چرا زنان ايراني نبايد در ورزشهاي جمعي نظير فوتبال در سطح جهاني شركت كنند

با اين كه هم استعداد آن را دارند و هم هوش و هم پشتكار و هم غيرت ديني و اسلامي. در حاليكه با كمي طراحي درست در لباس به نحو شايسته‌اي مي‌توانند در سطوح خارجي افتخار آفريني كنند مگر نه اينكه نصف مدالهاي المپيك مخصوص زنان مي باشد و حضور پر قدرت يك كشور در زمينة ورزش در سطح جهاني به ويژه المپيك نشان دهندة قدرت و صلابت آن كشور است (كاري كه ابرقدرتهايي چون آمريكا، روسيه و چين انجام مي‌دهند) چرا ما بايد در اين امر فقط با نصف توان خود ظاهر شويم آيا دليل آن قوانين شرع ماست. اگر اين ‌‌گونه است چرا ورزشهاي ديگري كه شايد اندام و اعضاي بدني زنان نيز معلوم است (نظير كاراته، وشوو، تكواندو و ...) شرع اجازه داده است، آيا فقط به خاطر فشارهاي نقض حقوق بشر در ايران است؟

پاسخ:

در خصوص ورزش زنان درداخل يا خارج از كشور دو مسئله حائز اهميت است. يكي جنبه شرعي و اين آنكه بايد نوع ورزش و نحو حضور زنان در ميادين ورزشي با شأن و شئونات اسلامي و ديني زنان جامعه هماهنگي و همسويي داشته باشد.

حال ممكن است در تطبيق اين شرايط افراط و تفريط بشود. گروهي به انگيزه مسايل شرعي و ديني محدوديتهايي براي حضور زنان ايجاد كنند و عده اي ديگر با طرح عدم اشكال شرعي و با سهل و آسان گيري و حذف بسياري از قيود و حساسيتهاي بي‌پروا طرفدار حضور گسترده و همه‌گير و همه جانبه زنان در عرصه‌هاي مختلف ورزشي در داخل و خارج از كشور باشند در هر طرف احتمال افراط وجود دارد، هم در قشر مذهبي و متدين و هم در ديگران و متوليان امور ورزشي و طرفداران ورزشي و حضور مقتدرانه زنان در ميادين ورزشي.

ما نيز همانند شما طرفدار حضور مقتدرانه و با صلابت زنان در عرصه‌هاي ورزشي هستيم و معتقديم زنان نيمي از جامعه هستند كه اگر به درستي در عرصه هاي گوناگون سياسي، اجتماعي، فرهنگي و ورزشي وارد بشوند قادرند افتخاراتي بيافرينند اما مي‌گوييم حضور زنان در نوع ورزشها و نحوه حضور آنان بايد بگونه‌اي باسد كه نشانگر و نمايشگر قداست دين و ديانت و مروج شريعت نبوي باشد و موجب هتك حرمت دين و مقررات و احكام ديني و نيز تحريك و تحريص غرايز و تمايلات جنسي و غير اخلاقي گناه و مفسده نباشد. اگر اين جنبه ها لحاظ شود منعي براي حضور در ميادين ورزشي نمي‌بينيم و هر جا كه اين امكان وجود نداشته باشد ترجيحاً بايد حضور نداشته باشيم. همچنانكه ورزشكاران ما از مسابقه با اسرائيل در همه ميادين ورزشي اجتناب مي‌كنند زيرا اسرائيل را مشروع نمي دانند و به رسميت نمي شناسيم. حضور در ميداني براي ما مشروعيت دارد كه با احكام ديني در تضاد و تعارض نباشد و مفسده اي نيز به دنبال نداشته باشد و اين منحصر به زنان نيست براي مردان نيز چنين است ولي در سطح جهان چنين حضوري براي زنان مشكل است و زمينه هاي فراواني نياز دارد.

مسأله ديگر فرهنگ سازي است. ممكن است حضور زنان در بسياري از ورزشها و ميادين ورزشي با تمهيداتي كه انديشه بشود اشكال شرعي نداشته باشد ولي اين حضور نيازمند فرهنگ سازي است. بدون فرهنگ سازي و زمينه سازي مناسب جامعه در برابر مسايل جديد عكس العمل نشان مي دهد و به مخالفت برمي خيزد ابتدا بايد فرهنگ سازي براي همگان روشن شود چنين حضوري با چنان شرايط خاصي منع شرعي ندارد و ضرورت اجتماعي و بين المللي نيز چنين حضوري را مي طلبد.

بنابراين براي حضور همه جانبه زنان در عرصه هاي ورزشي دو كار بايد انجام بشود:

1ـ شناسايي ورزشها و رشته هايي كه حضور زنان با شرايطي خاص منع شرعي ندارد.

2ـ فرهنگ سازي براي اين حضور.

شما جوانان برومند كشور در هر زمينه مي توانيد نقش ايفا كنيد.