< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

96/02/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : استهلال/ الرؤیة فی بلد آخر

«قال الله تعالی: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَ بيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فلْيَصُمْهُ».

تبیین موضوع بحث: یکی از راه های اثباب هلال ماه مبارک رمضان رؤیت هلال است حال آیا مِدار در رؤیت، فقط همان بلدی است که هلال در آن رؤیت شده یا بلاد هم افق و یا حتی بلاد غیر هم افق آن نیز با رؤیت بلد دیگر ثابت می شود؟

مسأله محل اختلاف است از نظر فنّ استدلال مطلب واضح است که ممکن است در بعضِ بلاد هلال رؤیت شود و در بعض دیگر رؤیت نشود و درست است که ماه در آسمان است و دخلی در زمین ندارد (و بعضی خواسته اند بگویند که هلال ماه امری آسمانی بوده نه زمینی در نتیجه اگر در نقطه ای از کره زمین ماه رؤیت شود این رؤیت برای همه ثابت می باشد) ولی فرض این است که زمینی وجود دارد و جهت رؤیت نیمی از کره زمین خلاف نیمه دیگر است و در واقع رؤیت هلال تابع وجود افق افرادی است که در مکان های مختلف زندگی می کنند.

در هر حال ماه که در دوازده برج سیر می کند و از سیر خود باز نمی ایستد هرگز از مِداری که برای آن معین شده تخطّی ننموده و بدون هیچ تقدیم و تاخیر حتیّ در ثانیه در برج های دوازده گانه سیر نموده و در مِدار از پیش تعیین شده خود به تدبیر علیمِ حکیم در حرکت می باشد به مقتضای قول خداوند متعال که فرمود: «ذلک تقدر العزیز الحکیم ،کل فی فلک یسبحون» و بعد از یک گردش کامل ماه به دور زمین مجدّد به حالت اول بر می گردد و از بزرگترین ادله إثبات صانع سیر ماه و دیگر سیارات می باشد که هر یک در مِدار خود در حرکت بوده و با وجود کثرت آن ها با هم تصادف نمی کنند.

بر حسب حساب الاحتمالات، محقّقان به این نتیجه رسیده اند که: محال است غیر از خداوند، قادر باشد میلیاردها ستاره و سیاره ای که در حال گردش هستند در آسمان قرار دهد و آن ها را اداره و کنترل نماید که هر کدام حساب و کتابی دقیق و منظّم دارند و بدون هیچ تصادف و تخلّل در تاخیر، در آن چه برای آن تعیین شده اند در سیر و حرکت می باشند و کسی قادر نیست اداره آن ها را مگر خداوند علیمِ حکیم که تنها در سیطره قدرت اوست که البته در روز قیامت خداوند متعال اراده نموده نظم کرات به هم ریخته شود و با هم تصادف نمایند «إذا الشّمسُ کوِّرت».

در هر حال خود ماه طلوع و غروبی ندارد و فقط در سیری که دارد هنگامی که تحت الشعاع نور خورشید واقع شود به جهت نور خورشید برای اهل زمین قابل رؤیت می باشد که اگر شعاع خورشید در گوشه ای از ماه قرار گیرد هلال ماه را تشکیل داده و اگر تمام ماه تحت شعاع نور خورشید باشد، ماه شب چهارده را تشکیل داده و ماه تماماً قابل رؤیت می باشد.

نظریه منجّمین:

بنابر گفته منجمین هنگامی که ماه در افق هر بلدی به هفت درجه (یا بیشتر و یا کمتر علی خِلافٍ) برسد در این حالت اگر مانع دیگری نباشد احتمال رؤیت ماه می باشد در نتیجه در کمتر از این مقدار به هیچ عنوان ماه قابل رؤیت نمی باشد و لو این که هیچ مانعی از موانع رؤیت وجود نداشته باشد و بعد از هفت درجه امکان رؤیت برای ما می باشد البته در صورتی که موانع دیگر از رؤیت« یعنی عوامل طبیعی مثل وجود کوه و یا تپه، گرد و غبار شدید در سطح افق، ابرها، مهِ غلیظ» وجود نداشته باشد و هر مقدار چرخش ماه در مقایسه با زمین بیشتر از هفت درجه شود امکان دید ما از ماه بیشتر شده و هلال ماه بصورت بزرگ تر دیده می شود.

البته سابقاً که فکرمی کردند زمین مسطّح است بنابر، این مبنی (همچنان که صاحب جواهر ره نیز این مبنی را مطرح نموده) می گفتند اگر در یک نقطه ماه رؤیت شود که مثلا نقطه مشرق باشد در تمام زمین ماه ثابت است و با إثبات کرویت زمین دیگر با رؤیت ماه در یک نقطه یعنی زمانی که از افق آن بلد هفت درجه بالا آمده باشد در بلاد دیگر که هم افق با آن بلد نبوده ماه قابل رؤیت نمی باشد در نتیجه برای جاهایی که در جهت افق آن بلد هستند قابل إثبات است ولی برای شهر هایی که در افق آن نیستند و مثلا بیست درجه تفاوت دارند هلال ماه قابل رؤیت نبوده و إثبات ماه مشکل می باشد.

از جهتی دیگر نیز بنابر، این مبنی اشکال وارد است که اگر در یک بلد ماه ثابت باشد چطور در همه نیم کره که با او هم سطح هستند ثابت نبوده و متفاوت باشد و با دعاهای وارده نیز ناسازگار است (للمسلمین عیدا) که ظهور دارد در این که اگر هلال ماه ثابت گردید به مقتضای جمع محلی به (ال) ماه برای همه مسلمین ثابت می باشد.

صاحب وسائل ره در کتاب الصوم در أَحكام شهر رمضان ابواب متعدّدی را بیان نموده و در ضمن آن روایاتی را ذکر نموده که باید مورد بررسی واقع شود.

مثلا یکی از أبواب در مورد این است که ممکن است ماه مبارک کمتر از سی روز باشد (باب جَوَازِ كَوْنِ شَهْرِ رَمَضَانَ تِسْعَةً وَ عِشْرِينَ يوْماً) بعضی از بزرگان قائل شده اند (مثل مرحوم شیخ مفید ره و شیخ صدوق ره) به این که ماه مبارک رمضان از سی روز کمتر نمی شود که مفاد بعضی روایات می باشد (که فرمودند: قسم به خداوند ماه مبارک از سی روز کمتر نمی شود) که البته مرحوم شیخ مفید ره از این قول برگشته و ماه مبارک را مثل بقیه ماه ها دانسته است در این که ممکن است کمتر از سی روز بشود.

اکثر بزرگان قبول نموده اندکه تعداد روزهای ماه مبارک رمضان در هر سال قابل تغییر است و روایاتی که دلالت دارد بر این که ماه مبارک همیشه سی روز می باشد و کمتر نمی شود معارض است با روایاتی که بیشتر از دسته اول و قوی تر بوده و دلالت دارد بر این که ممکن است ماه مبارک کمتر از سی روز باشد.

یکی دیگر از أبواب در مورد این است که: اگر هلال ماه قبل از زوال دیده شد دلیل بر این نیست که ماه در شب قبل ثابت بوده است (بَابُ أَنَّهُ لَا عِبْرَةَ بِرُؤْيَةِ الْهِلَالِ قبْلَ الزَّوَالِ وَ لَا بعْدَهُ) روایات در این خصوص مختلف است که مفاد بعض دیگر روایات این است که اگر هلال ماه بعد از زوال دیده شود همان روز، روزِ اول ماه است و اگر قبل از زوال دیده شود مربوط به روز قبل بوده و روز قبل روز اول ماه بوده است.

یکی دیگر از أبواب که باید مورد بررسی واقع شود در مورد این است که اگر هلال ماه در یک بلد دیده شود در بلد دیگر که هلال ماه دیده نشده نیز قابل إثبات می باشد (بَابُ ثبُوتِ رُؤْيَةِ الْهِلَالِ بِالشِّيَاعِ وَ بِالرُّؤْيَةِ فِي بلَدٍ آخَرَ قَرِيبٍ) که بعضی قائل به إثبات می باشند و البته بر طبق آن روایاتی نیز داریم که مرحوم استاد خوئی ره نیز طبق آن فتوی داده و قائل شده اند به این که اگر در بعضی از بلاد نیم کره، هلال ماه ثابت شود در بلاد همان نیم کره که ماه را ندیده اند نیز ثابت می باشد، و بعض دیگر از بزرگان اتفاق افق را در اثبات هلال بوسیله رویت در بلد دیگر شرط دانسته اند.

بیان محقق خويى ره: ایشان در كتاب منهاج الصالحین آورده است: چنانچه هلال ماه در شهرى ديده شود، اين امر براى ثبوت هلال در شهرهاى ديگرى كه با شهر ياد شده اشتراك افق دارند، به گونه‌اى كه ديدن آن در يكى از آن ها گواه [امكان] ديده شدن آن در ديگر از آن هاست، كافى است، و بلكه ديدن هلال در يك شهر براى ثبوت آن در ديگر شهرها به طور مطلق كفايت كند.[1]

أبواب أَحْكَامِ شَهْرِ رَمَضَانَ من ابواب کتاب الصوم:[2]

1-بَابُ وُجُوبِ صَوْمِهِ وَ عَدَمِ وُجُوبِ شَيْ‌ءٍ مِنَ الصَّوْمِ غَيْرَ مَا نُصَّ عَلَى وُجُوبِهِ‌.

2- بَابُ قتْلِ مَنْ أَفْطَرَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ مُسْتَحِلًّا وَ تعْزِيرِ مَنْ أَفْطَرَ فِيهِ غَيْرَ مُسْتَحِلٍّ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ ثَانِياً وَ قتْلِهِ ثَالِثاً‌.

3- (باب سوم )بَابُ أَنَّ عَلَامَةَ شَهْرِ رَمَضَانَ وَغَيْرِهِ رُؤْيَةُ الْهِلَالِ فَلَا يَجِبُ الصَّوْمُ إِلَّا لِلرُّؤْيَةِ أَوْ مُضِيِّ ثَلَاثِينَ.

4-بَابُ أَنَّ مَنِ انفَرَدَ بِرُؤْيَةِ الْهِلَالِ فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَجَبَ عَلَيْهِ الصَّوْمُ إِذَا لَمْ يَشُكَّ وَإِنْ كَانَ فِي آخِرِهِ وَجَبَ الْإِفْطَارُ.‌

5-بَابُ جَوَازِ كَوْنِ شَهْرِ رَمَضَانَ تِسْعَةً وَ عِشْرِينَ يوْماً وَ أَنَّهُ إِذَا كَانَ بِحَسَبِ الرُّؤْيَةِ كَذَلِكَ لَمْ يَجِبْ قَضَاءُ یوْمٍ مِنْهُ إِلَّا مَعَ قِيَامِ بيِّنَةٍ بِتَقَدُّمِ الرُّؤْيَة وَ أَنَّهُ إِنْ خَفِيَ الْهِلَالُ وَجَبَ إِكْمَالُهُ ثَلَاثِينَ وَ كَذَا كُلُّ شَهْرٍ غُمَّ هِلَالُهُ‌ .

6 بَابُ أَنَّ مَنْ أَصْبَحَ يوْمَ الثَّلَاثِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ صَائِماً ثُمَّ شَهِدَ عَدْلَانِ بِالرُّؤْيَةِ وَجَبَ عَلَيْهِ الْإِفْطَارُ وَ لَوْ بعْدَ الزَّوَالِ.

7 بَابُ أَنَّ الْأَسِيرَ وَ الْمَحْبُوسَ إِذَا لَمْ يعْلَمْ شَهْرَ رَمَضَانَ يَجِبُ عَلَيْهِ صِيَامُ شَهْرٍ يتَوَخَّاهُ فَإِنْ وَافَقَ أَوِ اسْتَمَرَّ الِاشْتِبَاهُ أَوْ كَانَ بعْدَهُ أَجْزَأَهُ وَ إِنْ بَانَ قبْلَهُ وَجَبَ قَضَاؤُهُ.‌

8-بَابُ أَنَّهُ لَا عِبْرَةَ بِرُؤْيَةِ الْهِلَالِ قبْلَ الزَّوَالِ وَ لَا بعْدَهُ وَ لَا يَجِبُ بِذَلِكَ صَوْمُ ذَلِكَ الْيَوْمِ فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا يَجُوزُ الْإِفْطَارُ فِي آخِرِهِ.‌

9- بَابُ أَنَّهُ لَا عِبْرَةَ بِغَيْبُوبَةِ الْهِلَالِ بعْدَ الشَّفَقِ وَ لَا بِتَطَوُّقِهِ وَ لَا بِرُؤْيَةِ ظِلِّ الرَّأْسِ فِيهِ وَ لَا بِخَفَائِهِ مِنَ الْمَشْرِقِ‌.

11- بَابُ أَنَّهُ يثْبُتُ الْهِلَالُ بِشَهَادَةِ رَجُلَيْنِ عَدْلَيْنِ وَ لَا يَثْبُتُ بِشَهَادَةِ النِّسَاءِ وَمَعَ الصَّحْوِ وَ تعَارُضِ الشَّهَادَاتِ يعْتَبَرُ شَهَادَةُ خَمْسِينَ رَجُلًا‌.

12-بَابُ ثبُوتِ رُؤْيَةِ الْهِلَالِ بِالشِّيَاعِ وَ بِالرُّؤْيَةِ فِي بلَدٍ آخَرَ قَرِيبٍ‌.

13- بَابُ عَدَمِ جَوَازِ التَّعْوِيلِ عَلَى قوْلِ الْمُخَالِفِينَ فِي الصَّوْمِ وَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى‌.

14- بَابُ أَنَّ شَهْرَ رَمَضَانَ إِذَا كَانَ بِحَسَبِ الرُّؤْيَةِ ثَمَانِيَةً وَ عِشْرِينَ یوْماً وَجَبَ قَضَاءُ يوْمٍ مِنْهُ‌.


[1] - منهاج الصالحین، السید ابو القاسم الموسوی الخوئی، ج1، ص280.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo