< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادله قائلین به عدم حجیت خبر واحد

مقـدمـه: کلام در باب حجیت خبر واحد بود. کسانی که قائل به عدم حجیت خبر واحد هستند دلایلی مطرح نمودهاند، گرچه عدم حجیت مطابق اصل و بنابر قاعده است.

 

دلایل قرآنی عدم حجیت خبر واحد و نقد آن: آیاتی از قرآن مانند آیات ﴿"وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ"﴾[1] یا ﴿إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴾[2] یا ﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾[3] و ... دلالت میکند که به غیر علم، اعتماد نکنید و عمل نکنید. خبر واحد هم علم نیست، پس نمیتوان به آن استناد نمود.

جواب این استدلال اینست که در باب حجیت خبر واحد برخی اصولیون قائل به طریقیت هستند (یعنی مدلول ادلهی حجیت خبر واحد، جعل طریقیت است.) برخی دیگر از اصولیون نیز قائل هستند که مدلول ادلهی حجیت خبر واحد، جعل مؤدا است. بعباره اخری برخی میگویند آیهی نباء میگوید: الخبرُ طریقٍ الی الواقع یا میفرماید: الخبر الواحد حجهٌ، یا میفرماید: من، کاشفیت خبر واحد را که کاشفیت ناقصه است را کامل میکنم، این سه مورد، جعل طریقیت است. طبق این قول، خبر واحد با این که علم نیست، اما علمی است و کسی که به خبر واحد عمل میکند، در واقع به علم عمل کرده است، (خود خبر واحد علم نیست، اما دلیلی که میگوید به خبر واحد عمل کن، آن دلیل، علمی است.) نتیجه این میشود که ادله حجیت خبر واحد بر آیاتی که میفرماید به غیر علم عمل نکنید، ورود دارد. (این آیات میفرماید به غیر علم عمل نکن، آیه نبا میفرماید خبر واحد علم است، پس تنافی و تعارضی وجود ندارد.) بنابراین خبر واحد، علم است، لیکن علم تعبدی است و علم وجدانی نیست.

اما اگر کسی بگوید مدلول ادلهی حجیت خبر واحد، جعل مؤدا است. جعل مؤدا یعنی این که هر حدیثی آمده و مطلبی را بیان نموده است، خداوند هم میفرماید من هم همین را میخواستم بگویم. یعنی هر حرفی را که این خبر گفت، من هم همان را میخواهم بگویم. در این صورت خبر واحد دیگر علم نیست و طریق الی الواقع نیست، بلکه ظن است. در این صورت باید بگوییم آیاتی که میفرماید به غیر علم عمل نکنید، در مورد اصول دین است (که در اصول دین نباید سراغ ظن و تخمین و گمان نروید) و آیهی نبأ میفرماید در فروع دین، سراغ ظن بروید، بنابراین تنافی ندارد.

 

نطر امام خمینی و آیت الله خوئی در بحث: افرادی مانند آیت الله خوئی، امام خمینی و ... فرمودهاند ادلهی حجیت خبر واحد، حکومت بر آیات عمل نکردن به غیر علم دارد. (در حالی که ما بیان نمودیم ورود دارد.) شرط حکومت اینست که یک دلیل ناظر به دلیل دیگر باشد و آن دلیل را یا توسعه بدهد و یا تضییق نماید مثل این که بگوییم الطواف بالبیت صلاه، فلذا باید برای طواف هم وضو گرفت. در حالی که آیهی نبا، کاری به آیه "لا تقف ما لیس لک به علم" ندارد و ناطر به آن آیه نیست، فلذا حکومت نیست و باید ورود باشد.

اگر هم قائل به جعل مؤدا شدیم، آیت الله خوئی فرموده است: "آیه نبأ، آیهی «لا تقف ما لیس لک به علم»، یا آیهی «انّ ظن لا یغنی من الحق شیئاً» را تخصیص میزند." پاسخ فرمایش آیت الله خوئی اینست که آیات نهی از عمل به غیر علم، تخصیص بردار نیست و اصلاً لسان آنها لسانی است که غلاظ و شداد دارد.

 

دلایل قرآنی عدم حجیت خبر واحد و نقد آن: دلیل دیگری که برخی اصولیون مطرح نمودهاند، ادعای اجماع بر عدم حجیت خبر واحد است. پاسخ این فرمایش هم اینست که خود اجماع، خبر واحد است، بنابراین خود اجماع حجت نیست. فلذا این دلیل قابل اعتماد نیست، زیرا اگر راست باشد، کذبش لازم میآید. بهتر است این گونه بگوییم که یا خبر واحدی که سید مرتضی قائل به عدم حجیت آن شده است، مرادش مجادله با اهل سنت است که ما اخبار واحد در کتب شما قبول نداریم. (در اینجا مراد سید مرتضی، خبر واحد به معنای خبر ضعیف در برابر خبر صحیح است.) یا این که این گونه توجیه کنیم که بگوییم متکلمین و مفسرین خبر واحد را حجت نمیدانند، علت هم اینست که قرآن کتاب معرفت و نظر است (و مانند فقه، کتابِ عمل نیست.) نظر هم باید علم باشد، بنابراین در تفسیر قرآن، خبر واحد علم آور نیست. در حالی که در فقه ما بنای به عمل داریم و خبر واحد در اینجا مفید فایده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo