< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استدلال قائلین به حجیت شهرت

 

مقدمه

کلام در باب حجیت شهرت فتوائی بود و بیان نمودیم دلیلی بر حجیت شهرت فتوائی وجود ندارد و معنای آن هم این است که شهرت بما هو شهرت، اعتبار ندارد. اما آیا میتوان مدعی شد شهرت فتوائی مانند اجماع منقول است؟

 

نظریهی آیت الله بروجردی

آیت الله بروجردی فرموده است کتابهایی موسوم به اصول متلقات وجود دارد که به آن ها فقه مشافههای گفته میشود. (یعنی فقهی که مکتوب نیست، اما سینه به سینه منتقل شده است.) گاهی هم اصول متلقات کتابهای خاصی است، گاهی نیز اصول متلقات به اصول و قواعد کلیای اطلاق میشود که از ائمهی معصومین(علیه السلام) گرفته شده است. این قواعد کلی به صورت لفظ ممکن است در روایات نیامده باشد، اما یک برداشت عمومی از کلمات معصومین(علیه السلام) است.

آیت الله بروجردی با این نظر معتقد بوده است که شهرت فتوائی حجت است، (نه این که شهرت بما هو شهرت حجت باشد) دلیل ایشان هم این بوده که شهرت کاشف از این است که یک اصل کلی و یک قاعدهی کلی از ائمه معصومین(علیه السلام) به این فقها رسیده است (یعنی حجت کاشف از دلیل شرعی است، نه این که خود حجت دلیل باشد.)

 

نظریهی امام خمینی

امام خمینی نیز در کتاب تهذیب الاصول نظری طبق آیت الله بروجردی را اختیار نموده است. ایشان فرموده است: "و إنّما الكلام‌ في‌ الشهرة المتقدّمة على الشيخ- أعني الشهرة الدائرة بين قدماء أصحابنا، الذين كان ديدنهم التحفّظ على الاصول و الإفتاء بمتون الرواية إلى أن ينتهي الأمر إلى أصحاب الفتوى و الاجتهاد- فالظاهر وجود مناط الإجماع فيه، و كونه موجباً للحدس القطعي على وجود نصٍّ معتبر دائر بينهم، أو معروفية الحكم من لدن عصر الأئمّة، كما أشرنا إليه."[1] بحث در مورد شهرت قبل از زمان شیخ طوسی است (شیخ در قرن پنجم بوده است، بنابراین مراد قرن دوم و سوم و چهارم است.) شهرتی که که بین اصحاب ما از قدما جریان داشته است، آن فقهایی که روش آنها این بود که اصول (قواعد کلی) را حفظ کنند و به متن روایت فتوا میدادند، تا جایی که به دورهی اجتهاد رسید. (سال 450 قمری، زمان اجتهاد است.) ظاهر این است که ملاک حجیت اجماع در چنین شهرتی وجود دارد، و این شهرت موجب حدس قطعی است که یک دلیل معتبری وجود داشته است، یا این که این حکم در زمان ائمه(علیه السلام) مشهود بوده است.

بنابراین امام خمینی بدون ذکر کردن از اصول متلقات، همان رأی آیت الله بروجردی را اختیار مینماید.


[1] . تهذيب الأصول، ج‌2، ص: 426.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo