< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

96/06/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الإستهلال/ الرؤیة فی البلد الآخر./ مقتضی الأصل العملی و اللفظی فی المسأله.

مقدّمه أستاد اشرفی دامت برکاته:

در روایت صحیحه حماد امام می فرماید: اگر رؤیت هلال قبل از زوال باشد متعلّق به شب گذشته بوده و اگر بعد از زوال باشد متعلّق به شب آينده است، در نتیجه اشکالی ندارد که هلال در هر نقطه رؤيت‌ گرديد «در اوّل شب» امتداد آن تا يك دور از گردش كرۀ زمين «24 ساعت» گسترش داشته باشد. منتها برای کسانی که شب رؤیت نموده اند آن شب، شب اوّل ماه باشد و برای کسانی که در آن زمان روز بوده، روز اوّل ماه بوده و شب او بعد از آن روز باشد چنان که در روایت حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ آمده است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه  قَالَ: إِذَا رَأَوُا الْهِلَالَ قَبْلَ الزَّوَالِ فَهُوَ لِلَّيْلَةِ الْمَاضِيَةِ وَ إِذَا رَأَوْهُ بَعْدَ الزَّوَالِ فَهُوَ لِلَّيْلَةِ الْمُسْتَقْبِلَةِ.[1]

مبدأ ماه قمری عبارت است از: خروج قمر از تحت الشعّاع خورشيد که چنين پديده‌اى أمرى است واحد و تكوينى، كه نسبت به جميع نقاط كره زمين مساوى است، خروج قمر از مُحاق و از تحت الشعّاع ممكن است در هر ساعت از ساعات شب يا روز واقع‌ شود، و كاشف از آن است كه ، قمر از تحت الشعّاع خارج و داخل در محدودۀ ماه جديد گشته است. و این أمر نسبت به بلاد مختلف یکسان است، و از طرفی إطلاق روايات گذشته دليل است بر عدم لزوم اشتراك آفاق، پس اگر هلال در يك شهر رؤيت گرددبراى همه شهرهاى كرۀ زمين اوّل ماه ثابت است که البتّه روایات در محل بحث را تا ده عدد ذکر نموده اند که مستفاد از مجموع روایات به نظر ما این است که مبدا ماه قمری جدید همان پدیده طبیعی وقوع ماه در نقطه قابل رؤیت است.

اشکال آیة اللّه سیستانی أدام اللّه ظله الشریف:

مستفاد از روایات این است که مبدا شبانه روز از شب شروع می شود و شب مقدم بر روز است یعنی بیست و چهار ساعت شبانه روزِ ایام از شب محاسبه می گردد، شاهد بر این مطلب روایت ذیل است:

عَنْ حُمَيْدِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عُبَيْدِ اللّه بْنِ أَحْمَدَ الدِّهْقَانِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ الطَّاطَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِيَادٍ بَيَّاعِ السَّابِرِيِّ عَنْ أَبَانٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ

يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللّه  إِنَّ الْمُغِيرِيَّةَ يَزْعُمُونَ أَنَّ هَذَا الْيَوْمَ لِهَذِهِ اللَّيْلَةِ الْمُسْتَقْبِلَةِ فَقَالَ كَذَبُوا هَذَا الْيَوْمُ لِلَّيْلَةِ الْمَاضِيَةِ إِنَّ أَهْلَ بَطْنِ نَخْلَةَ حَيْثُ رَأَوُا الْهِلَالَ قَالُوا قَدْ دَخَلَ الشَّهْرُ الْحَرَامُ .[2]

با توجّه به این که حساب شبانه روز از شب محاسبه می شود در نتیجه هر شبی ،شبِ برای روز بعد است نه شبِ برای روز قبل و باید در محاسبه رؤیت هلال نیز اینچنین باشد حال اشکال این است که : بنا بر مبنای مرحوم أستاد خویی ره اگر هلال در شهری رؤیت شد، در همان زمان هلال برای همه بلاد ثابت است ولو این که در آن زمان در بلاد دیگر روز باشد و لازمه این بیان این است که در بعضی از شهرها روز مبدأ برای ساعات شبانه روز باشد.

جواب أستاد اشرفی دامت برکاته:

خروج از مُحاق و خروج از تحت الشعّاع و رسیدن به مرحله ای که قابل رؤیت است یک أمر طبیعی و دائمی است و قابل تغییر نیست و مبدا ماه قمری نیز اینچنین وقتی است حال فرقی نمی کند که اوّل شب واقع شود یا وسط شب و یا حتی برای بعضی بلاد در روز واقع شود و لکن تقدیم شب بر روز یک أمر قراردادی است و دخلی به مطلب ما ندارد. و جای اشکال نیست، چه اشکالی دارد که در یک بلد اوّل ماه آن مثلاً از ساعت 7شب و دیگری از 8 شب محاسبه شود و دیگری از روز شروع شود و درست است که عرب إبتداء محاسبه شبانه روز را از شب قرار می دادند ولی این مطلب وحی منزلِ لا یتغّیر نیست و اشکالی ندارد برای کسی که اوّل ماهش از روز ثابت شده اوّل شبانه روزش را از آن ساعت محاسبه نماییم، علاوه بر این که صحیحه حماد شاهد بر این است که می توانیم روز را مبدأ در شبانه روز قرار دهیم.

مرحوم أستاد خویی ره طبق این أصل که ثبوت اوّل ماه را أمر تکوینی و سماوی می دانستند هنگامی که ماه از تحت الشعّاع خارج شود و قابل رؤیت باشد در سراسر عالم اوّل ماه را ثابت می دانستند که البتّه بعد از اشکال در این که همیشه مبدا در شبانه روز، شب است از این مبنی برگشته و قائل شدند به این که با رؤیت هلال در یک بلد برای تمام بلادی که در شب مشترکند اوّل ماه ثابت می شود ولی برای بلادی که روز است اوّل ماه برای آن ها ثابت نشده و فردا برای آن ها اوّل ماه است.

مطلب بعدی در مورد این است که اگر فرض کنیم دستمان از دلیل کوتاه شد و شک کردیم در این که آیا إختلاف آفاق تأثیر دارد در ثبوت هلال اوّل ماه یا نه؟ مقتضای أصل لفظی و أصل عملی چیست؟ در دو مقام بحث می کنیم مقام اوّل در مورد این است که مقتضای أصل عملی چیست؟ مقام دوّم: مقتضای أصل لفظی در مسأله چیست؟

مقام اوّل مقتضای أصل عملی: مثلاً اگر هلال ماه شوال در اهواز به هفت درجه رسید و رؤیت شد ولیکن در خراسان دیده نشد زیرا مشهد هنوز به هفت درجه نرسیده است آیا مقتضای أصل عملی در پایان ماه استصحاب ماه مبارک رمضان است که نتیجه اش وجوب روزه است یا این که برائت از وجوب روزه در یوم الشک جاری می شود؟

ان قلت: در یوم الشک مثل روز آخر ماه مبارک رمضان استصحاب بقاء ماه مبارک را نموده که نتیجه آن وجوب روزه در یوم الشک است.

قلت: مورد از موارد شبهات مفهومیه بوده که استصحاب جاری نمی شود، مثلاً اگر نمی دانیم معنای عدالت چیست؟ آیا معنای عدالت دارا بودن ملکه تقوی است یا ترک نمودن گناهان کبیره یا ترک نمودن گناه کبیره و صغیره است؟

حال اگر زید که سابق ملکه تقوی را داشته و مرتکب گناه کبیره و صغیره نمی شده ، مرتکب گناه صغیره شود و شک در بقاء عدالت او نمودیم آیا استصحاب عدالت جاری می شود؟ خیر، زیرا اگر عدالت معنایش اعم از ترک کبیره و صغیره باشدکه عدالت وی قطعاً باقی نیست زیرا علم داریم که مرتکب صغیره شده است، و اگر معنای عدالت ترک کبیره باشد عدالت وی قطعاً باقی است و از طرفی چون شک ما در بقاء عدالت منشأش شک در مفهوم عدالت است در نتیجه استصحاب جاری نمی شود زیرا متیقّن سابق که عدالت باشد بنابر یک تقدیر قطعاً باقی است و بنابر یک تقدیر دیگر قطعاً باقی نیست در نهایت در شبهات مفهومیه استصحاب جاری نمی شود

و هکذا در ما نحن فیه، اگر ماه در اهواز در شب قبل دیده شد ولی در مشهد دیده نشد و شک در تحقّق هلال در مشهد نمودیم و منشأ شک نیز این بود که نمی دانیم اتّفاق أفق در ثبوت هلال ماه شرط است یا نه؟ که اگر شرط باشد هلال ماه برای مشهد ثابت نیست و اگر شرط نباشد هلال ماه ثابت است حال چون منشأ شک شبهه مفهومیه است استصحاب درآن جاری نمی شود به عبارت دیگر اگر ما اتّحاد آفاق را شرط ندانیم ، در ثبوت اوّل ماه برای مشهد شک نداریم و اگر اتّحاد آفاق را شرط بدانیم أصلا ما یقین سابق نسبت به ثبوت اوّل ماه برای مشهد نداشتیم تا این که استصحاب نماییم.

ان قلت: استصحاب موضوع را جاری نمی کنیم بلکه استصحاب حکم را جاری می نماییم به این صورت که دیروز که روز 29 ماه مبارک رمضان بود روزه واجب بود الآن شک داریم که آیا ماه شوال داخل شده که روزه واجب نباشد یا این که ماه شوال داخل نشده که روزه واجب باشد ؟ استصحاب وجوب جاری می کنیم.

قلت: برای هر روز، از روزهای ماه مبارک رمضان وجوب مستقلی وجود دارد و امروز یعنی یوم الشک وجوب جدید است و وجوب روز قبل تمام شد و اتصال با روز بعد نیز نداشته که قابلّیت استصحاب داشته باشد و شک در أصل وجوب برای امروز داریم که مجرای برائت است.

ان قلت: به مقتضای آیه شریفه «من شهد منکم الشهر فلیصمه»[3] مجموع ماه مبارک وجوب مستقلی داشته و ما شک داریم در این که آیا ماه رمضان باقیست یا نه؟ استصحاب بقاء ماه رمضان را می کنیم.

قلت: در این صورت نیز استصحاب جاری نمی شود زیرا منشأء شک در وجوب، شک در بقاء رمضان است و أصل این که یوم الشک جزء ماه رمضان باشد مشکوک است که مجرای برائت است به عبارت دیگر آن مقداری که یقین داریم جزء ماه مبارک رمضان است تا 29 روز است و در أصل این که یوم الشک جزء ماه مبارک باشد شک داریم و مقتضای برائت عدم وجوب روزه است.

 


[2] قال المحقّق الخوئی: هي ضعيفة السند بدهقان الذي اسمه عبد اللّه كما في الوسائل، أو عبيد اللّه كما في روضة الكافي و كيفما كان، فهو مجهول. موسوعه الامام الخوئی ج22ص359.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo