< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

94/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: غنا

سخن در معنای غنا و غنای حرام بود. اگر کسی روضه و شعر حزن آور را با صدای عادی بخواند هیچ گاه گریه آور نبوده و در نفس شنونده تاثیری نخواهد گذاشت. طبعا سبک خاصی در خواندن لازم است تا این که شخص با نوای غم آن دودی که در اشعار وجود دارد به حالت گریه و بکا دست پیدا کند. همین طور اگر کسی قرآن را سلسله وار و بدون تلاوت و ترجیع و به اصطلاح با لحن و صوت نخواند آن اثری که باید در نفس بگذارد و حالت توجّه به معنویت در إنسان إیجاد کند حاصل نمی شود .

در جلسات گذشته گفتیم که إمام سجاد  و دیگر أهل بیت وقتی قرآن را قرائت می کردند شنونده رهگذر در کوچه را به خود جلب می کرد ند، خب روشن است که جلب و جاذبه صوت در این موارد، فقط تعلّق به معانی بلند و أثر گذار قرآنی ندارد بلکه صوت و لحن و کیفیّت أدای آیات نیز برای سامع غافل از معانی، جاذبه داشته است. روایاتی در جلسه گذشته در تشویق به ترتیل و حتّی ترجیع و تحسین صوت در هنگام تلاوت قرآن بیان شد. مضمون روایاتی در حسن و زیبایی صوت همه پیامبران علاوه بر حضرت داود نیز گذشت.

از همین روست که برخی در معنای غنا آن را به هر صوت زیبا و دارای جاذبه ای إطلاق کرده اند. هرگز به این معنا نمی توان قائل به حرمت غنا شد و باید حرمت غنا را مختص قسمی از صوت حسن دانستم ثلا نسبت به صوت دختران مغنیه روایت بیشتری بر حرمت وارد شده است:«ثمن المغنیة سحت»[1] «به نقل از عوالي اللآلي، ج 1، ص 244، ح 170،171.» امتناع إمام کاظم  از گرفتن ثلث مال آن زن مغنیه که در جلسات گذشته گذشت همچنین داستان معروفی که در توقف شخص در دستشویی منزل خود به دلیل خواندن آوازه خوانهای منزل همسایه بود و إمام  حکم به حرمت آن کرده اند در مورد کنیزکان خواننده است.

با این مقدمه قطعا بعیدست که زنان مغنیه، نوحه یا اشعار دارای مضامین عالی را با آن صدای غنایی و لحن ترجیعی خوانده باشند بلکه آن صدا و تغنی در صدا توسّط کنیزکان و دختران جوان، بی شک در اشعار باطل و فساد آمیز و لهو آور رواج داشته است و دعوت کننده شنونده به سوی شهوات شیطانی و جنسی و باطل بوده است. در روایاتی که نیز غنای در عروسی ها را مورد إستثنا قرار داده است علت را عدم دخول و اختلاط زنان بر مردان می‌شمارد. خب در عروسی باید حال و هوای شادی باشد و این شاد بودن اسباب و زمینه هایی نیاز دارد و مجلس عروسی غیر از مجالس تعزیه است، این شادی را می توان با اسباب غنا و تغنی زنان البتّه با رعایت حریم و مواظبت بر مرزهای عفاف و حیای بین زنان و مردان إیجاد کرد.

از این که غنای در عرائس محذوری ندارد و صوت حسن نیز مطلوبیت ذاتی دارد و مسلما صوت حسن تاثیر در نفس دارد نمی توان قائل به حرمت مطلق غنا شد و هرچیزی را که در نفس دارای أثر گذاری بود تحریم کرد.

مضمون روایتی دیگر نیز در خاطرست که اگر صدای زن مغنیه ای موجب تذکر یاد خدا یا تذکر نعیم بهشتی شود، خرید و فروش آن مانعی ندارد. روشن است که صوت خوش بیشتر در نفس و دل آدمی أثر گذارست و ماندگار می شود . از اینرو بایستی قرائت قرآن با صوت خوش از جهت اثری که در دل و جان خواننده می‌گذارد مطلوبیت داشته باشد آیه شریفه لهو الحدیث نیز به روشنی بر حرمت غنای گمراه کننده دلالت دارد:

﴿ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَهَا هُزُواً أوّلئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ[2]

بنابر تفسیر لهو الحدیث به غنای حرام که در جلسات گذشته توضیح آن گذشت اضلال به عنوان نتیجه و فرجام سخن لهو و غنایی در این آیه شریفه مورد توجّه قرار گرفته و می تواند به عنوان قید حرمت سخن لهو و همچنین قید حرمت غنا مورد توجّه باشد و در صورت انتفای اضلال و استهزای به آیات الهی از آهنگها و الحان غنایی، حکم حرمت آن را تبدیل به جواز کرد.

لام در این آیه بر سر عبارت:«لیضل عن سبیل الله» بسان لام در آیه « لیکون لهم عدوا و حزنا...» می باشد که به معنای غایت نیست بلکه به آن معنا است که لهو الحدیثی حرمت دارد که سرانجام آن، انصراف مردم از یاد خدا و سوق مردم به سوی باطل باشد. روایتی به این مضمون هست که إمام  از راوی می‌پرسند که اگر بین حق و باطل تمییز شود، غنا در کدام طرف قرار می‌گیرد؟ راوی در پاسخ، غنا را در طرف باطل می‌شمارد و إمام  نیز این جواب را تایید می‌کنند.

همگان إتّفاق دارند آن غنایی که مردم را دچار لهو و لعب کند و آن ها را از یاد خدا غافل سازد با صداها و نغمه هایی که توجّه به مضامین عالی در آن ها وجود دارد تفاوتی جدی دارد. هر آینه نوحه سرایی و روضه خوانی برای أهل بیت  نیازمند ترنم و لحن خاصی است تا در دلها أثر کند و اشکها جاری شود در مورد قرائت قرآن هم تاکید بر خواندن قرآن به لحن عربی از باب تاثیر گذاری بیشتر این لحن و توجّه به کیفیّت بیان صوت در تبلیغ آیات قرآنی می باشد.

در نقطه مقابل اگر مغنیه و دختر خواننده ای آوازی بخواند آن چنان که که کسی را به رقص درآورد و او را به حرکات خارج از إراده وادارد، شنونده این آهنگ هیچ گاه حاضر نخواهد بود که دل به کلام خدا داده و به استماع آیات قرآنی بپردازد. أساساً هر صوت نیکویی هیجان آفرین است چه آن که در نوحه باشد چه در عروسی، و این صوت می تواند موجب فساد شود و می تواند در راستای حق و حقیقت بکار رود چنان که در روایت آمده است که قابیل و شیطان بعد از مرگ آدم شروع به خواندن و رقاصی نمودند.

نکته دیگری قبل از جمع بندی مطلب باید در معنای لهو و تلهی و فراموشی از یاد خدا مورد توجّه باشد که ذکر زبانی و قلبی و دوام اتصال و درک محضر الهی از نظر فقهی، وجوب ندارد و جز اوحدی از مردم و أوّلیای الهی را توان تداوم ذکر و یاد الهی نمی باشد لذا کسی از فقها قائل به وجوب تداوم حضور قلبی یا زبانی یاد و ذکر الهی نشده است و بحثی در آن نیست؛ نمونه آن فکر و خیالهای فراوان و مشغولیتهای روزمره ایست که بی شک با یاد خداوند منافات دارد و بشر را از آن گریزی نیست.

پس باید روشن شود که مقصود از سخنان لهو گمراه کننده یا موجب فراموشی از یاد خدا چیست؟ با مقدمه فوق باید دانست که آن لهوی حرام است و آن اسباب لهوی حرمت دارد که إنسان را از یاد خدا غافل سازد و او را به راه های فساد، رهنمون سازد بگونه اعتیاد آوری که دیگر شخص حاضر نباشد به چیزی غیر از طرب و رقص و عیش حرام فکر کند و نفرت از کلام حق و استماع آیات الهی را برای شخص به دنبال داشته باشد.

با توجّه به حدود 60 70 روایتی که در حرمت غنا وارد شده به نظر ما بعید نیست آن مجالس خاص لهو و لعب فساد انگیز و شهوت آفرین، حرام باشد اما اگر کسی مثلا غزلیات سعدی یا حافظ را برای أثر گذاری بیشتر با صوتی دلربا و جذاب بخواند و اشکی را جاری سازد حرمتی بر آن مترتب نیست. بی شک در این موارد باید گفت که صدای غنایی با صدای عادی تفاوت دارد و اثری که در غنا به معنای عام صدای حسن، وجود دارد در صدای عادی وجود ندارد. هر انسانی در طول عمر خود به تجربه صداها و نواهایی را تجربه کرده است که إنسان را به یاد خدا می‌اندازد و حالات معنوی را برای آدمی رقم می‌زند، همان نوای داودی که أهل بیت  قرآن را به آن صدای دل انگیز قرائت می کرد ند. در تفسیر این آیه قرآن:« اذا تلیت علیهم آیاته...» به إحتمال فراوان مقصود تلاوت با صوتی نیکو بوده است و بعیدست که قرآن را با صدای غیر

نیکو خواندن، در دل کسی أثر کند.

نکته آخر آن که خواندن قرآن با صداها و نواهای باطل نیز ممکن است، کار زشتی که در چند سال قبل در یک جشنواره شوم رقم خورد و اعتراض مراجع ونامه شکوا آمیز ما را به دنبال داشت. از این نکته إستفاده می شود که گاهی آهنگهای مختص مجالس لهو و لعب وجود دارد که قرار دادن مضامین عالی در آن ها از خباثت و زشتی و حرمت آن ها چیزی نمی‌کاهد.

اینک مجموع کلمات و نکات درس امروز را در چند بند جمع بندی می‌کنیم:

    1. بنابر برخی تفاسیر در تعریف غنا هر صوت حسن و نیکویی را غنا گویند.

    2. غنا به معنای صوت نیکو اثری در نفس دارد که در خواندن عادی نیست. مضامین عالی در صورت خواندن با صوت حسن و حالت زیبا اثری بلیغ تر در نفس إیجاد می‌کند چه در نیاحت چه در شادی.

    3. آن اصوات و الحان و آهنگهایی که إنسان را به یاد خدا و معنویت و امور اخروی و اخلاقی و انسانی و ترقیات کمالی بیندازد بی إشکال مصداق غنای مجاز خواهد بود و بسان قرائت ترجیعی قرآن و قرائت قرآن با نوای دل انگیز أهل بیت  است ولی اگر الحان و اصوات زیبا با مضامین باطل همراه شود و موجب از یاد رفتن خدا و زمینه سازی فساد و گناه شود حرام خواهد بود. اگر غنا با مقارناتی چون اختلاط زن و مرد یا إستعمال آلات لهوی باشد إشکال دارد.

    4. چنان که متاخرین گفته اند اگر لحن خواندن، متناسب با مجلس لهو و لعب باشد مضمون و مقارنات باطل دیگر اهمیتی نخواهد داشت و لحن یا آهنگ مناسب مجالس گناه بی تردید حرام خواهد بود.

 


[1] غنا و موسیقی، رضا مختاری و...، ج3، ص2210، ط دفتر تبلیغات اسلامی.
[2] . سوره لقمان، سوره31، آیه6.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo