< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مساله قصر و اتمام و جهر و اخفات

 

مقـدمـه : بحث در شرایط اصول عملیه بود. بیان نمودیم یادگیری احکام، به خودی خود، یک واجب نفسی است. به همین مناسبت یک مسئله فقهی مطرح میکنیم.

 

یک مسئله فقهی : معمولا فقها فتوا میدهند که عمل شخص جاهل، اگر مطابق با واقع بود صحیح است و اگر خلاف واقع بود، عملش باطل است. این مسئله پیش میآید که گاهی یک عمل خلاف واقع است اما صحیح است. دو مثال هم ذکر شده است. مثلا اگر شخصی به قصر و اتمام جاهل بود. میگویند نمازش صحیح است و عقاب هم دارد. مسئله دوم هم در مورد جهر و اخفات است. مثلا اگر کسی نمیدانسته و جاهل بوده است. اگر اشتباه بخواند، نمازش صحیح است و هم عقاب دارد.

مسئله اینست که اگر صحیح است پس مطابق واقع بوده است چرا عقاب دارد و اگر عقاب دارد یعنی مطابق واقع نبوده، پس چرا صحیح است و اعاده ندارد؟

 

دلیل مسئله : اصل این که چنین عمل خلاف واقعی، صحیح است، روایات زیادی دارد. مرحوم آخوند در کفایه فرموده است کسی که نمازش را تمام بخواند در حالی که وظیفهاش قصر بوده است، در اینجا نماز تمام امر ندارد. اما این صحیح است. زیرا کسی که باد نمازش را شکسته بخواند اگر تمام خواند، مصلحت کامل در نماز قصر است و این را باید استیفا نمود و به دست آورد. حال اگر کسی تمام بخواند این هم مصلحت دارد و مصلحت هم ملزمه و الزام آور است اما این گونه است که امر شارع به نماز شکسته است که مصلحت کامل دارد. اگر هم کسی این مصلحت کمتر را به دست آورد جا برای مصلحت کامل نمیماند. پس نماز با مصلحت کمتر صحیح است چون این هم مصلحت دراد و عقاب دارد چون مانع بهره بردن از مصلحت کامل شد.

حالا اگر کسی بگوید لازمه فرمایش آخوند اینست که اگر کسی عمداً به جای قصر، تمام بخواند باید نمازش صحیح است و مصلحت اقل را به دست آورده است. جواب مسئله اینست که اشکالی ندارد که ما بگوییم این مصلحت کمتر، ایجاد شده و حادث شده است. وقتی شخصی جاهل بود و او شروع به نماز تمام کرد، مصلحت کمتر حاصل میشود.

 

نقد استاد عابدی به نظر کفایه : این که آخوند فرمود با انجام دادن یک کار که دارای مصلحت است، دیگری که مصلحت کامل دارد قابل اناجم نیست با ما نحن فیه تطبیق ندارد. مانحن فیه درباره اینست که یک شخصی جاهل است و تا الان به گوشش نرسیده نماز مسافر شکسته است. چنین کسی نمازش دو رکعتی است اگر این نماز را چون نشنیده بود معصیت کرد، این نماز کامل اصلا امکان ندارد امر داشته باشد. چون اگر امر داشته باشد، دیگر طرف جاهل نخواهد بود و عالم است.

پس امر نداریم، مضافا این که امر ترتبی هم اینجا وجود ندارد. یعنی خداوند نمیتواند بفرماید من قصر میخواهم حالا که نمیتوانی قصر انجام دهی، کامل انجام بده. زیرا شرط مسئله ترتب این بود که شخص معصیت امر کند در حالی که اینجا معصیت وجوب تحصیل علم است.

فلذا بهتر است بگوییم وقتی یک عملی عبادی است و مصلحت دارد که امر داشته باشد و چیزی که امر ندارد قصد قربت ندارد، پس مصلحت ندارد. یعنی نماز تمام برای جاهل اصلا هیچ مصلحتی ندارد. در اینجا اگر صحتی است از باب اجزاء تعبدی است وگرنه عقلا نماز کامل برای مسافر هیچ مصلحتی ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo