< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

91/07/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: أدلّه عبادی بودن زکات

قال السید ره فی العروة: «فصل 10: الزكاة من العبادات فيعتبر فيها نية القربة و التعيين مع تعدد ما عليه‌ بأن يكون عليه خمس و زكاة و هو هاشمي فأعطى هاشميا فإنه يجب عليه أن يعين أنه من أيهما و كذا لو كان عليه زكاة و كفارة فإنه يجب التعيين بل و كذا إذا كان عليه زكاة المال و الفطرة فإنه يجب التعيين على الأحوط.».

بحث در این مسأله در مورد عبادی بودن زکات است که اگر بدان قائل شویم قصد قربت یا قصد امتثال، شرط إجزای زکات می شود واگر زکات را توصلی بدانیم فقط دادن زکات کفایت می کند ولو با نیّتی توام نباشد.

در مورد قصد قربت میان علمای متأخّرین بعد ازشیخ إدّعای اجماع شده است که إبتدا به نقل ونقد آن پرداخته وسپس به أدلّه ای که برای إعتبار آن بیان شده است می پردازیم.

بحث أوّل: در میان فقها از زمان شیخ و بعد از ایشان، زکات را عملی عبادی می دانستند که مشروط به قصد قربت است اما شیخ در کتاب خلاف خود علیرغم دفاع از عبادی بودن زکات اجماع را به فقها وعلما نسبت می دهد که بعض معاصرین می گویند اصطلاح فقهاوعلما در کلمات شیخ مقصود فقهای أهل سنّت است چه آن که بعد از این إدّعا نیز اوزاعی از علمای أهل سنت از دایره مجمعيّن مستثنی می شود.شیخ بر ضرورت قصد قربت أدلّه ای نیز اقامه می کند که بعدا خواهد آمد.

اما بعد از شیخ ره، مرحوم محقّق نیز عبارتی نزدیک به عبارت شیخ را در شرایع میاورد اما علّامه در تذکره وصاحب مدارک وصاحب جواهر وبسیاری دیگر از فقها تا سیدنا الأستاد، إعتبار قصد قربت را امری مورد اجماع علمای شیعه دانسته ویا آن که نفی خلاف در این مسأله نموده اند.

نکته قابل توجهی که مرحوم آیة الله بروجردی ره در مورد اجماع بدان اصرار دارند وتوسط شاگردان ایشان نیز تبیین شده است آن که اجماع در کلمات فقهای ما بر دو دسته است گاهی اجماع بر مسائل اصیله ای که در کلمات أهل بیت بدان تصریح شده است إدّعا می شود و گاهی اجماع بر مسائلی شکل می گیرد که هیچ پیشینه ای در کلمات آن بزرگواران ندارد بلکه برأساس مضمون سخن معصوم:«علینا القاء الأصول و علیکم التفریع»بر تفریعاتی إدّعا می شود که فقهای عالی مقام شیعه در طول زمان از منبع سرشار سخنان أهل بیت إستخراج نموده و پاسخگوی نیازهای زمان خود شده اند، طبعا اجماع از نوع اولست که کاشف از سخنان معصوم می شود و یکی از راههای دست یابی به سنّت بشمار می رود زیرا در میان شیعیان بر خلاف أهل سنت، اجماع یکی از منابع مستقّل استنباط بشمار نمی رود«به قول شیخ در مورد اجماع در میان أهل سنت:هم الأصل له و هو الأصل لهم»بلکه یکی از راههای دست یابی به قول یا فعل معصوم بشمارمی رود واز اینجهت دارای حجیّت می شود لذا اجماعی دارای چنین ارزشیست که بتواند سنّت را به ما منعکس کند ووقتی چنین اتفاقی محقّق می شود که بتوان از اتفاق مجمعيّن بنابر حضور امام معصوم در میان آنان به یقین نظر آنان را کشف کرد.

اما در مورد اجماعات از سنخ دوّم چنین یقینی بهیچوجه حاصل نمی شود چه آن که از کجا می توان از اتفاق فقهای متأخّر بر مسأله ای که هیچ رد واثری از نظر معصوم یافت نمی شود نه در روایات محدثین ونه در مضامین کلمات فقهای غریب به عصر معصومین وآغاز عصر غیبت که کتابهایشان انعکاسی از روایات بشمار می رود همچون مقنع شیخ صدوق یا مقنعه شیخ مفید یا نهایه شیخ طوسی و...چنین کشفی کرد.مگر از راه حجیّت اجماع از باب قاعده لطف که آن هم مورد مناقشه بزرگان قرار گرفته واجماع دخولی که بعضی گفته اند مشکل تر از اولست چه آن که راهی برای علم به دخول معصوم در بین مجمعيّن که موجب یقین باشد نیستحاصل سخن آن که در مورد عبادی بودن زکات در کلمات فقهای متقدم، اطمینانی از إدّعای اجماع علمای امامیه یافت نمی شود و إدّعای اجماع متأخّرین نیز حجیّت قطعی ندارد.

بحث دوّم: أدلّه ای که بر إعتبار قصد قربت ذکر شده بین گونه های نیّت از قربت وتعیین واجب و وجه و...خلط کرده است پس ناگزیر ابتدائا انواع نیّت ها را با توجه به افعال بیان کنیم:

افعال با توجه به نیّت ها بر پنج دسته است:

یکم: افعالی که در تحقّق خود نیاز به هیچ گونه قصدی ندارد مثل راه رفتن که حتی در خواب هم صدق می کند یا تطهیر لباسی که با وزش باد به درون آب افتاده وپاک می شود یا برآن بارانی فراگیر میبارد.

دوّم: افعالی که متقوم به قصد همان عملست تا آن فعل صدق پیدا کند مثل تعظیم یا تحقیر دیگران که اگر بلند شدن صرف یا روبرگرداندن صرف باشد تعظیم یا تحقیرش نگویند بلکه باید با نیّت آن أعمال توام شود.نکته آن که توصلیات لزوما از دسته أوّل نیستند بلکه بسیاری از آن ها مثل پرداخت دین یا إمتثال امر به قیام یا قعود نیازمند قصد انجام أصل عمل می باشد.

سوّم: افعالی که علاوه بر قصد عمل نیاز به قصد قربت نیز دارد تا عمل صورت تحقّق به خود بگیرد مثل نماز و دیگر عبادات.

چهارم: افعالی که برای تمییز از دیگر أعمال که از نظر صورت با آن مشترکند نیاز به قصد نوع عمل ویا قصد تمییز دارد مثل دادن پول به دیگران که می تواند بنابر نیّت پول دهنده، خمس یا زکات یا صدقه تبرعی یا

...باشد که اگر چنین نیّتی نکند عمل خاص بوجود نمی آید.

پنجم: افعالی که با قصد وجه می باشد مثل نماز دو رکعتی بعد از اذان صبح که برای روشن شدن نافله یا فریضه بودن باید نیّت مستحبّ یا واجب داشت. ألبتّه اگر قصد وجه یعنی وجوب یا ندب را إعتبار کنیم.

پس إدّعای مجمعيّن و أدلّه آنان در این مسأله بر لزوم قصد نوع سوّم است و به دیگر اقسام آن فعلا کاری نیست لذا اگر أدلّه ای بر برخی دیگر از انواع قصد دلالت کند بکار این مسأله مورد نزاع نمی آید.

بعد از این مقدّمه باید گفت أدلّه عبادی بودن زکات آیات وروایات فراوانیست از جمله این آیه شریفه:« «وَ ما أُمِرُوا إِلّا لِيَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكاةَ».[1] که بحث تفصیلی آنخواهد آمد.

 


[1] البينة : 5.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo