< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

91/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افراد واجب الفطره/ فطریه ضیف

«فصل 2: فيمن تجب عنه: يجب إخراجها بعد تحقّق شرائطها عن نفسه و عن كل من يعوله حين دخول ليلة الفطر من غير فرق بين واجب النفقة عليه و غيره و الصغير و الكبير و الحر و المملوك و المسلم و الكافر و الأرحام و غيرهم حتى المحبوس عندهم و لو على وجه محرم و كذا تجب عن الضيف بشرط صدق كونه عيالا له و إن نزل عليه في آخر يوم من رمضان بل و إن لم يأكل عنده شيئا لكن بالشرط المذكور و هو صدق العيلولة عليه عند دخول ليلة الفطر بأن يكون بانيا على البقاء عنده مدة»

عناوینی که در روایات به عنوان موضوع زکات فطره ، أخذ شده است، به قرار ذیل است: «من یعول من تعول العیال أهل الضیف من تمونون ما اغلق علیه بابه»ظاهراً دو عنوان اخیر صرف نظر از ضعف روایی کنایه از کسانی است که نفقه شان بر انسان باشد حال چه نفقه دادن بر آن ها واجب باشد مثل پدر و مادر و... و چه آن که واجب نباشد مثل پسر عمو و پسر دایی و...چنان که ظاهر از عنوان أهل از منظر فهم عرفی همین معنا می باشد «یعنی کسانی که نفقه شان، بر عهده انسان می باشد» شاهد آن که معمولا أهل یا خانواده، زیر پوشش مادی و نفقه گیر صاحب خانه و ذو العیال می باشند.

اطلاق روایاتی که برخی در جلسه گذشته نقل شد فطریه واجب النفقه و غیر واجب النفقه‌ را به طور عام،شامل می شود و حتی محبوس چه به حق چه به ناحق را هم به عنوان افرادی که نان خور فرد بشمار می روند،تحت شمول خود گرفته و دادن فطره آن ها را بر حابس لازم می داند اما در عناوین فوق هیچ اختلافی نیست و همه انواع عیال با مصادیق گوناگون آن که ذکر شد زکات فطرشان بر ذوالعیال واجب است.

عمده سخن در این مسأله در مورد ضیف است که آیا ضیف عنوان مستقّلی در کنار عنوان عیال است یا ضیف هم یکی از مصادیق عیال می باشد که فطره اش بر ذو العیال یعنی میزبان واجب می باشد؟ سؤال بعدی آن است که در صدق عنوان ضیف، حتما باید ضیف از مال میزبان،‌در شب أوّل شوال چیزی بخورد یا همان که قصد اقامت چند روزه در منزل میزبان و صدق عیال میزبان را داشته باشد کفایت می کند؟

برخی از فقها در صدق عنوان ضیف معیارهای دیگری را برشمرده اند از جمله: ضیافت ماه، نصف ماه، یک سوّم ماه، یا ضیافت دو شب اخیر؛ در نظر ایشان ضیافتی که موجب وجوب پرداخت فطریه بر عهده میزبان می شود چنین ضیافتهایی است. در مقابل این معیارها باید گفت که هیچ یک ازین معیارها در روایات نیامده و فقط یک روایت داریم که عنوان ضیف در آن به تنهایی آمده است خواهد آمد هرچه هست عناوینی چون عیال و من یعول و... است که بحث در موارد صدق این عناوین، موجب تعیین چنین مصادیقی از ضیافت شده است؛ نتیجتا این معیارهایی که فقها مطرح کرده اند منشا روایی ندارد و در مقام تعیین مصادیق عرفی مفاهیم عیلولت یا شاید ضیافت بوده است.

باری، از کلمات صاحب جواهر بر می آید که ضیف را به عنوان مستقّلی در کنار أهل و عیال، از موارد وجوب فطره بر میزبان می شمارند ولی اکثر فقها از جمله ماتن، قائل به عدم استقلال آندو بوده و ضیف را از مصادیق العیال یا من یعول می دانند پیش از انتخاب مبنای مختار در مسأله، لازم است به روایات چندگانه در این مسأله اشاره ای داشته باشیم:

روایاتی که عنوان من تعول به عنوان مدار فطریه در آن ها مطرح است:

صحیحة عمر بن یزید:« قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ أللّه  عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ عِنْدَهُ الضَّيْفُ مِنْ إِخْوَانِهِ فَيَحْضُرُ يَوْمُ الْفِطْرِ يُؤَدِّي عَنْهُ الْفِطْرَةَ فَقَالَ نَعَمْ الْفِطْرَةُ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مَنْ يَعُولُ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ حُرٍّ أَوْ مَمْلُوک»[1]

و خبر محمد بن مسلم:«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  قَالَ سَأَلْتُهُ عَمَّا يَجِبُ عَلَى الرَّجُلِ فِي أهلهِ مِنْ صَدَقَةِ الْفِطْرَةِ قَالَ تَصَدَّقْ عَنْ جَمِيعِ مَنْ تَعُولُ مِنْ حُرٍّ أَوْ عَبْدٍ أَوْ صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ مَنْ أَدْرَكَ مِنْهُمُ الصَّلَاة»[2]

و ما رواه فی قرب الاسناد عن علی بن جعفر:«عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ  قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ فِطْرَةِ شَهْرِ رمضان عَلَى كُلِّ إِنْسَانٍ هِيَ أَوْ عَلَى مَنْ صَامَ وَ عَرَفَ الصَّلَاةَ قَالَ هِيَ عَلَى كُلِّ كَبِيرٍ أَوْ صَغِيرٍ مِمَّنْ يَعُول»[3]

و ما فی صحیح عبد الله بن سنان رواه الشیخ عن حسین بن سوید و کذا فی کتاب الهدایة و فقه الرضا «قال تصدق عن جمیع من تعول..».[4]

روایاتی که عنوان العیال در آن ها وارد شده است:

خبر معتب: «عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ اذْهَبْ فَأَعْطِ عَنْ عِيَالِنَا الْفِطْرَةَ وَ عَنِ الرَّقِيقِ وَ اجْمَعْهُمْ وَ لَا تَدَعْ مِنْهُمْ أَحَداً فَإِنَّكَ إِنْ تَرَكْتَ مِنْهُمْ إِنْسَاناً تَخَوَّفْتُ عَلَيْهِ الْفَوْتَ قُلْتُ وَ مَا الْفَوْتُ قَالَ الْمَوْت»[5]

صحیح عبد الله بن سنان:«عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ كُلُّ مَنْ ضَمَمْتَ إِلَى عِيَالِكَ مِنْ حُرٍّ أَوْ مَمْلُوكٍ فَعَلَيْكَ أَنْ تُؤَدِّيَ الْفِطْرَةَ عَنْهُ..».[6]

ما روی عن امیر المؤمنینفی خطبة عید الفطر:« قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ فِي خُطْبَةِ الْعِيدِ يَوْمَ الْفِطْرِ أَدُّوا فِطْرَتَكُمْ فَإِنَّهَا سُنَّةُ نَبِيِّكُمْ وَ فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَلْيُؤَدِّهَا كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ عَنْ عِيَالِهِ كُلِّهِمْ ذَكَرِهِمْ وَ أُنْثَاهُمْ وَ صَغِيرِهِمْ وَ كَبِيرِهِمْ وَ حُرِّهِمْ وَ مَمْلُوكِهِمْ عَنْ كُلِّ إِنْسَانٍ مِنْهُمْ صَاعاً مِنْ تَمْرٍ أَوْ صَاعاً مِنْ بُرٍّ أَوْ صَاعاً مِنْ شَعِير».[7]

و صحیح ابن الحجاج فی کتاب الدعائم عن الصادق  «قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ  عَنْ رَجُلٍ يُنْفِقُ عَلَى رَجُلٍ لَيْسَ مِنْ عِيَالِهِ إِلَّا أَنَّهُ يَتَكَلَّفُ لَهُ نَفَقَتَهُ وَ كِسْوَتَهُ أَ تَكُونُ عَلَيْهِ فِطْرَتُهُ قَالَ لَا إِنَّمَا تَكُونُ فِطْرَتُهُ عَلَى عِيَالِهِ صَدَقَةً دُونَهُ وَ قَالَ الْعِيَالُ الْوَلَدُ وَ الْمَمْلُوكُ وَ الزَّوْجَةُ وَ أُمُّ الْوَلَد».[8]

روایاتی است که در آن ها عنوان أهل وارد شده است:

مرسله عبد الله بن سنان:«عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ صَدَقَةِ الْفِطْرَةِ قَالَ عَنْ كُلِّ رَأْسٍ مِنْ أهلكَ الصَّغِيرِ مِنْهُمْ وَ الْكَبِيرِ وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الْغَنِيِّ وَ الْفَقِيرِ كُلِّ مَنْ ضَمَمْتَ إِلَيْكَ عَنْ كُلِّ إِنْسَانٍ صَاعٌ مِنْ حِنْطَةٍ أَوْ صَاعٌ مِنْ شَعِيرٍ أَوْ تَمْرٍ أَوْ زَبِيبٍ..».[9]

صحیح حلبی:«عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ صَدَقَةُ الْفِطْرَةِ عَلَى كُلِّ رَأْسٍ مِنْ أهلكَ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الْغَنِيِّ وَ الْفَقِير..».[10]

این عنوان ظاهراً با همان عنوان من تعول یکی باشد ألبتّه نه به این معنا که عمو و دایی و پسرعموی معیل، از أهل و خانواده ذو العیال باشند ولی گاهی بر کسانی که در یک خانه نان خور ذو العیال باشند با تسامح اطلاق أهل می شود مثلاً گفته می شود أهل این خانه مثلاً ده نفرند در حالی که ممکن است بین آن ده نفر نسبت فامیلی نباشد یا نسبتهای دوری باشد، بدین ترتیب عنوان أهل را با عنوان من یعول می توان قریب دانست.

روایاتی است که در آن ها عنوان اغلق علیهم الباب آمده است:

«عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ يُؤَدِّي الرَّجُلُ زَكَاةَ الْفِطْرَةِ عَنْ مُكَاتَبِهِ وَ رَقِيقِ امْرَأَتِهِ وَ عَبْدِهِ النَّصْرَانِيِّ وَ الْمَجُوسِيِّ وَ مَا أَغْلَقَ عَلَيْهِ بَابَه»[11]

«عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ أللّه  قَالَ يُؤَدِّي الرَّجُلُ زَكَاةَ الْفِطْرَةِ عَنْ مُكَارِيهِ وَ رَقِيقِ امْرَأَتِهِ وَ عَبْدِهِ النَّصْرَانِيِّ وَ الْمَجُوسِيِّ وَ مَا أَغْلَقَ عَلَيْهِ بَابَه..».[12]

این عنوان علی القاعده نباید از عناوینی باشد که به صورت مستقّل به عنوان موضوع زکات فطره مطرح باشد بلکه إحتمالا از عناوینی است که به صورت کنایه به موضوع حکم اشاره دارد و برای إستخراج موضوع نمی توان به این عنوان، مراجعه داشت.

یک روایت هم با عنوان تمونون داریم که ألبتّه به همان معنای تعولون می باشد:

«عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ  أَنَّ النَّبِيَّ فَرَضَ صَدَقَةَ الْفِطْرَةِ عَلَى الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ الْحُرِّ وَ الْعَبْدِ وَ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى مِمَّنْ تمونون»[13]

بعد از مشاهده این پنج دسته روایات: اگر مقصود از تمونون همان تعولون باشد و من اغلق علیهم الباب کنایه از موضوع باشد و خود عنوان مستقّلی نباشد و مقصود از أهل همان معنای من تعول باشد، در نتیجه دو عنوان ازین پنج عنوان شایشته بحث و بررسی می باشد: عیال و من تعول.

اما بحث در رابطه میان این دو عنوان:‌ مرحوم حکیم ره اصرار دارند که بین من تعول و عیال تفاوت است، در اولی اگر کسی به دیگری، ولو در مدّت کوتاهی نفقه دهد عنوان من تعول عرفا صدق می کند اما در صدق عرفی عیال بر چنین کسی تردیدست و عرف بر کسی اطلاق عیال می کند که سالیانی یا مدّت مدیدی،‌تحت عیلولت دیگری باشد.

بیان أستاد اشرفی : به نظر ما هم بین ماده عیال و ماده من تعول تفاوت است اولی از عیل، مشتق است و دوّمی از عول؛ عیال مشتق از عیله و به معنای تحمل مشقت می باشد ولی تعول از عول مشتق و به معنای انفاق است .اگر میزان پرداخت فطره، عنوان عیال باشد به معنای کسانی است که تحملشان مشقت بار است لذا اگر یک بار به کسی غذا دهید یا او را مهمان کنید، مشقتی درکار نمی آيد، ولی اگر پذیرایی در موارد زیادی باشد مثل عهده داری معیشتی چندین ساله یا آن که مهمانی برای چند روز از شهرستانی وارد منزل شما شود و همه نیازهای معیشتی او از قبیل خواب و خوراک و... بر عهده شما باشد، عنوان ‌عیال صدق می کند.در نتیجه عیال بر کسی صادق است که معیل، اداره کننده زندگی او باشد اما من تعول یعنی من تنفق علیه و انفاق ممکن است به یک مرتبه هم صادق باشد و یک پذیرای ساده هم به عنوان انفاق می تواند صادق باشد.

بیان أستاد : در فحصی که کردیم بعید است که این معنا مراد باشد صحیحه عبد الله بن سنان از امام صادق  نقل می کند عن عیاله و دردیگری عمن تعول را نقل می کند. و این دو در لسان روایات به یک معنا بوده است و روایات زیادی است که راوی در جایی تعبیر به من تعول و در جایی عبارت عیال را بکار میبرد.

قطعاً عنوان من تعول یا من یعول این عنوان موضوعیت در وجوب افطار دارد، هرکسی که صاحب خانه یعوله زیرا پنج روایت معتبر پیدا کرده ایم که من یعوله یا یک معنا دارد یا اگر عیال اخص از من یعول باشد در روایات به یک معنا بکار رفته است. به خصوص اگر مطلق و مقیّد هردو مثبتین باشدمقیّد موجب تقیید اطلاق نخواهد شد.

بر می گردیم به عنوان من تعوله آیا تعول در مدّتی یا در شب فطر؟ ما می فهمیم تعول در شب عید فطر مراد است زیرا در صحیحه عمر بن یزید«تنها روایتی که در آن عنوان ضیف وارد شده است و ما هرچه جستیم روایت دیگری در ابواب دیگر با عنوان ضیف نیافتیم». مرحوم صدوق از حسن بن محبوب از عمر بن یزید:

« قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ أللّه  عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ عِنْدَهُ الضَّيْفُ مِنْ إِخْوَانِهِ فَيَحْضُرُ يَوْمُ الْفِطْرِ يُؤَدِّي عَنْهُ الْفِطْرَةَ فَقَالَ

نَعَمْ الْفِطْرَةُ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مَنْ يَعُولُ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى صَغِيرٍ أَوْ كَبِيرٍ حُرٍّ أَوْ مَمْلُوک»[14]

در اینجا هیچ قیدی نشده است که چند روز مانده است، این روایت که چند روز بماند را معلوم نیست به کجا مستند کرده اند؟صاحب جواهر می فرماید که عیال عطف به نه این که ضیف جزء عیال باشد أوّل سؤال از ضیف است بعد ضابطه کلی برای اعضای خانواده ذکر کرده است.مرحوم شهید ثانی هم همین إستفاده را کرده است ضیف صادق بر کسی است که مهمانی آمده است اگر چه غذایی هم نخورد. حتی خوردن هم لازم نیست به همین اندازه که مهمان باشد کافی است.

أستاد: اما اگر عیال باشد فرمایش صاحب جواهر در صورتی درست است که واو عطف بیاورد و این که واو نیاورده است یعنی ضیف یکی از موارد ضابطه و قاعده من یعول می باشد.با این معیار اگر مهمانی شب عید بیاید و صبح عید هم برود از آنجا که صدق عنوان من یعول در موردش مشکوک است اگر چه ممکن است عنوان ضیف برو صادق باشد بر معیل مضیف، دادن زکات فطره اش واجب نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo