< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد احمد عابدی

98/10/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نقل اقوال و نقد حدیث استصحاب

مقـدمـه : کلام در باب استناد به روایت زراره در حجیت استصحاب بود. در روایت آمده بود "وَ إِلَّا فَإِنَّهُ عَلَى يَقِينٍ مِنْ وُضُوئِهِ وَ لَا يَنْقُضُ الْيَقِينَ أَبَداً" این وَ إِلَّا هم فعل شرط و هم جواب شرط میخواهد.

امام خمینی فرمود امام ع در این روایت به صورت عرفی با مردم صحبت نموده است و این که اراده بر القای اصل مطلب داشته است. امام ع باید میفرمود استصحاب عدم خواب کن، اما فرموده است استصحاب عدم وضو کن.

پاسخ استاد عابدی به فرمایش امام خمینی : جواب فرمایش امام خمینی اینست که امام خمینی عبارت "فَإِنَّهُ عَلَى يَقِينٍ مِنْ وُضُوئِهِ" را جواب شرط گرفته و این اشکال پیش آمده است، اما اگر کسی بگوید وَ إِلَّا یعنی "و اِن لم یستیقن انه قد نام"، فانه، فا، فای جواب است و انه علی یقین من وضوئه را یک جمله معترضه و پرانتز بدانیم و لا ینقض الیقین بالشک ابداً، جواب الّا بشود. در این صورت یعنی امام میفرماید اگر یقین ندارد که خوابش برده است، یقین را با شک نقض نکند. در این صورت نقض نکردن یقین با شک دو مصداق دارد، یعنی اگر یقین داشتی خوابت نبرده حالا شک داری خوابت برده یا نه، یقین را با شک نقض نکن و این که اگر یقین داری وضو دارد، الان شک کردی، یقین را با شک نقض نکن. در این صورت اشکال بر طرف میشود.

فقط این که چنین چیزی متعارف نیست که بین جواب و فاء جواب، جمله معترضه فاصله شود و جواب هم با واو عاطفه بیاید. البته اشکالی هم ندارد.

نظر شیخ انصاری در مسئله : این روایت را شیخ انصاری این گونه معنی نموده است که "وَ إِلَّا" یعنی "و اِن لم یستیقن انه قد نام" اگر یقین ندارد خوابش برده است، پس او یقین به وضو که داشت و یقین به وضو را با شک نقض نکند.

شیخ میفرماید این روایت دلالت دارد بر این که الف و لام الیقین، الف و لام جنس است و میفرماید هیچ یقینی را با شک نقض نکند. پس روایت دلالت میکند استصحاب در همه جا حجت است.

ذکر دو اشکال و پاسخ آن توسط شیخ انصاری

ان قلت: این الف و لام، عهد است و اشاره به یقین قبلی در روایت دارد.

قلت: روایات دیگری را داریم که همین عبارت کلی در آن به کار رفته است و بحث وضو هم نیست مثل بحث صوم یا حج یا ... است و معلوم میشود این یک قاعده کلی است.

ان قلت: اگر حرف نفی و حرف سلب بر عموم داخل شود، مثلا کسی بگوید همه گناه گردن من نیست، در اینجا روایت میفرماید لا ینقض الیقین. الف و لام در اینجا استغراق است. یعنی همه یقینها را با شک نقض نکن. یعنی برخی را نقض نکن و برخی را نقض کن. در این صورت استصحاب برخی جاها درست است و برخی جاها نیست.

قلت: باید فرق بگذاریم که عموم از مدخول نفی استفاده میشود و یا از نفی و مدخول استفاده میشود. در ما نحن فیه لا با الیقین با هم عموم را میفهماند.

نظر آخوند در مسئله : آخوند در کفایه برخی از فرمایشات شیخ را قبول دارد. یکی این که ایشان قبول دارد الف و لام در الیقین جنس است و مفید استغراق است و هیچ یقینی نباید با شک نقض شود. و آخوند معتقد است روایات باب های دیگر موید است و دلیل نیست.

استدلال کفایه اینست که این یقین به معنای امر مستحکم است و قابل نقض شدن نیست و امام ع میفرماید یقین مانند کوه است همان گونه که نمیشود کوه را کند، این یقین مستحکم را با شک نمیتوان نقض کرد. فلذا نتیجه گرفته میشود استصحاب در جایی حجت است که آن چیز مثل کوه محکم باشد و شک ما در رافع باشد، نه این که شک ما در مقتضی باشد. در آخر هم نتیجه میگیرد این روایت میفرماید استصحاب همه جا حجت است مطلقا، نه این که فقط در شک رافع حجت باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo