< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

92/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آیات دالّه بر خمس/آیه خمس در سوره أنفال

سه آیه در قرآن کریم، مورد استدلال خمس قرار گرفته است :

أولّین آیه خمس: سوره أنفال

1. ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّه وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَ اللّه عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾[1]

2. طبعاً سهم خدا در خمس به رسول خدا رسیده و سهم رسول اللّه بعد از وفات ایشان به امامان بعدی  تا إمام زمان عج در عصر ما میرسد. سهم ذوی القربا هم جزء إختصاصات امامان معصومین  بوده و سه سهم دیگر مال یتامی و مساکین و ابن السبیل از خاندان بنی هاشم تعلّق می گیرد.

فقه اللغة آیه شریفه در بیان أستاد میلانی ره: إبتدا در فقه اللغة آیه شریفه بحث می کنیم تا عند الشک در مورد قید یا شرطی در حکم خمس، بتوان به عموم آیه شریفه، رجوع کرد.

جهت أوّل در معنای غنمتم:

نزاع اصلی در این آیه بین شیعه و سنی در مورد معنای غنمتم از ماده غنم می باشد . غنیمت به معنای فایده است در مقابل غرامت که به معنای ضرر و خسارت می باشد « من له الغنم فعلیه الغرم»

در مورد دایره معنایی غنیمت اختلاف نظر وجود دارد. برخی کتب لغت مثل العین و لسان العرب غنیمت را چنین معنا کرده اند: «الغُنْمُ: الفوز بالشي‌ء في غير مشقة [2] ، [3] ،[4] » غنیمت در این تفسیر، فقط تعلّق به مواردی دارد که شخص منفعتی را بدون مشقت و رنج به دست آورد مثل هبه و میراث یا درآمدی سرشار در بیع فضولی که با إجازه بعدی مالک، قرین شود. اما در مفردات راغب، معنای وسیعتری را برای غنیمت بیان می دارد:« أن الغنم بالضم فالسكون إصابة الغنم و الظفر به، ثم استعمل في كل مظفور به» و همین آیه را به عنوان شاهد بر معنای عام غنیمت بشمار آورده است. بنابر این تفسیر، هرمنفعتی که به آدمی برسد اعم از أرباح مکاسب و غوص و کنز و معدن و... مشمول کلمه غنمتم در آیه شریفه خواهد بود و إختصاص به غنائم دار الحرب نخواهد داشت.شاهد این معنای دوم را شاید بتوان آیه شریفه: ﴿فعند اللّه مغانم کثیرة﴾[5]

دانست که هرگونه نصیب و اجر و منفعت از جانب پروردگار را شامل می شود . در روایات وارده از أهل بیت پیرامون خمس هم این معنای عام از غنیمت مدّ نظر می باشد.

إشکال بر معنای غنم: إختصاص تاریخی خمس به غنیمت دار الحرب

بعض از فضلای درگذشته، کتابی غیر مطبوع دارند و گویند این آیه إختصاص به غنیمت دار الحرب دارد و گوید در زمان جاهلیت رسم بوده که وقتی لشگری در جنگ غالب میامد و غنائمی به کف می آورد، یک چهارم یا یک پنجم یا یک ششم از آن غنیمت را به سردار یا امیر لشکر، إختصاص می دادند و این آیه در إشاره و تایید همان رسم جاهلی نازل شده است پس حکم تعبّدی خاصّی در مقام نیست. ضمناً این آیه از طرفی إختصاص به پیامبر اکرم  دارد و از طرفی یتامی و مساکین و ابن السبیل هم إختصاص به ذریّه پیامبر اکرم  ندارد.

جواب: گاهی برخی از اشکالات، ناشی از علم زدگی یا حب شهرت است که موجب می شود کسی حرف جدید و بدعت آمیز بزند «و اللّه اعلم بما فی صدور العالمین!»

باری در برخی از روایات بر هر فایده ای إطلاق غنیمت شده و أرباح مکاسب را به عنوان یکی از موارد غنیمت بشمار آورده اند در روایت دیگری نیز شان نزول آیه را گنج شمرده و إخراج خمس را از سنن به جای مانده از زمان عبد المطلب دانسته است. پس إختصاص آیه به غنائم دار الحرب نه در معنای غنمتم وجود دارد و نه به مقتضای روایات می توان چنین إختصاصی را إدّعا کرد.

إشکال در معنای غنمتم:غنیمت در لغت به معنای غنیمت جنگی.

به اتفاق أهل سنّت و برخ أصحاب مثل صاحب جواهر غنیمت در لغت إختصاص به فائده ای دارد که در جنگ به دست آید. آیه قبل ﴿ وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ ﴾ و عبارت بعدی همین آیه ﴿ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ﴾ را هم می توان شاهدی دانست که آیه در فضای جنگ نازل شده و إختصاص به غنائم دار الحرب دارد.

جواب: در جواب گفته اند که مورد مخصّص نیست. به تعبیر أستاد میلانی[6] در آیه شریفه فوق، صله و موصول ما غنمتم بر معنای عام غنیمت یعنی هرگونه منفعتی دلالت دارد. البتّه آیه یک مصداق از این معنای عام یعنی غنائم جنگی را مدّ نظر دارد اما تصادق آیه بر یک مورد خاص نمی تواند مخصّص معنای عام ما غنمتم در مورد انواع منافع باشد ایشان مثالی به هنگام از آیات قرآن نقل می کنند که قاعده «مورد مخصّص نیست»را بهتر تبیین می کند: در آیه 101 سوره نساء آمده:

﴿وَ إِذٰا ضَرَبتُمْ فِي الْأَرْضِ فلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنٰاحٌ أَنْ تقْصُرُوا مِنَ الصَّلٰاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ يفْتِنَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا، إِنَّ الْكٰافِرِينَ كٰانُوا لَكُمْ عَدُوًّا مُبِيناً﴾[7]

در این آیه شریفه، مورد قصر نماز مسافر جایی است که خوف از حمله لشگریان کفر باشد اما نماز مسافر در صورت عدم خوف هم محکوم به قصر بوده و مورد آیه نمی تواند مخصّص عمومیت حکم قصر نماز مسافر باشد.

جمع بندی معنای غنمتم: مراد از غنیمت شامل انواع فواید می باشد که از جمله آن ها منفعت گنج یا أرباح مکاسب را می توان نام برد.

جهت دوم معنای« اعلموا» و معانی مستفاده از آن: مطلب دوم آن که ابتدای آیه امر به علم می کند «و اعلموا» باز مستشکل گوید این جمله واعلموا در ابتدای آیه، دلالت دارد که حکم خمس، یک حکم إلزامی نیست چون اگر حکم إلزامی باشد باید حکم و امر مستقیما به مامور به یا واجب تعلّق گیرد مثل:«اقیموا الصلاة» یا «آتوا الزکاة» یا «من شهد منکم الشهر فلیصمه» به نظر وی، دستورات إلزامی در قرآن کریم با عبارت و اعلموا بکار نمی رود و این نیز شاهدیست که این حکم جزمی و ایجابی نیست بلکه حکم موقت یا حکومتی می باشد.

جواب: و اعلموا ممکن است بیشتر تاکید باشد یعنی اگر فکر می کنید که اختیار دست شماست یا اختیار در دست اهل جاهلیت باشد که بتواند ربع یا خمس یا سدس بگیرد خیر این چنین نیست بلکه بدانید که باید خمس را به خدا و رسول داد.

دقتی هم أستاد میلانی در معنای و اعلموا دارند که خالی از لطف نیست. ایشان می فرمایند اگر و اعلموا کنایه از امر به انجام تکلیف خمس باشد پس نمی توان در مال صغیر از این آیه اثبات وجوب خمس کرد زیرا در مورد اطفال، قلم تکلیف برداشته شده است و قبل از بلوغ، تکالیف شرعی امکان توجه به آن ها ندارد. بنابر رای مرحوم أستاد خوئی که در کتاب الزکاة إشاره شد به مقتضای حدیث رفع«رفع القلم... عن الطفل حتی یحتلم» مراد از رفع القلم اعم از حکم تکلیفی و وضعی باشد پس اطفال همانطور که مکلّف به نماز نیستند مکلّف به خمس و زکات نیستند لذا ایشان در بحث زکات هم منکر وجوب زکات بر اطفال شدند. أستاد میلانی هم می فرمایند که اگر بنا باشد امر به علم کنایه از امر به عمل یعنی أدای خمس باشد، این امر إختصاص به ذوی التکالیف دارد اما اگر و اعلموا در مقام تمهید باشد به این معنا که در آیه شریفه، اصل حکم وجوب خمس مدارست و بر أساس آن این آیه خبر از ثبوت خمس در غنائم می دهد در این صورت فرقی بین صغیر و کبیر نمی باشد و خمس حقی مالی است که در أموال صغیر و کبیر ثابت می باشد. گرچه در أیّام صغر چون قلم تکلیف برداشته شده است وجوب ادا بر ذمّه وبعد از بلوغ ، إخراج خمس واجب می شود.

جهت سوم: معنای «أنما»

أنما یک کلمه نیست در مقابل إنما که یک کلمه و دالّ بر حصرست. أن در أنما از ادات تاکید و مای در أنما موصوله و نکره بوده و دلالت بر جزئیت دارد. بنابر این تفسیر معنای «أنما غنمتم...» یعنی دادن خمس برخی چیزهایی که به غنیمت برده اید لازم است. در ادامه عبارت غنمتم در آیه شریفه هم عبارت من شیی – به صورت نکره اضافه شده است که می تواند شاهدی باشد بر آن که ما غنمتم کلیت نداشته و دادن خمس هر غنیمتی لازم نیست.

در مقابل این برداشت، برخی گویند نکره در این مقام اتّفاقاً مفید عمومست زیرا إبتدائاً با أن مطلب با تاکید، قرین شده و بعد هم با مای موصوله و نکره ای که دلالت بر واحد و کثیر دارد، بر عمومیت آن اصرار شده است. شاهد من شیی در ادامه آیه نیز مؤیّد ماست و میگوید که غنیمت و فایده چه قلیل باشد چه کثیر، خمس آن لازم الاداست.

ثمره این برداشت عام از أنما آن است که اولا هرگونه غنیمتی را شامل می شود مگر دلیل خاصّی بر اسثنای آن دلالت داشته باشد مثل هبه و اگر شک در تخصیص خمس نسبت به هبه داشته باشیم عموم آیه، مرجع لزوم أدای خمس می باشد. ثانیاً هر گونه نصابی را در موارد خمس نفی می کند مگر دلیلی بر إختصاص بعض موارد مثل غوص و معدن بر نصاب حداقل بیست دینار، دلالت داشته باشد فلناخذ به.پس در موارد شک در جعل نصاب، به مقتضای عموم آیه هر مقدار که غنیمت برده شود ولو یک دینار باید خمس آن را داد.

جهت چهارم:لام در آیه شریفه

نکته دیگر آن که لام در سه دسته از مصارف خمس وارد شده است: لله و للرسول و لذی القربی و در سه دسته بعدی سراغی از آن نیست: و الیتامی و المساکین و ابن السبیل.

به قول مرحوم میلانی ممکن است از ضمیمه لام استفاده کنیم که سه تای أوّل به صورت مستقل، هریک از خمس سهمی می برند ولی سهم خمس سه دسته اخیر، اشتراکی است.

دو آیه دیگری که در قرآن کریم مستند خمس قرار گرفته آیات ذیل است که در روزهای آتی به بحث از آن ها خواهیم پرداخت؛ ان شاء اللّه.

    1. ﴿وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ﴾[8]

    2. ﴿مَا أَفَاءَ اللّه عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ﴾[9]

 


[4] المحیط فی اللغة، صاحب بن عباد 5/93.
[6] محاضرات فی فقه الامامیة کتاب الخمس، سید هادی میلانی، ص10.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo