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طب اسلامی و تفاوت این طب با بقیه طب ها.

نکته ای مهم که همیشه اشاره می کنم اینست که، طبی داریم که طب اسلامی است. و این طب ، با طب های دیگر تفاوت دارد، تفاوت کلی و اساسی دارد و این تفاوت طب اسلامی با بقیه طب ها، مانند تفاوت خود اسلام با دیگر مکاتب است. چون منبع این ها فرق می کند. تفاوت طب اسلامی با طب هندی و چینی مانند تفاوت اسلام با بوداییت است. و تفاوت آن با طب شیمیایی جدید، مانند تفاوت اسلام با مکاتب امروزی مثل کمونیسم و سوسیالیسم است. آن چه بر آن تاکید دارم، این است که طب اسلامی، طبی مستقل است.

طب اسلامی، ارتباط و نیاز چندانی به طب های دیگر ندارد. ولی معنایش این نیست که اسلام، طب های دیگر را رد کند، بلکه طب اسلامی را برتر می داند. شخص اختیار دارد که طب اسلامی، یا طب مسیحیت را انتخاب کند. و طب یونانی همان جایگاه طب مسیحیت را دارد.

نکته مهم: البته طب سنتی که در ایران رواج دارد ، مقداری از طب اسلامی را نیز دارد و مخلوطی از این طب هاست و نزدیک تر به طب اسلامی نسبت به بقه طب ها است. و باید مرز بندی بین طب ها مشخص بشود. این مساله باید مشخص بشود که اسلام، طب کامل دارد و نیازمند دیگر طب ها نیست.

شبهه ی ضعیف بودن روایات طبی:

اسلام یک طب کامل و وافی دارد، آنچه که بنده در شروع کار فیش برداری کردم، چیزی در حدود ده الی یازده هزار روایت طبی بود که جمع کردم و بعد وقتی این کتاب را نوشتم و چاپ شد، نگاهی به پاورقی اش کردم، دیدم بیشتر این روایات از کتاب کافی و دیگر کتاب های معتبر است. این شبهه بوده که طب اسلامی روایاتش ضعیف است و کتاب هایی که متضمن این طب است ،کتاب های غیر معتبری است. ولی وقتی بنده یک دقتی به هفت بند پاورقی این کتاب کردم، خودم متعجب شدم که، بیشتر این روایات از معتبرترین کتاب های شیعه هست. .در هر صورت از کلام من این معنا هم استفاده می شود که طب اسلامی یک طب مستقل، و نیازی به دیگر طب ها ندارد.

روایت است که یک طبیب هندی در حضور منصور دوانیقی کتاب های طب می خواند و امام صادق (علیه السلام) هم حاضر بودند و گوش می دادند، بعدش این طبیب هندی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: «يا أبا عبد الله أتريد مما معي شيئا قال لا فإن معي ما هو خير مما معك قال وما هو؟ قال اداوي الحار بالبارد والبارد بالحار والرطب باليابس واليابس بالرطب وأرد الامر كله إلى الله عزوجل واستعمل ماقاله رسول الله صلى الله عليه وآله واعلم ان المعدة بيت الداء و اعود البدن ما اعتاد فقال الهندي. وهل الطب إلا هذا؟ فقال الصادق عليه السلام أفتراني من كتب الطب اخذت قال نعم قال لا والله ما أخذت إلا عن الله سبحانه»[1]

یعنی «اى ابوعبد اللّه ! آيا از آنچه همراه دارم ، چيزى مى خواهى؟ فرمود : «نه ؛ برتر از آنچه تو همراه دارى ، به همراه دارم» . پرسيد : آن چيست؟ فرمود : «گرم را به سرد ، سرد را به گرم ، خشك را به تَر ، و تَر را به خشك درمان مى كنم و كار را يكسره به خداوند ، باز مى گردانم و آنچه را پيامبر خدا فرموده است ، به كار مى گيرم و مى دانم كه معده ، خانه همه دردها ، و پرهيز ، يگانه درمان است و بدن را بر همانچه بدان خو گرفته ، وا مى دارم» . مرد هندى گفت : آيا طب ، چيزى جز اين است؟ امام صادق عليه السلام پرسيد : «آيا گمان مى كنى از كتاب هاى طب ، چيزى فرا گرفته ام؟» . گفت : آرى . فرمود : «به خداوند سوگند ، نه. جز از خداوند سبحان نگرفته ام.»

توضیح حدیث:

این کلمه «لا»که امام صادق (علیه السلام) به طبیب هندی، - وقتی درخواست آموزش طب به حضرت را داد - فرمودند، با اینکه این طبیب هندی خیلی هم مهارت داشت و طبیبی هست که طبیب مخصوص منصور(هارون) است، معنای زیادی دارد، دارای درس است. یعنی طب اسلامی مستقلا وجود دارد و با وجود این طب، ما نیاز به طب دیگری نداریم، طب اسلامی کافی است. این نکته اول بود. اعلام وجود همچنین طبی هست و این طب با طب سنتی، طب شیمیایی، طب هندی، چینی و با طب یهودی و طب های دیگر تفاوت دارد. یک طب مستقل است و فندانسیون خاص خودش را دارد، اسکلت و فلسفه خودش را دارد.

امتیاز طب اسلامی:

یکی از امتیازاتش این است که فلسفه ی طب را بیان می کند، فلسفه بیماری را بیان می کند. در هیچ مکتب طبی ای نیست. در طب شیمیایی می دانند که، کسی که سرش درد می کند، استامینوفن برایش خوب است. اما فلسفه ی بیماری را نمی دانند . فلسفه ی دارو و درمان و مکانیزم آن ها را نمی دانند. طب اسلامی همه ی این ها را بیان می کند. امتیازات دیگری نیز دارد.

بیان چند نکته:

نکته اول: این طب، طبی مستقل به نام طب اسلامی وجود دارد وهیچ ارتباطی با طب دیگر ندارد. طب کافی و وافی و متلع به مکتب ماست. الان در دنیا تا حدودی از این طب استفاده می کنند و دنیا به سمت طب اسلامی پیشرفت می کند و سزاوار نیست دیگران از ما، در این طب سبقت بگیرند. و روزی به ما، این طب را بیاموزند.

نکته دوم: می خواهم عرض کنم که در این مرحله چکار باید کرد. می دانید طب اسلامی تا امروز، به صورت مفصل مطرح نشده است و هر چقدر مطرح شده، به شکل روایت بیان شده است. فرق بین روایات طبی و طب اسلامی، مانند فرق بین کتاب های حدیثی و روایی و کتاب های فقهی است.کتب فقهی سندها را بررسی و حلاجی می کند. متن را بررسی و تعارض ها را حل می کند و حدیث را آماده می سازد. از خود روایت بصورت مستقیم نمی شود حکم شرعی را استفاده کرد، بلکه باید کارهایی روی احادیث انجام بگیرد و عمل استنباط روی آن ها صورت پذیرد.

ضرورت برگزاری درس طب اسلامی و تبلیغ آن:

این کار را بنده، در این کتاب انجام دادم. این مرحله اول بود، ولی این طبی که تازه مطرح شده و قبلا مطرح نشده بود و همچنین کتاب دیگری نیز در این زمینه نوشته نشده بود، اگر قرار باشد به صورت شایسته و کامل مطرح بشود، نیاز به کار و این جلسات دارد و نیاز به درس های متعدد و نوشتن کتاب های زیاد دارد.

چقدر کار وسیاست گذاری وبرنامه ریزی کرده اند و از طریق رسانه و مجلات وماهواره تا طب شیمیایی را جا انداختند. طب اسلامی این تجمعات و کلاس ها و کتاب نوشتن ها را نیاز دارد تا مطرح شود. مردم و اجتماع باید طب اسلامی را باور کنند و قبول کنند. این طب شیمیایی هیچ سندی و پشتوانه و اعتباری ندارد.

در درمان بوسیله فلان دارو اگر از کسی بپرسی چرا این دارو را مصرف کنم، کسی نمی داند. در طب اسلامی یازده هزار روایت سند داریم؛ ولی آن ها تبلیغ کردند و جا انداختند و کار رسانه ای و ماهواره ای کردند.

نمونه ی توطئه دشمن:

به عنوان نمونه در زمان ناصر الدین شاه به کسی که در دربار حجامت می کند، پول هنگفتی دادند تا تیغ های حجامتش را زهر آگین کند. تا دو نفر از درباریان مردند، ناصر الدین شاه عصبانی شد و حجامت را منع کرد و گفت هر کسی حجامت کند مجازات می شود. با این کار داروی شیمیایی آوردند. قبلا با حجامت انجام می شد. راز را فهمیدند که حجامت است .حجامت را از مسلمانان گرفتد و بجای ان دارو وسموم را به مردم دادند و خیلی کار کردند.

به عنوان مثال می دانیم که پیِ گاو از چیزی هایی هست که در شرع یهود حرام است. ولی در دین ما و قرآن از آن به عنوان طیبات بیان شده است. در آیه می فرماید: « فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ»[2] یعنی «بخاطر ظلمی که کردند طیبات بر آنها حرام شد.» قرآن تعبیر به طیبات می کند. یعنی خیلی فایده دارد. چون مبالغه نمی کند. الان فروختن پی گاو در تمام دنیا ممنوع است. در کشتار گاه ها نمی فروشند، حتی در ایران. این ها کار کردند. ریشه ها را خشکاندند. چیزی که مفید است را با سیاست از مردم گرفتند و دارو های شیمیایی را که، کارخانه هایشان بیشتر متعلق به صهیونیست ها است را رواج و به مردم دادند.

استعمار پزشکی غرب:

خیلی کار شده است. الان یکی از کارهایشان این است که طوری دارو درست می کنند، که کسی که الان مصرف می کند، یک ماه دیگر نیازمند چند داروی دیگر بشود. هر روز نیاز به دارو بیشتر می شود. آمار دارو را بگیرید. قبلا مشهد دو تا داروخانه داشت. الان آمار داروخانه ها زیاد، و چند برابر شده است.

ما هم باید کار هنگفتی کنیم تا بتوانیم طب اسلامی را، رواج دهیم. تا بین مردم جا بیفتد. البته الحمد لله زمینه هست و آن، اعتقاد به پیامبر و ائمه (علیهم السلام) است. مردم ائمه (علیهم السلام) را دوست دارند. وفتی می فهمند این دارو، داروی امام رضا (علیه السلام) است، اعتقاد و ارزش قائل می شوند و اثر می بینند.

تاثیر اعتقاد و باور در درمان:

باور و اعتقاد در درمان اثر دارد، بلکه در طب شیمیایی همان اعتقاد حرف اول را می زند. الان فکر می کنید که قرص های شیمیایی درمان و دارو است؟ این ها درمان نیست. اگر چیزی درمان باشد، این اعتقاد مردم و پذیرفتن مردم است. وقتی زنگ می زنند و نوبت برای سه ماه دیگر می گیرند، این مطلب در درمانش تاثیر می گذارد. می گوید دکتر ماهری است. روز نوبت مراجعه می کند و مرتب مراجعه کننده می بیندکه مثلا سی نفر منتظرند. وارد مطب که می شود، لباس سفید دکتر، همه و همه در درمان تاثیر دارد. حتی کچلی دکتر هم تاثیر دارد. می گوید اینقدر درس خوانده، کچل شده است. این ها درمان است. واگرنه این قرص ها، تاثیری ندارد. خاکی بیشتر نیستند. اصلا دارو نیستند. دکتری خودش برای من نقل کرد؛ من همان دارویی که همسایه ام تجویز می کند را تجویز می کنم. ولی او، نوبت سه ماهه دارد و برای من کسی نمی آید. چون مردم به آن دکتر اعتقاد دارند و به این دکتر اعتقاد ندارند.

درمان همین اعتقاد است؛ البته دارو های اسلامی پنجاه، شصت درصد درمان هستند و پنجاه شصت درصد هم اعتقاد تاثیر دارد؛ ولی این داروهای شیمیایی نود درصدش، اعتقاد و باور است و چیز دیگری نیست. درمان یک کلمه است، چون شخصی صحیح و سالم به طبیب مراجعه می کند و برایش آزمایش می نویسد، سپس جواب آزمایش را می گیرد و می آورد. طبیب نگاه می کند می گوید شما سرطان دارید، شخص همان جا صحیح وسالم با یک کلمه می افتد.

شخص معلولی را دو نفر به مطب می آورند، دکتر می گوید شما از من سالم ترید. همان جا می ایستد و راه می رود. درمان این هاست. ولی اصل در طب اسلامی داروست. شصت درصد دارو و بقیه را اعتقاد تاثیر دارد. و در داروهای شیمیایی، هشتاد یا نود درصد اعتقاد است.

نتیجه بحث:

بنابراین احیای طب اسلامی نیاز به کار و تجمعات و هیاهو و تبلیغات دارد. اگر مردم از این داروها استفاده کنند و اثر ببینند و به دیگران منتقل کنند و دیگران به دیگران و با سخنرانی تبلیغ شود. بین مردم جا می افتد.

داروهای طب اسلامی اینقدر قوی و موثر است که اگر مقداری فرصت پیدا کند، داروهای شیمیایی و طب موجود را کنار می زند. این اتفاق افتاده است. مرکز داروهای دنیا در آلمان و بزرگترین کارخانه های دارو در شهر بایرن است. ولی هشتاد درصد مردم آلمان از داروهای گیاهی استفاده می کنند، یعنی طب شیمیایی فرو ریخته است. مانند مکتب های امروزی از قبیل کمونیسم و سوسیالیسم و امثال این هاست که فرو پاشیدند. طب شیمیایی نیز همین گونه است. با این همه دارو و عظمت و کارخانه که دارد، چون پشتوانه و سند ندارد، از هم خواهد پاشید. سندش همان تبلیغ و ماهواره و این چیزهاست.

اگر این طب در مقابل آن طب مطرح بشود، تبلیغ بشود و مردم باور و قبول کنند، دیگر نیاز به طب شیمیایی نخواهد بود. بنابراین امروز، مساله طب اسلامی یک ضرورت است. الان ما هر کاری می کنیم، تابع آنها هستیم. هر کاری که دانشگاه هایمان انجام می دهند، علمای طب مان انجام می دهند، شاگردی آنها، تبعیت از آنهاست. آن ها اصل هستند و ما شاخه هستیم. هیچ پیشرفتی و هیچ حرفی در دنیا برای گفتن نداریم. ولی اگر طب اسلامی را مطرح کنیم و تقویت کنیم، دیری نمی گذرد که آنها شاگرد ما بشوند. ما اصل و آنها فرع بشوند. طب اسلامی خیلی قدرت دارد.

ما از زمانی که مساله درمان را شروع کردیم، هر روز این کلمه چند بار می شنویم. که فلان بیماری سخت، درمان شده، فلان بیماری خوب شده است. البته بیشتر مراجعین، آنهایی هستند که همه دکتر ها را رفته اند، آزمایش ها انجام دادند، عمل ها انجام دادند، اما نتیجه نگرفتند. آن موقع به فکر طب اسلامی می افتند، چون این ها اثر و درمان را در این طب می بینند. مشکلات شان برطرف می شود، به همین جهت ما مرتب این کلمه معجزه را می شنویم، مرتب می شنویم.

و در هر حال، صحبت راجع به طب اسلامی، خیلی زیاد است. دریایی است که خیلی جای کار دارد، بنده چهار جلد کتاب نوشتم ولی جای نوشتن بیست جلد هست. این چهار جلد مانند کتاب اول فقه شیعی، یعنی «المقنعه» است که، بعدا گسترش و عمق پیدا کرد، تا دویست جلد شد. طب هم همین گونه هست، جای کار حوزوی و دانشگاهی دارد که تحقیق و بررسی کنند و مکانیزم این دارو ها را پیدا کنند. وقتی این دکتر ها و پروفسور ها مراجعه می کنند تعجب می کنند، می گویند این چه طبی است؟

به عنوان مثال یک پروفسور به من مراجعه کرد ،گفت من استاد دانشگاهم و طب سنتی و طب سوزنی هم خوانده ام ولی نمی توانم سیاتیک خودم را معالجه کنم. گفتم روایت داریم از حضرت امیر (علیه السلام) که می فرماید: ناخن های دست و پا را بگیر و بروی پا ببند. بعد از یک هفته آمد. با تعجب گفت: این معجزه چیست؟ من نمی فهم، یک جزوه کامل درباره ناخن درمانی نوشتم.

گفت: بخودم گفتم من طبیبم و می فهمم پس ناخن ها را مرتب می چینم. من بهش گفتم که باید پخش کنی. آن شخص ناخن ها را مرتب گذاشت، درد ده برابر شد و نفسم هم گرفت. بعد یادم آمد که شما گفتید پخش بگذار. و سیاتیکم ظرف دو ساعت خوب شد.

پروفسور جزوه نوشته به نام انرژی درمانی. خیلی از بیماری ها درمان می شود، تا جایی که نیازمند عمل جراحی نیست. روایت داریم: عده ای نزد پیامبر آمدند، گفتند: ما برادرمان شکم درد دارد. می خواهیم درمان کنیم. فرمود: چگونه درمان می کنید؟ گفتند: طبیبی یهودی داریم که شکمش را می شکافد و چیزی را بیرون می اورد وسپس می شوید و می دوزد. فرمود: این کار را نکنید. رفتند و برای دوم آمدند، گفتند می خواهیم عمل جراحی کنیم. پیامبر (صلی الله علیه آله و سلم) فرمود: این کار را نکنید .بار سوم آمدند و باز همان حرف ها تکرار کردند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: بروید هر کاری می خواهید بکنید.

رفتند و این کار را کردند وشخص بهبود یافت. برگشتند و عرض کردند که ما این کار را کردیم و خوب شد. پیامبر(صلی الله علیه و آله ) فرمودند: خوب شد، ولی این بهترین درمان نیست. بهترین درمان حجامت و عسل و سیاه دانه است.

توضیح حدیث:

این روایت معنای زیادی دارد. یعنی روزی می رسد که بشر به عمل جراحی نیاز ندارد. می تواند با چیز دیگر درمان شود. ما از روایتی فهمیدیم که می توان آپاندیس را با خوردن پنجاه گرم عسل و هفت دانه سیاه دانه درمان کرد.

خیلی ها را سفارش کردیم و خوب شدند، با این تبلیغ، عمل حذف می شود. تا جایی که دکتری، که پیش جراحی کار می کند. می گوید: هر کسی برای عمل می آید می گویم برو عسل بخور و او خوب می شود.

حجامت جایگزین عمل است، همین عسل و سیاه دانه. این تجربه ای که من حدود پانزده سال دارم، این کتاب را سی سال قبل نوشته ام. تا حالا مطرح نشده است. طب اسلامی در مشهد جا افتاده است و در اصفهان نیز تا حدودی جا افتاده است. طب اسلامی برای هیچ بیماری ای عاجز نیست و برای همه درمان دارد. روایتی داریم: «لِكُلِّ داءٍ دَواءٌ»[3] یعنی «برای هر دردی، دارویی هست.»

ضرورت یادگیری طب از معصومین (علیهم السلام):

ما مشکل بیماری نداریم، بلکه مشکل بیمار داریم؛ یعنی بیمار یا طب اسلامی را باور و قبول ندارد و یا تاثیر داروی اسلامی را قبول ندارد. و یا اینکه وقتی همه داروها و دوره ها را امتحان کرده و نتیجه نگرفته است، از جهت سراغ طب اسلامی آمده است. این خطرناک است. طب اسلامی، طب انبیا و طب ائمه (علیهم اسلام) است. هنوز این مساله جا نیفتاده است.

فرض کنید کسی بیمار می آید. نزد دو نفر یکی امام صادق و جالینوس. امام دارویی می دهد و جالینوس هم دارویی. کدام یک را باید انتخاب کرد؟ امروزه نیز اگر ما می گوییم فلان دارو، از امام صادق (علیه السلام) گرفته ایم. امام صادق (علیه السلام) نیز به آن هندی می فرماید: آیا فکر می کنی که از کتب طبی گرفته ام؟ بلکه من از خدا گرفته ام. ما هم در طب اسلامی از امام صادق (علیه السلام) و حضرت نیز از خدا گرفته است. البته ممکن است در فهم و تحقیق و استنباط ما اشتباهی باشد. ولی زیاد نیست. پس کسی که به طب اسلامی مراجعه می کند، در واقع به امام صادق (علیه السلام) مراجعه کرده است. امروزه همین مساله مطرح است؛ جایی امام صادق (علیه السلام) هست وطبیبی شیمیایی هم هست. هر کدام نسخه ای می دهند،کدام را باید انتخاب کنیم؟ حتما باید فرمایش امام صادق (علیه السلام) را قبول کنیم.

چون امام صادق (علیه السلام) می فرماید: از خدا گرفته ام. طب اسلامی سند دارد. سندش از امام کاظم (علیه السلام). یکی از خلفای عباسی می پرسد که این دارو که شما می گویی سندش کجاست ؟ حضرت (علیه السلام) می فرماید: از پدرم امام صادق (علیه السلام) و او از پدرش محمد بن علی (علیه السلام) و او از پدرش علی بن الحسین، زین العابدین (علیه السلام) و او از پدرش امام حسین (علیه السلام) و او از حضرت امیر (علیه السلام) و او از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله ) و او از جبریل و جبرییل از طرف خداوند نقل می کند. خلیفه عباسی می گوید: این طور که شما می فرمایید؛ همین اسم ها کافی است تا شخص درمان یابد. دشمن اهل بیت این را اقرار دارد.

یک امتیاز طب سالامی همین اسم هاست. این دارو، داروی امام کاظم (علیه السلام) و داروی امام رضا (علیه السلام) است. تجربه نشان داده است که مردم با مراجعه به طب اسلامی، ایمان شان بیشتر می شود چون اثر می بیند. علاوه بر این که طب اسلامی تبلیغی برای اسلام و دین و مذهب ما هم هست. یک نقطه قوتی هم هست، زیرا پیامبر می فرماید: «العِلمُ عِلمانِ : عِلمُ الأَديانِ وعِلمُ الأَبدانِ.»[4]

خب علم ادیان را خواندید و دارید .در کنار آن، اگر علم ابدان هم خوانده شود.کل علم ها در دست شماست. علم مفید همین دو علم است. یعنی تمامی علم از نظر اثر و فایده همین دوتاست. حتی مثل اینکه بقیه در مقابل این دو علم هیچ هستند.

 

اثرات مضر دارو های شیمیایی در زندگی بشر:

امروزه زندگی ما کلا دچار مشکلات است. غذا ها طبیعی نیستند. ژنتیکی و دارای کود شیمیایی اند. مشکلات دیگری هم هست. چیز های خوب را گرفتند و چیزهای بد را جایگزین کردند. شکرِ نیشکر را که همه اش درمان است، را گرفتند و شکر چغندر قند که بیماری زا و سودا زا هست را جایگزین کردند.

روغن مفید مانند پیِ گاو و امثال آن را گرفتند و روغن نباتی که از نفت درست می شود، را به ما دادند. علاوه بر این، دارو های شیمیایی همه مال آن هاست. هر بلایی بخواهند با همین دارو ها بر سر ما می آورند. الان در ایران حدود بیست میلیون نازا داریم. علت، همین قرص هاست. الان سرطان زیاد شده است. از وقتی که دارو های شیمیایی زیاد شده، این طور شده است.

اصلا امکان ندارد این کار را نکنند. بسته ای استریل را به قیمت پانصد یا هزار تومان می دهند، با اینکه این همه دست به دست گشته، تا به دست مشتری رسیده است، این که هیچ سودی برای آن ها ندارد. ولی درآمد شرکت های دارویی خارجی بیشتر از درآمد نفت ایران است. علت، همین استریل است که می دهند تا محتاج بقیه دارو ها بشویم. در دارو های شیمیایی موادی می گذارند که سرطان زاست. و فرد مبتلا تمام هستی اش را خرج می کند که فقط شش ماه با درد و سختی و اذیت خانواده زنده بماند. به سبب دارو های شیمی درمانی و این ها که هر دوره هفت میلیون هزینه دارد، ثروتمند می شوند. ولی اگر در استریل موادی گذاشتند که سرطان گرفتیم، درآمد هنگفتی می کنند.

مردم همه بیمارند. هفتاد، هشتاد درصد مردم، بیمار و بیست درصد نازا هستند. چقدر تلفات در اثر بیماری ها می دهیم. نیازی به جنگ نیست. استفاده از حربه ی دارو ها می کنند. اصلا درمانی نیست. هر کسی شکایتی دارد. ولی طب اسلامی این طور نیست.

یکبار که بروی و مراجعه کنی تا دو سال بی نیاز هستی. حداقلش دوسال، ممکن است تا آخر عمر هم بی نیاز باشی. کمتر می شود که یک بیمار، دو بار مراجعه کند؛ چون این ها حقیقتا درمان است، چون این ها واقعا درمان است. الان در این حال، نیاز به همت دارد، نیاز به کار دارد، قرار است که ان شاء الله از هفته آینده، کلاسی تشکیل بشود، دوره هایی فشرده ای که این مساله روشن بشود. خلاصه این طب اسلامی یه طب گسترده است، نیاز به کار دارد. شنبه در همین ساعت در همین جا ان شاالله شروع می شود.

سوالات:

1. برای کبد چرب راه حلی بفرمایید.

برای کبد چرب باز مهم سنامکی هست که تمام چربی بدن، حتی چربی دیواره شکم را خارج می کند.سنای مکی در روایات ما برای کل چربی ها خیلی تعریف شده است. چربی های بدن را بیرون می ریزد. در روایت داریم امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «لَو عَلِمَ النّاسُ ما فِي السَّنا لَبَلَغوا كُلَّ مِثقالٍ مِنهُ بِمِثقالَينِ مِن ذَهَبٍ.» [5] یعنی «مردم اگر بدانند سنای مکی چه خصوصیتی دارد، هر مثقالش را با دو مثقال طلا می خریدند.» و رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) می فرماید: «فَلَو دَفَعَ شَيءٌ المَوتَ لَدَفَعَهُ السَّنا.»[6] یعنی «اگر چیزی مرگ را دفع کند، همان سنا است.»

سنای مکی، برای چربی بدن، چربی کبد و چربی خون و برای چربی دیواره ی شکم استفاده می شود و خیلی موثر و مفید است. دارویی عاجل، سهل و آسان است.

طریقه مصرف:

چهار، پنج گرمش را مثل چایی دم کنید و یک لیوانش را بخورید.

2. برای درمان ام اس بفرمایید.

درمان ام اس، الان برای ما، مثل سرما خوردگی است. هیچ مشکلی ندارد. یک قطره ای داریم به نام قطره ی نرزنجوش دانه هست، علاوه بر داروی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله ).

3. برای ناباروری مردان، چه پیشنهادی می فرمایید؟

برای ناباروری مردان یه دارویی گیاهی هست به نام «پینسیل»، متاسفانه این دارو در ایران نیست، توی شام هست. الان شام هم مساعد نیست. مشکلی نیست ما مقداری داریم. ان شاء الله هفته بعد مراجعه کنند و البته خودش دارویی ترکیبی است، ولی عمده اش این گیاه پینسیل هست. یازده تا گیاه هست که ترکیب می شوند و پخته و آماده می شود.

4. برای ساییدگی زانو چه درمانی هست؟

سه تا درمان هست. اول دارویی است که غضروف ساز است. و پمادی به نام پماد مفاصل است و داروی سوم و عمده، مرکبِ یکِ مفاصل است.

5. برای آلرژی نسخه ای بفرمایید؟

داروی به نام صاف کننده خون داریم، که عمده اش کاسنی است. امروزه کاسنی به صورت عرق مصرف می شود؛ ولی طب اسلامی عرقیجات را تایید نمی کند. امروزه ثابت شده است که درصدی الکل دارد. یک روایت هم درباره عرقیجات نداریم.

6. برای رفلکس معده بفرمایید؟

باید کاسنی به شکل پودر مصرف کنند. داروی مرکب دو، خیلی قوی است که ظرف پنج دقیقه مداوا می کند و داروی جامع امام رضا (علیه السلام) که با آب زیره پخته، مصرف می شود که درمان ریشه ای است.

7. درمان سفید شدن و ریزش مو چیست؟

درمان سفید شدن مو، در روایت روغن بنفشه ،که پایه اش روغن زیتون است، جلوی ریزش مو را می گیرد؛ که مردان هفته ای دوبار مصرف کنند و خانم ها در شب مصرف کنند. موها سفید نمی شود و سفید شده ها هم، به مرور سیاه می شود. دارویی به نام تقویت مو داریم که در ترکیب اصلی، سرمه عصمت استفاده می شود و میوه مورد و سفارش شده است که انجیر زیاد بخورند که رویش مو را زیاد می کند.

8. برای درمان دیابت سوال پرسیده اند.

دو تا درمان داریم که یکی عاجل است به نام داروی قند، که ترکیبی از تخم شنبلیله و عدس الملک و تخم خرفه و مهر مکی و این چیزهاست. و داروی دیگر مرکب چهار است که درمان ریشه ای است.

9. مدت زیادی، هفت سال مبتلا به کهیر بوده است، درمانش چیست؟

علتش خون است و درمان آن همان داروی صاف کننده خون است که عمده آن کاسنی است. عناب و زرشک و شاطره و کاسنی و تخم کاهو هم ترکیب کنند که صاف کننده خون است و برای درمان کهیر و جوش مفید است.

10. درمان خوابالودگی چیست؟

دو علت دارد؛ یکی زیادی خون است که باعث خوابالودگی می شود. و دیگری نوشیدن آب زیاد است. در روایت داریم : کثرت الشرب

11. کاهش فشار خون چیست؟

عمده اش پودر سیر است.

12. برای بیماری های روانی هم در طب اسلامی درمان داریم؟

بیماری ای نداریم که درمان نداشته باشد. بیماری های روانی یک سری، معلول جن است که بیشتر بخور حضرت مریم ( سلام الله علیها) است. غسل جمعه هم انجام بدهید.

13. درمان کیست در کنار مغز را سوال کرده اند.

درمان کیست، تباشیر هندی است که حمال خاص خودش را می خواهد. برای کیست مغز، سداب را بجوشانند، صبر کنند و تباشیر را اضافه کنند و بخورند.

14. برای درمان بواسیر سوال کرده اند.

درمان بواسیر سعد کوفی است. سعد کوفی را پودر کنند و موضع را با آن بشویند.

15. درمان اگزما چیست؟

برای درمان اگزما یه داروی پوستی مالیدنی مانند نوره و حنا موثراست.

16. دارویی برای پیچیدگی چشم چیست؟

ناهمواری چشم سرمه کافوری برایش مفید است که ترکیبی از صبر زرد و مهر مکی و کافور است.

17. برای غلبه سودا وعصبانیت سوال کرده اند.

سودای مغز و پا نداریم. غلبه سودا، وسواس و دلهره و شک و تردید می آورد و درمانش افتیمون است و داروی داریم که سودا زاست.

18. برای زردی بچه توصیه ای بفرمایید.

هیچ مشکلی ندارد. یک قاشق چای خوری از سنای مکی دم شده، در دهان بچه بریزند.

19. برای زخم معده بفرمایید.

زخم معده درمانش مرکب دو و چای زنجبیل است. ما ده تا مرکب اسلامی داریم که طبق روایات فراهم کرده ایم.

20. برای درمان سینوزیت دارویی داریم؟

برای درمان سینوزیت باید روغن بنفشه پایه کنجد را درون بینی بریزند.

21. دختر بچه شش ساله ای دارند که سرفه زیاد می کند و سینه چرکی دارد.

داروی جامع با آب رازیانه گرم موقع خواب بخورند.

22. برای درمان دیسک کمر خفیف سوال کرده اند.

اگر حالت سیاتیک باشد که با چیدن ناخن های دست وپا و قرار دادن روی پا درمان می شود( همانند آنچه در بالا آمده است). اگر سیاتیک نباشد دارویی مخصوص کمر درد داریم. و سفارش شده که روی زمین سخت بخوابد و کمرش را ماساژ دهد و پشت به آفتاب بنشیند و از دوش آب داغ استفاده کند. دیسک کمر، معلول لخته و غلظت خون است که باید رقیق شود و جریان پیدا کند.

23. برای آب مروارید سوال کرده اند.

دارویی هست که ترکیبی از فلفل سفید و نوشادر است که سوزناک است.

24. برای درمان آر پی شبکیه چشم سوال کرده اند.

برای درمان آر پی و کوری چشم، داروی شافی بیست ماهه حضرت موسی‌(علیه السلام) هست که شبکیه چشم را بهبود می بخشد.

25. برای درمان فشار خون پایین سوال کرده اند.

درمان فشار خون پایین با قرص خون مرکب شش است.

26. برای خشکیدگی پوست بچه چه چیزی مفید است؟

روغن بنفشه در ناف بریزند.

27. برای پوسیدگی دندان و درمان ریشه چیست؟

روغن هندوانه ابوجهل را در سوراخ دهان بریزند. و با نخ کتان پر کنند.سوراخ پر می شود. و اگر ریشه مشکل دارد. روغن هندوانه ابوجهل را در گوش بریزند.

28. در طب اسلامی زالو درمانی داریم؟

زالو درمانی در طب اسلامی نداریم، فقط یک روایت از طریق اهل سنت داریم.

29. درمان کولیک روده چیست؟

اگر همراه اسهال باشد داروی جامع با مورد است واگر با اسهال نباشد، درمانش همان سنای مکی است

30. رماتیسم مفصلی درمانش چیست؟

درمانش یک مشت انجیر و یک مشت شنبلیله است که بجوشانند یک روز در میان بخورند.

31. شب ادرای شدید را سوال کرده اند.

دارویی ترکیبی از سعد کوفی و زعفران است و دعاهایی هم دارد که در جلد شش کتاب بنده امده است.

32. برای لرزش دست چه چیزی مفید است ؟

چای دارچین و دارویی برای تقویت اعصاب است که عمده آن گل بابونه است.


logo