< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

90/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

6/10/90

موضوع: زکات مولفه قلوبهم الرابع «من أصناف المستحقّين للزكاة» المؤلّفة قلوبهم من الكفّار الذين يراد من إعطائهم ألفتهم و ميلهم إلى الإسلام، أو إلى معاونة المسلمين في الجهاد مع الكفّار أو الدفاع. و من المؤلّفة قلوبهم: الضعفاء العقول من المسلمين، لتقوية اعتقادهم أو لإمالتهم إلى المعاونة في الجهاد أو الدفاع.

ترجمه: «دسته چهارم از مستحقّین زکات» مؤلّفة قلوبهم و ايشان كفارى هستند كه به زكات دادن به ايشان، تأليف قلوب آن ها مقصود باشد تا مايل به إسلام شوند و يا در جهاد يا دفاع [مسلمانان با]، كفّار، همراهى با مسلمين نمايند. و هم چنين ضعفاء العقول از مسلمين براى تقويت اعتقاد آن ها و يا رغبت آن ها به همراهى جهاد يا دفاع.

چهارمین طایفه عبارت است از مولفه قلوبهم:در این دسته سه قول است که آیا مخصوص به مسلمان هاست یا کفاریا شامل هر دو دسته می شود که این سه قول قائلانی دارد که مبسوط آن خواهد آمد.

سه قول در مورد مولفه قلوبهم در مقام هست:

قول اول: قول شیخ طوسی در کتاب خلاف ومبسوط :عبارت از کفارند تا به نفع إسلام ومسلمین در جهاد شرکت کنند یا در دفاع شریک شوند یا دست کم با دشمنان مسلمانان همکاری نکنند.

قول دوم: مولفه اعم از کفار ومسلمین اند چه کفار را برای تالیف قلب زکات دهیم یا به مسلمانهای ضعیف العقیده او العمل زکات دهیم تا إیمانشان به برکت پول قویتر شود ودر دفاع از إسلام قوی تر شوند.

قول سوم: حدائق:خصوص مسلمانهای ضعیف الاعتقادند آنان که دین در دلشان راسخ نشده باید پول داد تا دلشان در دین محکم شود عمده محور بحث همین قول سوم است که بر خلاف مشهور به خاطر روایات در مقام –مولفه قلوبهم را منحصر در ضعفای اعتقادی مسلمین می داند.

والا لو خلی وطبعه بنابر نص آیه فرموده :«والمولفة قلوبهم»این مصادیق هم در کفار هم در منافقین وهم در ضعفای مسلمین انطباق دارد اما این دو قول متباین (انحصار به کفار یا انحصار به مسلمین)از کجا ناشی می شود؟لذا در عصر غیبت بنابر قول شیخ سهم مولفه ساقط است چرا که در این عصر دیگر جنگی نیست تا تالیف قلب معنا یابد.این فرموده شیخ است لیکن می توان هم در صغری وهم در کبرای این نظریه خدشه کرد فتامل.

روایات مورد تمسّک صاحب حدائق:ج12ص177: بانهم قول اقروا بالإسلام لکنه لم یستقر فی قلوبهم راسخا فأمر اللّه تعالى نبيه بتألفهم بالمال لكي تقوى عزائمهم و تشتد قلوبهم على البقاء على هذا الدين، فالتأليف إنما هو لأجل البقاء على الدين و الثبات عليه لا لما زعموه (رضوان اللّه عليهم) من الجهاد كفارا كانوا أو مسلمين و أنهم يتألفون بهذا السهم لأجل الجهاد.»

1. روایت زراره از امام باقر  «الْمُؤَلَّفَةُ قُلُوبُهُمْ قَوْمٌ وَحَّدُوا اللَّهَ وَ خَلَعُوا عِبَادَةَ مَنْ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لَمْ تَدْخُلِ الْمَعْرِفَةُ قُلُوبَهُمْ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ  يَتَأَلَّفُهُمْ وَ يُعَرِّفُهُمْ لِكَيْمَا يَعْرِفُوا وَ يُعَلِّمُهُمْ.»[1]

این روایت دارای دو طریق است که یکی معتبر ودیگری غیر معتبر می باشد چرا که درسند دومی «رجل» که مجهول می باشد قرار دارد ولی در سند اولی که موسی بن بکر واقع شده است جناب استاد ایشان را ثقه می دانند.

2. روایتی که در تفسیر علی ابن ابراهیم نقل شده واو از پدرش (ابراهیم بن هاشم :امامی ممدوح یا امامی ثقه)از ابن ابی عمیر از عمر بن اذینه از زراره از امام باقر  نقل شده است :

«وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ قَالَ هُمْ قَوْمٌ وَحَّدُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ خَلَعُوا عِبَادَةَ مَنْ يُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ شَهِدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ شُكَّاكٌ فِي بَعْضِ مَا جَاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ ص فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ نَبِيَّهُ أَنْ يَتَأَلَّفَهُمْ بِالْمَالِ وَ الْعَطَاءِ لِكَيْ يَحْسُنَ إسلامهُمْ.»[2]

3. روایت زراره از امام باقر  «الْمُؤَلَّفَةُ قُلُوبُهُمْ لَمْ يَكُونُوا قَطُّ أَكْثَرَ مِنْهُمُ الْيَوْمَ.»[3]

علاوه بر این که این روایت مرسل است وجه استفاده صاحب حدائق معلوم نشدچگونه شرط إسلام را استفاده کرده اند که شایداز این جهت که بیشتر مردم در آن زمان مسلمانها بوده اند.

4. عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ غَالِبٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ  يَا إِسْحَاقُ كَمْ تَرَى أهل هَذِهِ الْآيَةِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ يَسْخَطُونَ قَالَ ثُمَّ قَالَ هُمْ أَكْثَرُ مِنْ ثُلُثَيِ النَّاسِ.»[4]

این حدیث هم ظاهر حال مسلمانهای کم عقیده ودنیا طلب را ذکر می کند که مع الاسف در همه ازمنه هستند.

5. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ رَجُلٍ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَا كَانَتِ الْمُؤَلَّفَةُ قُلُوبُهُمْ قَطُّ أَكْثَرَ مِنْهُمُ الْيَوْمَ وَ هُمْ قَوْمٌ وَحَّدُوا اللَّهَ وَ خَرَجُوا مِنَ الشِّرْكِ وَ لَمْ تَدْخُلْ مَعْرِفَةُ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ  قُلُوبَهُمْ وَ مَا جَاءَ بِهِ فَتَأَلَّفَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ  وَ تَأَلَّفَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ  لِكَيْمَا يَعْرِفُوا.»[5]

درطریق سهل بن زیاد که توثیق نشده است ودر دلالت هم معرفت پیامبر نیامده یعنی مسلمان نبوده اند عرض کردم مردم زمان ما دوسوم اینگونه اند یعنی مسلمانها اینطورند.

عمده اشکال مرحوم استاد بر تمسّک صاحب حدائق بر روایات فوق –قطع نظر از مناقشه سندی این بود که روایات فوق اولا شاهد بر انحصار مولفه قلوبهم در مسلمانها نیست زیرا بقول معروف اثبات شیی نفی ماعدا نمی کند وثانیاً مضمون بعض این روایات منطبق بر کفار ومنافقین هم هست.

بیان استاد اشرفی : می توان در فرمایش مرحوم استاد مناقشه کرد که چون مقام مقام تعریف «المولفة قلوبهم» هست از طرفی مستند الیه معرف باللام است ظهور در حصر دارد ضمناً همان طور که در برخی این روایات آمده مثل حدیث 4 بسیاری از مسلمانهای ضعیف الاعتقاد همین طور هستند ونمی شود گفت که مراد کفارند.

 


[1] اصول کافی 2/411.
[2] همان.
[3] همان.
[4] همان ص412.
[5] همان.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo