< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم حکم ضرری

مقـدمـه : یکی از مباحث مرتبط با لاضرر اینست که لاضرر حکم ضرری را بر میدارد. بعباره اخری لاضرر حکومت بر ادله احکام اولیه دارد و اگر آن احکام اولی ضرری باشند، لاضرر آنها را بر مبدارد. حالا اگر یک جایی حکم ضرری نیست ولیکن عدم حکم ضرری است. یعنی حکم نکردن ضرری باشد، آیا لاضرر میتواند این حکم نکردن را بردارد؟

ذکر مثال : به عنوان مثال شخصی با دیگری مشغول دعوا است و همین دعوا سبب میشود یکی از طرفین دعوا از ماشین خود غافل شود و دزدی هم ماشین را بدزدد. آیا الان کسی که با این راننده دعوا میکرد ضامن ماشین هست یا خیر؟

یا مثلا پلیس شخصی را دستگیر میکند و دزد هم ماشین شخص را میبرد، چه کسی ضامن سرقت ماشین است؟ اگر بگوییم دزد ضامن نیست و حکم به عدم ضمان پلیس کنیم، این حکم سبب ضرر صاحب ماشین میشود. آیا میتوان گفت ضامن نبودن پلیس باعث ضرر به راننده میشود. پس باید پلیس ضامن باشد؟

آیا لاضرر در چنین مواردی میتوان حکم به ضمان کند یا خیر؟

مقدمات بحث : این مطلب چند مقدمه دارد. ابتدا این که آیا میشود بگوییم خداوند حکم دارد یا از مواردی است که باید بگوییم خداوند حکمی ندارد. برخی معتقدند خداوند برای هر حادثهای حکمی دارد یعنی چیزی نیست که حکمی نداشته باشد. طبق چنین نظری در این گونه موارد چه باید گفت؟ مثلا آیا کسی که ماشینش دود میکند ضامن است یا خیر؟ اگر بگوییم ضامن است او ضرر میکند و اگر بگوییم ضامن نیست مردم ضرر میکنند.

آیا میتوان گفت حدیث لاضرر، گرچه برای امتنان است و امتنان هم به این است که حکمی نباشد، یعنی لاضرر اثبات حکم نمیکند، بلکه نفی حکم میکند. اما در منطق گفته میشد، گاهی قضیه سالبه به معنی عدم حکم است و گاهی هم گفته میشود قضیه سالبه به معنی حکم به عدم است. اگر بگوییم قضیه سالبه به معنی عدم حکم است باید بگوییم در ما نحن فیه هم گاهی خداوند حکم نکرده است. اما اگر کسی بگوید حکم نکردن شارع، یعنی حکم به عدم است یعنی وقتی خداوند حکم نمیکند، یعنی حکم به عدم کرده است. طبق این نظر، همیشه عدم حکم، حکم به عدم است. یعنی هر جا خداوند میتوانست جعل حکم کند و جعل نکرد، یعنی جعل عدم کرده است. نتیجه این که در مانحن فیه میگوییم هر وقت حکم نکردن شارع باعث ضرر یک نفر شود، این حکم نکردن با لاضرر برداشته میشود.

دوران امر بین ضررین : گاهی دو ضرر داریم. دو ضرر برای یک نفر یا دو ضرر برای دو نفر، هر دو صورت محتمل است. دوران امر بین این ضرر و آن ضرر است. مثلا شخص خسیسی میگوید اگر غذا بخورم مالم تمام میشود و اگر نخورم میمیرم. هر دو صورت ضرر است. در اینجا معلوم است که هر گاه شخص بین دو ضرر باشد، باید خفیفترین ضرر را انتخاب کند.

اما اگر امر بین عرض و جان بود، کدام ضررش کمتر و کدام بیشتر است؟ غالباً گفته میشود ضرر جانی بر ضرر عرض مقدم است. اما این را به صورت کلی نمیشود پذیرفت.

اما اگر دو ضرر برای دو نفر بود، در اینجا کدام مقدم است؟ مثلا یک شخصی یک گاوی داشت و این گاو سرش را در خمره شخص دیگر کرد و سرش آنجا گیر کرد. الان گاو را بکشیم یا خمره را بشکنیم؟ ضرر را به کدام طرف بزنیم؟ بعید نیست بگوییم عقلا در این گونه موارد معتقدند باید اخف الضررین را انتخاب نمود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo