< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

95/06/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قمار/ نوع چهارم از مکاسب محرّمه/ مکاسب محرّمه

در اینجا مناسب است چند نکته را مطرح کنیم که در روشن شدن بحث قمار مناسب می باشد.

مطلب اوّل:

مستفاد از آیات و روایات متعدّده آن است که شارع مقدّس رضایتی ندارد که أموال مجاناً و بدون هیچ گونه تلاشی به دیگری منتقل شود، شاید به همین جهت باشد که «قمار» حرام شده، چه آن که شخص بدون هیچ گونه تلاش و کوششقابل توجهی أموال بسیاری را به دست می آورد، وبدون هیچ معاوضه ومبادله معقولی، أموال شخص بازنده به او منتقل می شود می توان اینگونه مطلب را از ذیل آیه شریفه ربا إستفاده کرد:{لَكُمْ رُؤُسُ أَمْوٰالِكُمْ لٰا تَظْلِمُونَ وَ لٰا تُظْلَمُونَ}[1] .

مطلب دوم:

در جعل قوانین، معمولاً اینگونه است که برخی از خصوصیّات تاثیری در جعل حکم ندارد، مثلاً در قصاص ودیه تفاوتی بین فرد دنّی و فرد عالی نسب نیست. در احکام کلیه، جزئیات و خصوصیّات دخالتی ندارد، چرا که تشکیک و دخالت دادن خصوصیّات افراد و اشخاص در قوانین موجب حرج و مرج و بی ضابطه شدن قوانین خواهد بود.

لذا در قمار تفاوتی ندارد که قمار با گردو و اشیاء خارجی باشد یا آن که شخص با أهل و خانواده اش قمار ببندد. در خمر هم فرقی بین یک بطری شراب و یک جرعه از آن نمی باشد، وهکذا.

مطلب سوّم:

اراده شارع مقدس به رشد و تکامل انسان است، بلکه این امر هدف خلقت آدمیان با آن همه ویژگیهایی که در خلقت بشر قرار داده است، می باشد. طبیعتاً شارع مقدس وقت گذرانی و اتلاف وقت را ناپسند می داند، چنان که در روایت عبد الواحد بن مختار آمده، سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ  عَنِ اللَّعِبِ بِالشِّطْرَنْجِ، فَقَالَ: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَمَشْغُولٌ عَنِ اللَّعِبِ»[2] .[3]

با توجه به این نکات، قمار با مراهنه «برد و باخت» جائز نیست، چه آن که قمار همانند ربا انتقال مالی به شخص است بدون هیچ نوع تلاش و کوشش معتنا بهی «مطلب اوّل»، چنان که تفاوتی در این بین مقدار کم و زیاد نیست، چنان که در روایات قمار با جوز و بیض وارد شده است «مطلب دوّم» بلکه قمار بدون مراهنه نیز جائز نیست، چه آن که اتلاف وقت و اشتغال به لهو ولعب جائز نیست، به خصوص لهو و لعبی که موجب فراموشی خدای متعال بشود «مطلب سوّم».

بنابراین مقدّمات، می توان حکم به عدم جواز مسئله سوّم «قمار بدون الآت قمار با مراهنه» نمود.

نظر أستاد اشرفی: اگرچه به نظر می رسد که «قمار» با «الآت قمار» تفاوت است، در لفظ «قمار» می توان ادّعا کرد که اختصاص به صورتی دارد که رهن باشد، ولی نهی از «الآت قمار» اعم از آن است که رهن باشد یا نباشد.

دقت شود که نکات فوق به عنوان دلیل قطعی بر حرمت نیست، بلکه در صدد بیان آن بودیم که ملاکات و حکمتهای شارع در جعل احکام بیان شود امّا نسبت به مسئله أوّل و دوم «بازی با الآت قمار با رهان و بدون رهان» در جلسه قبل گفته شد که حرام می باشد،

توضيح بیشتر نسبت به مسأله دوّم آن که: از برخی از آیات و روایات إستفاده می شود که بازی با الآت قمار جائز نیست، چه آن که ملهی از یاد الله است؛ چنان که در آیه شریفه «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصَابُ وَ الْأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[4] نهی از ذات «خمر» و «میسر» «قمار» شده است، و «رجس» به معنای نجاست یا خباثت دانسته شده است. در أصول گفته شده که در صورتی که حکم تحریمی به ذات و اسم عین داده شود، به اقتضای حذف متعلّق آن، تمام تصرفات و تقلّباب آن حرام می باشد.

بنابراین، هر گونه تصرّف در الآت قمار ممنوع است. و پیش تر گفته شد که مراد از «میسر» علاوه بر معنای مصدری ابزار و الآت قمار می باشد. لذا بنا بر قاعده بالا نگه داری، بازی کردن با آنها حرام می باشد.

نتیجه: بازی کردن با آلات قمار حرام است، چه رهان باشد و چه رهان نباشد دقت شود که الآت قمار، اختصاصی به شطرنج و نرد ندارد، چه آن که در روایت آمده بود «المیسر: کلّما توقمر به» دانسته شده است، لذا در برخی از روایات «ثلاثه عشر» «لعبة الامیر» بلکه «جوز وبیض» را نیز مطرح کرده اند لذا کلام أستاد خوئی[5] که فرمودند که بازی با الآت قمار مطلقا

حرام است، چه برد وباخت «رهن» باشد چه نباشد، کلام صحیحی می باشد.

 


[3] توضیح بیشتر آن که: سرّ خلقت انسان و عظمت روح بلند او باید توجه شود.در خلقت انسان تعبیر به «خلقتک بیدَيّ» به صیغه تثنیه آورده است، و نیز در خلقت بشر پس اط تکامل جنین فرموده است «ثمّ أنشأناه خلقاً آخر»، پس از آن به خود تبریک گفته: «فتبارک الله أحسن الخالقین» همه این آیات که اشاره به سیر خلقت انسان دارد، واین اسرار نهفته در روح آدمی است که او را از عالم علوی قرار داده و بار امانت را بر او قرار داده «إنّا عرضنا الأمانة علی السموات والأرض والجبال» به این فضیلت ومسئولیت اشاره کرده است، و در آیه «ما خلقت الجن والانس الّا لیعبدون»، أي: لیعرفون، واین که «مَن عرف نفسه فقد عرف ربّه» همه اینها شاهد بر عدم رضایت حقّ متعال بر لهو و لعب و اضاعه وقت و فرصت است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo