در جهان پيشرفته با توجه به گستردگي اطلاعات و تجربيات بشري، قرآن چه نقشي مي‏تواند در زندگي بشري و دهكده جهاني ايفا كند؟

نقش قرآن در زندگي بشري در ابعاد مختلف فردي، اجتماعي و حتي بين‏المللي، قابل دقت و بررسي است كه به طور مختصر به بعضي از آنها اشاره مي‏شود:

يكم. انسان نيازمند ارتباط مستقيم با آفريننده و هستي بخش خود است. اين ارتباط اگر چه از طريق مناجات و رازگويي دروني و قلبي انجام مي‏گيرد؛ اما دسترسي به كلمات خود خداوند، بسيار لذت بخش و اطمينان‏آور است، چنان كه اقبال لاهوري گفته است: «اگر مي‏خواهي خدا با تو سخن بگويد، قرآن بخوان».

اين ويژگي به طور كامل، تنها براي قرآن مجيد باقي مانده است و هيچ كتاب آسماني ديگر، چنين جايگاهي ندارد.

دوم. انسان در تكاپو و جست و جوي آگاهي‏هاي صحيح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربيات بشري و تلاش‏هاي علمي، به بسياري از آگاهي‏ها مي‏توان دست يافت؛ اما براي اطمينان به درستي يافته‏هاي خود و آگاهي به آنچه براي او دست نايافتني است، نياز به يك منبع اصيل و غني بسيار محسوس است، چنان كه از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود درهاي معرفت بر ما بسته بود».

در ميان كتاب‏هاي آسماني و دست نوشته‏هاي بشري، قرآن مجيد در اين باره جايگاه ممتازي دارد. تعريفي كه قرآن از انسان دارد (إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) بقره (2)، آيه 30. و تعريفي كه قرآن از خداوند ارائه كرده است: (لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ) شوري (43)، آيه 11. (همراه با صفات جمال و جلال كه در آيات متعدد آمده) و تعريفي كه از نظام هستي و حيات و شعور همگاني موجودات ارائه داده (وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ) رعد (13)، آيه 13. و تعريفي كه از پيوستگي و هماهنگي منظم همه كرات و افلاك و زمين و آسمان دارد: (وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها...) شمس (91). و... نيازمندي همه جامعه بشري و پويندگان راه حق و حقيقت را به اين كتاب آسماني ضروري ساخته است؛ زيرا بعضي از دانش‏ها به جز از طريق قرآن براي بشر دست يافتني نيست: (...وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ) و آنچه را نمي‏دانستيد به شما ياد مي‏دهد...».بقره (2)، آيه 151.

از جمله آگاهي هايي كه به جز از طريق قرآن راهي براي دريافت آن نيست، آگاهي درباره جهان پس از مرگ و جزئيات جهان آخرت است؛ زيرا هيچ كدام از افراد بشر، تجربه تكرار و رفت و آمد آن را ندارند و درك بشري، هيچ گونه سابقه ذهني از آن ندارد. در حالي كه در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و... صحنه قيامت را به تصوير كشيده است.

سوم. نقش برجسته ديگر قرآن اين است كه از سابقه تاريخ بشر، خبرهاي درست و مطابق واقع را نقل كرده و سرگذشت پيامبران و محتواي پيام آنان را - بدون هرگونه تحريف و دسيسه بشري - به جامعه بشريت رسانده است. ازاين‏رو قرآن حتي بر پيروان تورات و انجيل، منّت شايان توجهي دارد كه چهره پيامبران بني اسرائيل را به درستي معرفي كرده و حضرت موسي، عيسي(ع)، زكريا و... را آن گونه كه بوده‏اند - به دور از هر گونه تهمت و توهيني - شناسانده و دست تحريف‏گران و دسيسه‏گران را نقش بر آب ساخته است. قرآن مجيد در اين باره مي‏فرمايد: (وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ) «اي عيسي پسر مريم! آيا تو گفتي به مردم كه من و مادرم را همچون دو خدا به جاي خداوند بپرستيد؟! گفت: منزهي تو! مرا نشايد كه چيزي را كه حق نيست بگويم».مائده (5)، آيه 116.

چهارم. نقش برجسته ديگر قرآن براي جامعه بشريت اين است كه ظرفيت جهان شمولي دارد و پيام‏هاي آن براي تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر قابل اعتنا و كاربردي است. تكيه بر نقاط مشترك پيروان اديان آسماني و پايبندي به اصول انساني (مانند عدالت گستري، امانتداري و...)، تلاش براي ريشه كني هر گونه ناهنجاري، ناپاكي و اختلاف و مخالفت با حق و درستي و... همگي شاخص‏هايي است كه ظرفيت جهان شمولي قرآن را به نمايش گذاشته است. آيات فراخوان قرآن همچون تابلوي درخشنده تمامي اصلاحگران و حق‏گرايان را به سوي محور وحدت و پاكي به دور از هر گونه تعصب و خودخواهي دعوت كرده است: (قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلي‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ) «بگو: اي اهل كتاب: بياييد بر سر سخني كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزي را شريك او نگردانيم و برخي از ما بعضي ديگر را به جاي خدا به خدايي نگيرد»آل عمران (3)، آيه 64..

براي آگاهي بيشتر ر.ك:

طباطبايي، محمدحسين، قرآن در اسلام، دارالكتب الاسلاميه، چ 1372؛

جوادي آملي، عبدالله، قرآن در قرآن، مركز نشر اسراء، چ بهار 1378؛

جوادي آملي، عبدالله، انتظار بشر از دين، مركز نشر اسراء، چ 1380؛

مدرسي، محمدتقي، مباحثي پيرامون معارف قرآن كريم، انتشارات محبان الحسين(ع)، چ 1379؛

غزالي، محمد، نقش قرآن در جهان معاصر، انتشارات هه‏ژار سنندج، چ 1380.