< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

93/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زیادی ذخیره/ زیادی فرش و ظروف.

سخن در مسأله 66 به این جا رسید که کسی عین مئونه های مورد نیازش از راه دیگری چون هبه یا میراث تأمین شده باشد. گفته شدکه در این صورت مالک خانه مجاز نیست که به عنوان مئونه دوباره از أرباح سال جدید خود خانه دیگری تهیه کند. در ادامه این مسأله صورتی را بعض معاصرین مطرح کرده اند که قابل تامل بوده و باید بنابر مبانی برای آن پاسخی یافت. آن صورت عبارتست از این که کسی خانه ای که از راهی چون هبه به دست آورده است برای تأمین نیازهای دیگرش بفروشد.

سؤال این است که آیا در این صورت مجازست از أرباح مکاسب سال جدید برای خود خانه ای تهیه کند؟ در جواب از طرفی اینکار چون حیله ای برای فرار از خمس می باشد نباید مجاز باشد. از طرف دیگر اگر در جواز فروش خانه تردیدی نباشد که نیست، چرا مجاز نباشد برای تهیه خانه جدید از أرباح مکاسب خود مصرف کند و به مقدار همان أرباح از دادن خمس معاف باشد؟ ولی دیدیم که مناسبت حکم و موضوع این امر را مستبعد می نماید.

« مسألة 67: لو زاد ما اشتراه و ادخره للمؤنة‌ من مثل الحنطة و الشعير و الفحم و نحوها مما يصرف عينه فيها يجب إخراج خمسه عند تمام الحول...» [1]

گفتیم فعلیت در مئونه شرط است، لذا اگر کسی یک کیسه برنج بخرد و در پایان سال کمی از آن اضافه آید مقدار باقیمانده مئونه طول سال نبوده و طبعاً دادن خمس آن واجب است.

قال الماتن:«و أما ما كان مبناه على بقاء عينه و الانتفاع به مثل الفرش والأواني و الألبسة و العبد و الفرس و الكتب و نحوها فالأقوى عدم‌ الخمس فيها نعم لو فرض الاستغناء عنها فالأحوط إخراج الخمس منها و كذا في حلي النسوان إذا جاز وقت لبسهن لها‌.»

عمده إشکال در مورد اموالی چون خانه و مرکب و لباس و...است که در عین ضرورت و انتفاع از آن، عین مال باقی می‌ماند. سؤال آن است که در صورت بقای عین چنین اموالی آیا خمس آن واجب است یا خیر؟ گفتیم که اگر کسی به إستناد شان و لیاقت، خانه و غلام و... لازم داشته باشد جزء مئونه بوده و از خمس معاف می باشد.

باری بحثی در مئونه بودن چنین اموالی در بین سال نیست و فرد مجازست که از ربح بین سال این مئونه ها را برای خود تهیه نماید و در میانه سال استفاده، خمس آن واجب نیست اما حکم خمس آن در صورت بقای عین در سال جدید مورد اختلاف واقع شده است.مرحوم سیّد ماتن ره می فرماید چنین اموالی خمس ندارد مگر در صورتی که این أموال از مورد استفاده خارج شود که در این فرض، خمس آن به احتیاط واجب لازم است.

فروعات این مسأله در صورت عدم استغناء، خود دو قسم دارد: گاهی مال در اثنای سال أوّل از مئونه بودن خارج می شود مثل این که أوّل فروردین خانه‌ای مورد نیاز باشد و در ماه مهر خانه دیگری به ارث برد و در آن سکنی کند، در این حال خانه قبلی از مئونه بودن خارج می شود . بحث آن خواهد آمد که خمس در این صورت واجب است.

گاهی مئونه بودن تا آخر سال باقی می‌ماند، سؤال آن است که آیا بعد از سال و بقای عین خمس لازم است یا خیر؟ باز این قسم دو صورت دارد گاهی سال بعد نیاز باقی می‌ماند و گاهی نیاز در سال بعد از بین می رود. در صورت أوّل اکثر فقها گویند که مئونه بودن فعلیت داشته و مادامی که مئونه بر خانه صدق کند از خمس معافست. به تعبیر بعض معاصرین یکساله بودن مئونه در روایات نیامده است بلکه برداشت فقها به إستناد عرف که مئونه خود را برای یکسال محاسبه می کنند بر محاسبه سالیانه مئونه است و الا خصوصیّتی در مئونه یکسال نیست و در صورتی که در سنوات آتیه نیاز باقی باشد مصداق مئونه بوده و جایی برای نفی خمس آن نیست.

اشکال: مدار خمس بنابر روایاتی چون « فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ...»[2] باید مبتنی بر محاسبه سالیانه باشد و در صورت مازاد از نیاز سالیانه، خمس آن در هر حال واجب است. پس در مئونه بودن خانه در سال أوّل تردیدی نیست اما بنا به چه دلیل می توان حکم به کسر مئونه خانه در سال دوم از أرباح سال أوّل نمود؟! به عبارت دیگر چنان که قبلاً گفتیم بعض معاصرین می گویند اگر در سال دوم هم موونه صادق باشد مثل خانه برای کسی که خانه ندارد می توان گفت خصوصیّتی برای سال أوّل نیست و صدق موونه بالفعل ثابت است و لذا مشمول خمس نخواهد شد گرچه در سال دوم عین خانه یا امثال آن باقی می‌ماند ولی دیگر فقها بر أساس آن که موونه سال بعد را نمی توان از أرباح سال قبل کم کرد وجوب خمس را بعید ندانسته اند چنان که مرحوم حکیم از جواهر نقل می کند در ابتدای سال دوم که خانه از صدق مئونه در این سال، ساقط شده است دادن خمس آن بایستی لازم باشد.

در پاسخ این إشکال مرحوم حکیم در مستمسک إشاره جالب توجهی دارند در تفکیک بین تخصیص و تقیید عام و مطلق به إعتبار افراد با تخصیص و تقیید به إعتبار احوال؛ مثال: گاهی مولا فرماید که «أکرم زیدا دائما» و بعد تقیید به «الا یوم الجمعه» می‌زند، اینجا می تواند گاهی مقصود آن باشد که فقط روز جمعه از دایره وجوب اکرام خارج شده و عموم عام در روز شنبه باقی خواهد بود«تقیید احوالی» گاهی مقصود آن است که به مجرد تحقّق روز جمعه، وجوب اکرام به صورت کلّی قطع شده و بعد از گذشت روز جمعه دیگر عموم وجوب اکرام بازگشتی ندارد.«تقیید افرادی» حال اگر شک داشته باشیم که در جایی تقیید افرادی می باشد یا احوالی؟ تقیید به إعتبار احوال بر تقیید به إعتبار افراد مقدم خواهد بود.

در مقام نیز دلیلی به صورت عام، وجوب خمس را بر ربح و فائده ثابت می کند، بعد از آن دلیل خاص «الخمس بعد المئونة» بر استثنای آن عام وارد می شود . به این ترتیب در مورد خانه ای که مئونه ضروری کسی باشد جای تردیدی در معافیت خمس آن باقی نمی‌ماند، در پایان سال و فرارسیدن سال جدید که عین خانه از مئونه سال أوّل خمسی اضافه می‌آید شک می کنیم که آیا دلیل استثنای مئونه برای همیشه خانه را از دایره عموم خود خارج و از خمس، معاف می دارد ولو این که از مئونه بودن خارج شود، یا آن که استثنای مئونه از خمس، مقید به صدق مئونه در همان سال است و بعد از انقضای سال مئونه بودن خانه، عموم عام وجوب خمس بر جای خود باقیست؟ به نظر مرحوم آیة اللّه حکیم دلیل عام و خاص خمس در مجموع بر صورت أوّل دلالت دارد و به نظر ایشان بعد از خروج خانه از دلیل عموم خمس، وجهی برای بازگشت آن به عموم عام نیست.

بیان أستاد اشرفی: جواب و بررسی این مسأله ریشه ای اصولی دارد.در فقه نیز مرحوم شیخ انصاری در مسأله خیار غبن و دیگر خیارات این مسأله را مطرح می کنند که اگر خیاری برای معامله در زمان خاصّی ثابت باشد مثلاً خیار عیب در زمان وجود عیب وجود داشته باشد و بعد از رفع عیب شک‌کنیم که آیا وجوب وفای عقد و بیع بازمی‌گردد یا خیر؟ در جواب گویند اشتراط حکم به یک زمان خاص بردوگونه است: گاهی زمان مفرد حکم است و گاهی زمان ظرف آن، مثلاً در مورد عیب اگر در زمان وجود عیب، بیع از وجوب وفا مستثنا باشد و زمان، ظرف وجوب وفای بهر عقد باشد الا وقت ظهور عیب، چنآن چه عیب هم برطرف شود این حکم خیار باقی خواهد بود و حکم خیار الی الابد باقی خواهد ماند. اما اگر زمان برای وجوب وفاء مفرد موضوع باشد و تقید خیار به زمان عیب، مفرد حکم باشد به این معنا که فرد زمان وجود عیب از وجوب وفای عقد مستثنا باشد، بعد از برطرف شدن عیب، عموم وجوب وفای به عقد محکم بوده و خیار از بین خواهد رفت. حال باید دید استثنای مئونه از خمس برکدامیک از این دو گونه است؟ و للکلام تتمة و الحمدلله.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo