< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد احمد عابدی

97/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تبعیت حق خیار از ارث مال

مقـدمـه: کلام در باب این است که خیار قابل ارث هست یا خیر؟ معروف اینست که اگر چیزی حق باشد قابل اسقاط است و قابل معاوضه است و قابل انتقال به غیر است. اما اگر چیزی حکم باشد ویژگیهای حق را ندارد.

 

اشکال حضرت استاد عابدی به ملاک تفاوت حـق و حکـم: اما همهی لوازمی که برای حق یا حکم ذکر شده است، قابل خدشه است؛

مواردی در فقه داریم که چیزی حکم است، اما قابل اسقاط یا واگذاری است، در عین حال به حکم بودن آن تصریح شده است و بالعکس در مورد حق. به عنوان مثال شیخ انصاری در مکاسب محرمه، در بحث اجرت بر واجبات فرموده است واجبات کفایی، معمولاً حق هستند مانند انقاذ غریق که واجب است، یک حق برای غریق است، یا حق میت اینست که او را دفن کنند (وجوب تجهیز میت) یا این که مریض بر گردن طبیب حق دارد که او را مداوا کند. در حالی که هیچ کدام از این حقوق قابل اسقاط یا واگذاری یا معاوضه نیست.

مواردی هم در فقه داریم که حکم شرعی هستند، اما احکام حق را دارد. مانند این که وصی میت، بعد از عمل به وصیت، حکم شرعی اینست که میتواند اجرت المثل عمل خود را بردارد یا به مقدار کفایت از مال الارث استفاده نماید و این یک حکم است (یجوز للوصی أن یأخذ من مال المیت لنفسه) این حکم هم قابل اسقاط است، هم قابل معاوضه به غیر است.

فلذا نتیجته این است که ما نمیتوانیم یک قاعدهی کلی بدهیم که هر چیزی حق بود قابل ارث است و هر چه حکم بود قابل ارث نیست. بلکه باید مورد به مورد بررسی نماییم و بگوییم این مورد قابل ارث است یا خیر.

در ما نحن فیه باید خیار را بنفسه و تحت ادلهی خیار بررسی نماییم که قابل ارث است یا خیر، نه این که چون خیار حق است، قابل ارث است.

 

تبعیت حق خیار از ارث مال: مرحوم شیخ بحثی را مطرح نموده است که آیا ارث خیار، تابع ارث مال هست یا خیر؟ یعنی در صورتی شخص از خیار ارث میبرد که از مال هم ارث برده باشد. یا این که ممکن است کسی از مال ارث نبرد، اما از خیار ارث ببرد. به عنوان مثال اگر دین میتی برابر کل ماترک او باشد (دینِ مستغرق)، در این صورت ورثه از مال ارث نمیبرند. حال آیا از خیار ارث میبرند یا خیر؟ در اینجا میتوان گفت ارث خیار، تابع ارث مال نیست. اگر کسی محروم از ارث باشد مانند فرزندی که قاتل پدر است، یا فرزندی که کافر است و ...، حال آیا چنین کسی که از مال ارث نمیبرد، از خیار ارث میبرد یا خیر؟ یا این که گفته میشود حبوه متعلق به فرزند بزرگ است، آیا باقی فرزندان که از حبوه ارث نمیبرند، از حق الخیار در حبوه ارث میبرند یا خیر؟ یا زوجه که از زمین ارث نمیبرد، آیا از حق الخیار زمین بهرهمند میشود یا خیر؟ و ....

 

نظر شیخ انصاری: شیخ انصاری در این موارد سه نظر مختلف داده است، در فرض دین مستغرق، که هیچ کدام از ورثه از مال ارث نمیبرند، از خیار ارث میبرند. در فرضی که وارث به جهت تعبد شرعی از مال محروم است (مانند کفر و قتل و ...) در چنین فرضی وارث محروم از خیار هم هست، زیرا دلیلی که بر محرومیت از مال دلالت میکند، بر محرومیت از حقوق هم دلالت میکند. در فرض این که زن از زمین ارث نمیبرد، شیخ چند قول مطرح نموده و در نهایت به این نتیجه رسیده که زن از خیار ارث میبرد، گرچه از زمین ارث نمیبرد. تفاوتی هم بین حالتی نیست که میت زمینی را فروخته باشد یا خریده باشد و زن در هر دو حالت خیار دارد و میتواند معامله را فسخ کند.

 

مقدمه ورود به بحث: قبل از این که فرمایش شیخ را بررسی نماییم، مقدمهای را بیان میکنیم. آیا همیشه میتوان گفت وارث، نایب میت است؟ به صورتی که کلام وارث و حق او، کلام و حق میت باشد یا خیر؟

در مورادی که معاملهای صورت گرفته، حقی قائم به خود میت بوده، حال که میت نیست، بگوییم وارث میت، قائم مقام میت است. یا بعباره اخری وارث مال را از میت میگیرد یا وارث، مال را از اجنبی به خود منتقل میکند. مثلا اگر میتی زمینی را فروخته و پولش را گرفته است، بعد اگر وراث معامله را فسخ کنند، آیا زمین به ملک میت رفته و از ملک او به ورثه میرسد یا این که زمین مستقیماً از ملک مشتری به ملک ورثه میآید؟ اگر بگوییم ملک ابتدا به میت منتقل میشود، در این صورت باید بگوییم زوجه ارث نمیبرد. اما اگر بگوییم ورثه مستقیم زمین را از مشتری میگیرند، باید بگوییم زوجه ارث میبرد، زیرا زوجه چیزی را از میت نمیگیرد. به بیان دیگر مالکیت یک چیز به صورت هم عرض بین دو نفر محال است، یعنی کل فرش هم برای این شخص و کل فرش هم برای آن شخص باشد. این هم اشکالی ندارد که خداوند و خلق مالک یک چیز باشند.

حال بحث اینست که یک میت و یک وارث همزمان میتوانند مالک یک چیز شوند؟ مثلا زمین هم ملک میت باشد و هم ملک ورثه باشد؟ در عرف مردم هم این گونه است که شخص وقتی حقوق میگیرد یا زمینی را میفروشد، میگوید این حق زن و بچهی من است. طبق این عرف، در ما نحن فیه میتوانیم بگوییم اشکالی ندارد که قائل شویم مال هم متعلق به میت باشد و هم متعلق به ورثه باشد و این به صورت طولی است و قابل جمع است. نتیجه این که میشود یک مال هم متعلق به میت باشد و هم ورثه و باید بگوییم زوجه از مال ارث نمیبرد و از خیار هم ارث نمیبرد.

اما اگر گفتیم جمع دو مالک بر یک مال امکان ندارد، باید بگوییم بین مال و حق خیار تفکیک قائل میشویم، زن از مال ارث نمیبرد ولی از خیار ارث میبرد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo