< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

97/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی آیه ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ﴾

مقـدمـه: آیهی دیگری که برای حجیت خبر واحد به آن استناد شده است، آیهی شریفهی سوال اهل ذکر است، این آیهی شریفه دو بار در قرآن کریم تکرار شده است.[1] [2] آیه میفرماید: از اهل ذکر سوال نمایید، اگر علم ندارید.

 

نظر شیخ انصاری در مسئله: شیخ انصاری فرموده است: تقریب استدلال اینست که اگر به دلیل فعل امر "فَاسْأَلُوا"، سوال کردن واجب باشد، بایستی قبول جواب هم واجب باشد، در غیر این صورت لغویت پیش میآید. دلیل دیگر هم مسئلهی غایت است که اگر سوال واجب است، غایت سوال نیز که پذیرفتن جواب است واجب است. این گونه نیست که ذی الغایت واجب باشد، اما غایتش واجب نباشد.

سپس در کفایه و رسائل به این استدلال اشکالاتی شده است،

     اول این که شاید معنای آیه این باشد که شما بایستی از افرادی سوال نمایید که عالم باشند و جواب شخص عالم را بپذیرید؛ اما این ربطی به حجیت خبر واحد ندارد، زیرا بسیاری از روات عالم نیستند.

     دوم این که این آیه میفرماید از اهل علم سوال کنید تا عالم شود و بسیاری از روات وقتی هم جواب بدهند، ما از آن جواب عالم نمیشویم.

     سوم هم این که آیه میفرماید سوال نمایید، سپس وقتی طرف مقابل جواب داد، حرفش را بپذیرید، حالا اگر ما سوال نکردیم و یک راوی مطلبی را فرمود، در اینجا پس کلام راوی حجت نیست. در نتیجه جواب باید مسبوق به سوال باشد، پس روایاتی که در آن سوال نیست، داخل در بحث ما نیست و آیه شامل آنها نمیشود.

 

اشکال مرحوم آخوند به شیخ انصاری: مرحوم آخوند در جواب پاسخ به این سوالات فرموده است: از باب اجماع مرکب و عدم قول به فصل، میگوییم روایاتی که در آن سوال هست حجت است و روایاتی که در آن سوال نیست هم حجت است. زیرا فقها یا مطلقا خبر واحد را حجت میدانند و یا مطلقا خبر واحد را حجت نمیدانند و کسی قائل به تفصیل نشده است.

در مورد این هم که برخی روات عالم نیستند، پاسخش اینست که افرادی مثل زراره که عالم هستند، وقتی قرآن میفرماید خبر واحد زراره حجت است، پس خبر واحد بقیه هم از باب اجماع مرکب و عدم قول به فصل حجت است.

 

نظر حضرت استاد عابدی: ولکن این آیه خیلی بحث و شک و شبهه دارد. ابتدا باید بحث نماییم که آیا این آیه در مقام حجیت خبر است یا در مقام حجیت فتوا است؟ خبر حسی را حجت میداند یا خبر حدسی را حجت میداند. خب رواحد داخل در خبر حسی است، اما فتوا حدسی است. آیه میفرماید اگر عالم نیستنید حرف عالم را بپذیر، اهل ذکر هم مراد شخص عالم است. عالم هم خبرش حدس است، نه این که حس باشد. بنابراین آیه مربوط به باب حجیت فتوا است و ربطی به حجیت خبر واحد ندارد.

 

یک اشکال: ان قلت: اگر کسی بگوید آیه در مقام بیان این است که خبر عالم را بپذیرید. خوب اگر خبر عالم را بپذیریم، خبر جاهل را هم باید بپذیریم، چون تفاوتی بین عالم و جاهل در خبر نیست.

قلت: پاسخ این اشکال اینست که اگر کسی به ما بگوید خبر پزشک را بپذیر. آیا در این جا مراد اینست که پزشک چون خبر میدهد، بپذیرید؛ یا این که چون پزشک است بپذیرید؟ باید بحث نماییم که پزشک، حیثیت تقییدی است یا حیثیت تعلیلی است؟ یعنی چون پزشک عالم است، حرفش را بپذیریم، یا مراد اینست که خبر چون خبر است بپذیر، ولو این که گویندهاش پزشک باشد.

ظاهر کلام اینست که خبری را که مقید به قید این که گویندهاش عالم است را بپذیر، چون گوینده عالم است، نه چون خبر است. پس وقتی میگوییم خبر اهل ذکر را بپذیر، چون اهل ذکر عالم هستند پذیرفتن خبر واجب میشود، پس خبر جاهل حجت نیست. یعنی آیه میفرماید فتوای مجتهد را بپذیر و ملاک در این آیه، اهل الذکر بودن است.

بنابراین آیه ربطی به خبر واحد ندارد.

 

سیاق آیات: نکتهی دیگر اینست که ممکن است کسی بگوید مراد از اهل الذکر در این آیه، علمای یهود هستند. دلیل ایشان هم اینست که ذکر در قرآن، به معنای تورات آمده است. معنای ایه هم اینست که اگر در نشانههای پیامبر اکرم شک دارید، از علمای تورات بپرسید که آیا پیامبری با این مشخصات در قرآن آمده است یا خیر؟ پس آیه در مورد اصول دین است و از بحث ما خارج است.

در برخی روایات هم آمده است که مراد از اهل الذکر، ائمهی معصومین(علیهم السلام) هستند. اگر هم این درست باشد، ایشان اهل ذکر هستند، اما سوال از ائمه(علیهم السلام) یقین آور است و ظن آور نیست. یقین هم خود بخود حجت است و ربطی به خبر واحد ندارد.

و لکن تمام این مطالبی که گفتیم، متوقف بر اینست که کسی بگوید من سیاق آیات را قبول ندارم و قرینهی سیاق را انکار کند، مثلا قبل آیهی خمس، در مورد غنیمت جنگی است، اما این آیه ربطی به غنیمت جنگی ندارد. در این صورت روشن است که آیه در مورد بنی اسرائیل و اهل تورات نیست و در مورد ائمه معصومین(علیهم السلام) است و چند روایت هم در تایید این مطلب داریم.

اما اگر کسی مانند المیزان، یا مجمع البیان و تسنیم و ..... سیاق را قبول داشته باشند، در این صورت سیاق آیه، در مورد نبوت است و مراد از اهل الذکر، علمای یهود هستند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo