اگر كسي به جز خدا آينده را نمي تواند پيش بيني كند پس چرا گفته هاي بعضي از فال گيرها درست مي شود؟

آگاهي به غيب -در مرحله اول - اختصاص به خداوند عالم دارد و در مرحله دوم , از آن انبيا و ائمه و اولياي اوست ; كه آنها از خودشان استقلالا چيزي ندارند, بلكه خداوند عالم طبق مصالح , به اندازه اي كه صلاح مي داند, آگاهي از غيب را در اختيار آنها قرار مي دهد. لذا فالگيري و كف بيني و طالع شماري كه نوعا كار افراد شياد است , هيچ مستند شرعي ندارد و اعتقاد به آن صحيح نيست . آنها معمولا با بيان مسائل کلي که قابل انطباق با روحيات مختلف است يا با بيان يک سري مطالب متشابه سعي در جلب نظر مشتريان و مريدان خويش را دارند.

اين گونه كارها علم شمرده نمي شود البته سحر و ارتباط با اجنه علمي است كه از گذشته تاكنون بوده والان هم كساني داراي اين علم هستند, ولي شرعا يادگرفتن سحر و استعمال آن حرام است . گرچه يادگرفتن اين علوم براي كساني كه هدفشان ابطال سحر و يا مبارزه با مدعيان دروغين نبوت است , اشكال ندارد.

بسيارى از فال بين ها در واقع دكانى باز كرده‏اند براى اغفال افراد ساده لوح ممكن است بعضى از آنها بتوانند كارى هم انجام دهند .

البته آنهايى كه واقعاً بتوانند كارى انجام دهند بسيار نادرند. بسيارى از اوقات بر حسب اتفاق ممكن است كارى كه در شرف وقوع است، با كار اين فال‏گيرها مصادف شود و موجب اغفال بعضى از افراد شود.

هر چند ما بر اين باوريم كه انسان بايد زندگى خودش را بر اساس عقل و منطق و شريعت بنا كند و دنبال اين‏گونه مسائل نباشد. بسيارى از اين كارها همانطور خرافه است.

البته در موارد نادرى هم ممكن است يا بر حسب اتفاق كارى انجام بگيرد يا واقعاً كسى بتواند بخت فردى را كه بسته شده باز كند اما تشخيص اين كه چه كسى مى‏تواتد اين كار را انجام دهد و آيا كار آنها اتفاقى بوده يا نه كار بسيار مشكلى است..

ولي چون نظام جهان بر اساس علت و معلول است ممکن است خداوند دانش اين علم را به برخي از افراد بدهد واين مطلب با اين گزاره که کسي جز خدا آينده را نمي تواند پيش بيني کند ندارد چون به صورت استقلالي , هيچ کس حز خدا نمي تواند حوادث آينده را پيش بيني کند ولي ممکن است طبق مصالحي اين علم هم به ديگران بدهد وديگران با اذن خداوند از اين دانش برخوردار شوند.