< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

96/10/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: علم اجمالی

 

مقدمهکلام در باب علم اجمالی بود و این که این بحث در دو موضع قطع و اشتغال در کتب اصولی مطرح شده است.

 

علت تکرار بحث از علم اجمالی

برخی مانند مرحوم آخوند در کفایه دلیل این تکرار را این میدانند که در قطع بحث میشود که علم اجمالی علت تامه تنجز تکلیف است یا خیر؟ در بحث اشتغال هم بحث میکنیم که علم اجمالی اگر مقتضی هست، آیا مانعی از آن وجود دارد یا خیر؟

برخی دیگر دلیل این تکرار را این میدانند که در قطع بحث میشود از این که علم اجمالی مانند علم تفصیلی است و تکلیف چه با علم اجمالی ثابت بشود و چه با علم تفصیلی هیچ تفاوتی ندارد، یعنی بحث از علم و علم به تکلیف است. اما در باب اشتغال، بحث از این است که گاهی علم به حجت بر تکلیف داریم (نه این که علم به تکلیف داشته باشیم) مثلا علم به یک آیه یا روایت داریم که آن آیه و روایت، حجت بر تکلیف است. یعنی متعلق علم حجت است، نه خود تکلیف. مثلا من علم دارم به یک روایتی که آن روایت، حکم مسئله را گفته است. به این علم به حجت گفته میشود. بعد در آن جا بحث میکنیم که گاهی علم داریم به حجت بر یک تکلیف تفصیلاً و گاهی علم داریم به حجت بر یک تکلیف اجمالاً. و آن جا در اصالت الاشتغال بحث از این است که هرگاه حجت و دلیل بر تکلیف داریم آیا این دلیل اطلاق دارد یا خیر؟ به عنوان نمونه ما علم به روایتی داریم که میفرماید ظهر جمعه نماز جمعه واجب است (علم به نماز جمعه نداریم، علم به این روایت داریم، و این روایت حکم به وجوب نماز جمعه میکند.) گاهی نیز این گونه است که علم به روایتی داریم که میفرماید ظهر جمعه یک نماز جمعه واجب است (و نوع نماز را روشن نمیکند و ما نمیدانیم مراد نماز ظهر است یا نماز جمعه) که در نتیجه علم به یک تکلیف اجمالی میشود. و در اصالت الاشتغال بحث میشود که این علم به حجت، قابل اطلاق و تقیید هست یا خیر؟ حجت بر تکلیف مطلق است (چه علم تفصیلی و چه علم اجمالی)؟ یا حجت بر تکلیف مقید است به این که علم تفصیلی باشد؟

 

ولکن ما معتقدیم در این فقره، حق با کفایه است و آن نظر دیگر صحیح نیست. دلیل هم این که فرمایشات آن گروه دیگر، با واقعیت خارجی سازگار نیست. واقعیت خارجی این است که در بحث اصاله الاشتغال بحث میکنند از این که در اطراف علم، اصل عملی جاری میشود یا نمیشود؟

 

آیا علم اجمالی اقتضاء اثبات تکلیف دارد؟

مطلب بعدی این است که آیا باید قائل شویم اطراف علم اجمالی مانند علم تفصیلی است و تکلیف منجز میشود و قابل جعل ترخیص در اطراف نیست، یا هست؟ بعباره اخر آیا علم اجمالی عین علم تفصیلی هست یا نیست؟ علم تفصیلی موافقت قطعی دارد و مخالفت با آن نیز حرام است. اما در علم اجمالی آیا مانند علم تفصیلی، تکلیف اثبات میشود یا خیر؟

حداکثر چیزی که میشود گفت این که علم اجمالی در اقتضای اثبات تکلیف مانند علم تفصیلی است. (نه در علیت) بعباره اخری شارع که یک تکلیفی را میآورد، میتواند این گونه بگوید که اگر علم تفصیلی دارید این تکلیفی که من آوردهام را باید اطاعت کنید و تکلیف ثابت میشود، اما اگر علم اجمالی دارید، تکلیف ثابت نمیشود. حداکثر چیزی که پیش میآید احتمال تناقض و احتمال تضاد است. و احتمال تناقض و یا احتمال تضاد مثل قطع به تناقض محال است (زیرا اجتماع نقیضین محال است) احتمال اجتماع نقیضین هم محال است. اگر شارع بگوید از نجس پرهیز کن. بعد هم بگوید اگر علم تفصیلی داشتی، اگر هم علم اجمالی داشتی، اشکالی ندارد. این احتمال اجتماع دو نقیض است.

جوا همهی این مطالب این است که در آینده هر چه در باب جمع حکم ظاهری و حکم واقعی گفتیم، در این جا نیز جاری میشود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo