< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

95/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت کذب /نوع چهارم از مکاسب محرّمة/ مکاسب محرّمه

معنای کذب در آيات قرآن:

طبق تحقیق و تتبعی که برخی از دوستان انجام داده اند، کلمه کذب و مشتقات آن مثل «کَذِب» «الکاذبون» «کذّاب» حدود 257 مرتبه در قرآن ذکر شده است. غالب استعمالات آن در قرآن پیرامون امور اعتقادی و توحیدی می باشد، غالباً در مطلب مهم از امور خلاف واقع استعمال شده است، و لذا اگر وعیدی بر کذب داده شده است به همین جهت می باشد. ظاهراً «کذب» در استمعالات قرآنی در مطلب خلاف واقع غیر مهم استعمال نشده است.

با توجّه به این مطلب، نمی توان ادّعا کرد که مطلق کذب ـ که توعید بر عذاب به آن داده شده ـ از گناهان کبیره باشد، بلکه خصوص کذب در امور مهمه یا امور راجعه به مسائل اعتقادی و توحیدی، گناه کبیره به شمار می آید.

شاهد بر این که مطلق کذب از گناهان کبیره نمی باشد برخی از روایات مثل روایت ابی خدیجه و صحیحه عبدالرحمن بن الحجاج إستدلال شده است.

کلام مرحوم شيخ در کبيره بودن کذب:

مرحوم شیخ انصاری برای إثبات کبیره بودن کذب به برخی از روایات إستدلال کرده اند.

الف. عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِيحَ تِلْكَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْكَذِبُ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ».[1]

ب. مرسله مروی در المحجّة البیضاء: عن رسول الله  و سلم: «أ لا أُخبركم بأكبر الكبائر؟ الإشراك باللّه، و عقوق الوالدين، و

قول الزور».[2]

ج. روایت انس: عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ نُعْمَانَ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «الْمُؤْمِنُ إِذَا كَذَبَ بِغَيْرِ عُذْرٍ لَعَنَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ خَرَجَ مِنْ قَلْبِهِ نَتْنٌ حَتَّى يَبْلُغَ الْعَرْشَ فَيَلْعَنُهُ حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِتِلْكَ الْكَذِبَةِ سَبْعِينَ زَنْيَةً أَهْوَنُهَا كَمَنْ يَزْنِي مَعَ أُمِّهِ‌».[3]

د. عن العسكري صلوات اللّه عليه: «جُعلت الخبائث كلّها في بيت واحد، و جُعل مفتاحها الكذب .. الحديث»[4]

بیان أستاد اشرفی: این روایات عموما در مصباح الفقاهة ضعیف السند است، هر چند روایت عثمان بن عیسی از ابن مسکان از محمّد بن مسلم به قول جمعی معتبر دانسته شده است، به علاوه مرحوم أستاد خوئی فرموده: مفتاح بودن گناه دلیل بر کبیره بودن نیست، چنان که مقدمه حرام هم مفتاح حرام است.

سپس مرحوم شیخ روایاتی را مطرح می کنند که از آن إستفاده می شود که مطلق کذب کبیره نیست، بلکه خصوص برخی از أقسام آن کبیره می باشد، از جمله:

الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ  قَالَ: «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ لِوُلْدِهِ اتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغِيرَ مِنْهُ وَ الْكَبِيرَ فِي كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا كَذَبَ فِي الصَّغِيرِ اجْتَرَأَ عَلَى الْكَبِيرِ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ  قَالَ مَا يَزَالُ الْعَبْدُ يَصْدُقُ حَتَّى يَكْتُبَهُ اللَّهُ صِدِّيقاً وَ مَا يَزَالُ الْعَبْدُ يَكْذِبُ حَتَّى يَكْتُبَهُ اللَّهُ كَذَّاباً».[5] ظاهر این حدیث آن است که حرمت کذب به خاطر مفاسدی است که بر آن مترتّب می شود، و هرچه مفسده مترتّب بر آن بزرگتر باشد قبح و حرمت آن گناه بزرگتر می باشد.

ب. عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع «الْكَذَّابُ هُوَ الَّذِي يَكْذِبُ فِي الشَّيْ‌ءِ قَالَ لَا مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا يَكُونُ ذَاكَ مِنْهُ وَ لَكِنِ الْمَطْبُوعُ عَلَى الْكَذِبِ».[6]

ج. عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ مِنَ الْكَبَائِرِ».[7]

در نقل دیگر چنین است: فِي عِقَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْقُرَشِيِّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَسَدِيِّ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «الْكَذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْأَوْصِيَاءِ ع مِنَ الْكَبَائِرِ قَالَ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  مَنْ قَالَ عَلَيَّ مَا لَمْ أَقُلْ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ».[8]

از روایت عبدالرحمن إستفاده می شود که کذب در امور کوچک از «لمم» «گناهان کوچک و چیزهایی که مشرف به إرتکاب حرام بزرگتر می باشد»، بوده.

و به روایت اخیر إستدلال شده است که مطلق کذب از گناهان کبیره نیست. هر چند در علم اصول گفته شده که لقب مفهوم ندارد، ولی شکی نیست که وجود این قید در حکم دخیل می باشد. بنابراین، از باب قاعده احترازیت قیود کشف می کنیم که کذب بر خدا و رسول از کبائر است، نه مطلق هر دروغی. آری، نمی توان حکم به انتفاء عند الانتفاء کرد و معتقد شویم که کذب بر غیر خدا و رسول از کبائر نیست، بلکه کلام نسبت به کذب بر غیر خدا و رسول از جهت کبیره و عدم کبیره بودن مسکوت عنه می باشد.

در برابر با مطالعه مجموع کلمات مرحوم آیه الله تبریزی إستفاده می شود که ایشان معتقدند که مطلق کذب از کبائر نمی باشد.[9]

مرحوم آیه الله شیخ عبدالحسین لاری در حاشیه مکاسب[10] معتقدند که قبح کذب به خاطر ما یترتب علیها می باشد، برخی از امور حکم عقل مستقل هستند، و برخی از امور حکمت عملی هستند ولی ممکن است این قبح به حدّی نباشد که جزو گناهان کبیره باشد.

بیان أستاد اشرفی:

در هر صورت مطلق کذب بنا بر این تقریب از گناهان کبیره نیست، بلکه خصوص کذب بر خدا و رسول یا کذب در امور مهمه که مفاسد زیادی داشته باشد از گناهان کبیره می باشد. والّا بعید است که کذب در امور معمولی و عادی مصداق روایت انس «كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِتِلْكَ الْكَذِبَةِ سَبْعِينَ زَنْيَةً أَهْوَنُهَا كَمَنْ يَزْنِي مَعَ أُمِّهِ»[11] بوده باشد.

 


[9] ارشاد الطالب، تبریزی، ج1، ص227 به بعد.
[10] حاشیه المکاسب، شیخ عبد الحسین اللاری، ج1، ص192.
[11] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل / ج‌9 / 86 / 120 - باب تحريم الكذب ..... ص : 83.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo