< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

96/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسقطات

کلام در باب مسقطات خیار عیب بود.(در ابتدای درس، حضرت استاد امکان شقوق مختلف مسئله را توضیح دادند و تبیین فرمودند که شایسته است طلاب معظم برای بهره بردن از فرمایشات استاد به فایل صوتی مراجعه فرمایند.)

 

آیا با زوال عیب دوم، خیار عیب اولی باقی است یا خیر؟

شیخ انصاری در این جا مسئلهای را مطرح کرده و فرموده است اگر این عیب دوم زائل شد، آیا با زوال عیب دوم، خیار بر میگردد یا خیر؟ بعباره اخری مبیع معیوب به سبب عیب اول یک خیاری داشت، وقتی عیب دوم حادث شد، اگر بگوییم عیب دوم سبب زوال خیار میشود، حال اگر عیب دوم از بین برود، خیار باز میگردد یا خیر؟

شیخ معتقد است مقتضای اصل این است که فرقی در سقوط خیار بین بقای عیب و زوال عیب وجود ندارد. پس بعد از این که عیب زایل شد، خیار بر نمیگردد. زیرا دلیلی بر ثبوت خیار نداریم.

اما این که شیخ فرمود مقتضای اصل عدم خیار است، مرادش اصاله اللزوم (اصل لفظی) و استصحاب لزوم (اصل عملی) است.

 

نظر آیت الله خوئی در مسئله و نقد آن

آیت الله خوئی در مورد این مسئله فرموده است، این بستگی دارد دلیل ما برای خیار چه باشد، اگر دلیل ما صحیحهی زراره باشد، این صحیحه فرمود اگر حدثی حادث شد خیار ساقط میشود (چه جدث باقی باشد و چه باقی نباشد.) اما اگر دلیل ما مرسلهی جمیل باشد، ملاک این بود که عین باقی است یا خیر، و چون فرض بر زوال عیب است، پس عین باقی است و حق فسخ دارد.

پاسخ فرمایش آیت الله خوئی این است که روایت زراره فرموده بود "إن احدثَ فی ما اشتری حدثاً" یعنی روایت، حدث را میفرمود. و مرسلهی جمیل میفرمود: "إن کانَ شیئُ قائماً بعینه". و قبلا بیان نمودیم این روایات با هم تنافی ندارند، روایتی که اشاره به حدث دارد، حدث در روایات مبهم و مجمل است. مرسلهی جمیل، مبین این اجمال است و میگوید مراد از حدث این است که "قائماً بعینه" نباشد، و چون فقها در طول تاریخ تلف و عدم تلف را مطرح نمودهاند، مشخص میشود به مرسله اعتماد نمودهاند، بنابراین قیام و عدم قیام ملاک است. پس اگر چیزی عیب دوم پیدا کرد و بعد عیب زائل شد، عرفاً صدق میکند که بگوییم عرفاً هنوز تلف نشده و "قائماً بعینه" است، پس خیار باقی است و مشتری حق فسخ دارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo