< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

96/06/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استهلال/ اعتبار رؤیت با چشم مسلّح یا غیر مسلّح؟

مقدّمه: در مسئله حلول هلال ماه قمری، بحث دیگری مطرح است كه آيا ميزان در تحقّق ماه قمرى، آن است كه كرۀ ماه در مسير گردش خود، به درجه‌اى از ظهور و بروز برسد كه هلال آن قابل رؤيت باشد و لو با چشم مسلح‌؛ يا ميزان و ملاک در رؤیت هلال، آن است كه هلال با چشم طبيعى و متعارف قابل رؤيت باشد و امكان رويت آن به كمك دستگاه هاى جديد و وسائل پیشرفته و به تعبیر دیگر با چشم مسلّح، كافى در إثبات هلال ماه قمری نیست، در مسأله دو قول مطرح است.

فائده و ثمره عملی بین دو قول در مسأله:

سؤال این است که آیا ملاک در رؤیت، رؤیت متعارف است یا این که می توان در إثبات رؤیت به ابزار جدید و چشم مسلح نیز إکتفا نمود که البتّه قبول و عدم قبول این مسأله آثار بسیاری در فقه و در افعال مکلّفین دارد زیرا ممکن است شب قبل از رؤیت با چشم عادی، هلال ماه بوسیله تلسکوپ و چشم مسلح رؤیت شود ولی با چشم عادی رؤیت نشود و در نتیجه در ثبوت هلال ماه مبارک رمضان و در بسیاری از أعمال ایّام سال دخیل است اعم از أعمال واجب و مستحبّ که در شرع منوط به ایام خاص شده است و همچنین أعمال متعدّد در مورد حجّ «مثل وقوف در مشعر، وقوف در عرفات....».

در بین فقهاء موجود بعضی قائل شده اند که به هر وسیله رؤیت حاصل شود کافی در إثبات هلال است و بسیاری از فقهاء ملاک را در ثبوت هلال، رؤیت متعارف دانسته اند یکی از مشکلات تعدّد مراجع بزرگوار تقلید و إختلاف در فتاوی آنان، این است که در مسائل همگانی، إختلاف نظر پیش آمده و مردم گاه در مقام عمل متحیّرند که چگونه و بر طبق نظر کدام مرجع عمل نمایند.

أدلّه قائلین به کفایت رؤیت با چشم مسلح برای إثبات هلال ماه قمری:

دلیل اوّل: روایاتی که به إطلاق دلالت بر این مطلب دارد و ملاک در ثبوت هلال را مطلق رؤیت قرار داده است «الصوم للرؤیه و الإفطار للرؤیه» و در رؤیت با چشم مسلح «و رؤیت با ابزار مثل تلسکوپ که به عربی نظّارات گفته می شود» نیز حقیقتاً رؤیت صادق است و مثل این است که کسی با عینک ماه را رؤیت نموده باشد، آیا جا دارد به کسی که هلال را بوسیله عینک دیده است بگوییم این رؤیت غیر متعارف بوده و برای ثبوت هلال کافی نیست؟

و از طرفی گفته اند: از لسان أدلّه نیز استظهار می شود که رؤیت طریقیّت داشته نه موضوعیّت و مراد از رؤیت رسیدن ماه به

حدی است «مثلاً هفت درجه» که قابل رؤیت باشد و لو این که دیگران نبینند[1] بر این اساس شهادت در رؤیت از بلاد دیگر نیز موجب إثبات هلال شرعی نیست در نتیجه رؤیت با چشم مسلح نیز برای إثبات هلال ماه کافی است.

شاهد بر کفایت رؤیت با چشم مسلح، این است که اگر کسی بوسیله تلسکوپ به زن نامحرمی نگاه کند مسلّما مرتکب حرام شده است و حال آن که اینچنین رؤیتی متعارف نیست و همچنین در ما نحن فیه، نگاه با چشم مسلح اگر چه رؤیت متعارف نیست ولی داخل در إطلاق دلیل صم للرؤیه بوده و منشأ برای إثبات هلال ماه است.

دلیل دوّم: صحیحه علی بن جعفر.

الشیخ الطوسی ِبإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَخَاهُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَنِ الرَّجُلِ يَرَى الْهِلَالَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَحْدَهُ لَا يُبْصِرُهُ غَيْرُهُ، أَ لَهُ أَنْ يَصُومَ؟ قَالَ: «إِذَا لَمْ يَشُكَّ فِيهِ فَلْيَصُمْ، وَ إِلَّا فَلْيَصُمْ مَعَ النَّاسِ». [2]

شیخ طوسی ره به سند خود، از على بن جعفر نقل مى‌كند كه وی از برادر خود، موسى بن جعفر پرسيد: كسى به تنهايى، هلال را در ماه رمضان مى‌بيند و هيچ كس ديگر، جز او، آن را نمى‌بيند، آيا وى حقّ دارد روزه بگيرد؟ امام فرمودند: اگر شك ندارد، روزه بگيرد و گرنه با مردم دیگر روزه بگيرد.

مفاد روایت: اگر كسى به تنهايى هلال ماه را به جهت تیزبینی مى‌بيند و غير از او كسى نمی تواند هلال را ببيند ، هر گاه شك نداشته و به رؤيت خود يقين داشته باشد، ترتّب آثار ماه جديد بر او واجب است «باید روزه بگیرد» تعبير «يرى الهلال وحده و لا يبصره غيره» ظهور در ديد انفرادى اين شخص دارد؛ بدين معنا كه تنها اين شخص،به جهت تیزبینی خاصی که دارد هلال را مى‌بيند و كسى غير از او آن را نمى‌بيند یعنی متعارف مردم قدرت دیدن هلال را ندارند؛ نه اين كه كسى غير از او هلال را نديده است، یعنی در روایت فرموده: «لا یبصره غیره» و نفرموده «لم یبصره غیره» که بر تقدیر اوّل معنی آن است که یک نفر دید و غیر او نمی توانند ببینند و بر تقدیر دوّم معنی آن است که: دیگران ندیده اند به صورت اخبار از عدم رؤیت دیگران.

نتیجه: همچنان که رؤیت غیر متعارف این فردِ تیزبین در روایت مذکور موجب إثبات هلال شرعی برای وی می شود، رؤیت غیر متعارف و بوسیله چشم مسلح نیز موجب إثبات هلال خواهد بود و مشروط كردن رؤيت به ديدن با چشم متعارف و عادى، وجهى ندارد، حال اگر کسی با ابزار پیشرفته مثل تلسکوپ هلال ماه را ببیند ولی دیگران نبینند اوّل ماه برای وی ثابت است.

و از طرفی رؤیت طریقیّت دارد به این که ماه به حدّی برسد که قابل رؤیت باشد لذا با شهادت بر رؤیت در شهرهای دیگر نیز رؤیت ثابت می شود در نتیجه اگر این أمر بوسیله چشم مسلح که غیر متعارف است نیز حاصل شود ماه قمری ثابت شده است.

اشکال: مراد رؤیت متعارف است و اطلاقات روایات منصرف به معنای متعارف است، مانند همه موارد تعیین حد و ظابطه که معمولاً حمل بر متعارف بین مردم خواهد شد.

جواب: به مقتضای إطلاق در کلمه رؤیت، شامل رؤیت با چشم مسلح نیز می شود و نمی توانیم حمل به معنای متعارف نماییم همچنان که رؤیت و نظر به اجنبی مطلقا حرام است ولو این که رؤیت بوسیله تلسکوپ حاصل شود و صحیح نیست که بگوییم مراد از حرمتِ رؤیت به اجنبی، رؤیت متعارف است و چون رؤیت با تلسکوپ رؤیت متعارف محسوب نمی شود در نتیجه حرمتی ندارد.

در مقابل دیگر فقهاء همچون مرحوم أستاد خویی ره و آیة اللّه سیستانی «حفظه اللَّه» قائلند که رؤیت با چشم مسلح برای إثبات هلال ماه قمری کافی نیست بلکه رؤیت متعارف ملاک است و برای إثبات این مطلب أدلّه ای اقامه نموده اند:

أدلّه قائلین به عدم إعتبار رؤیت با چشم مسلح:

شریعت بر مبنای مبانی عرفی تنظیم شده است و مراد از رؤیت در محل بحث همان رؤیت متعارف و با چشم غیر مسلح است و در زمان أئمّه  نیز همین رؤیت عرفی مطرح بوده و روایات در محل بحث هم ناظر به همین رؤیت عرفی است و رؤيت با چشم مسلّح و به استناد دستگاه ها و دوربين هاى جديد، مانند تلسكوپ، بى آن كه با چشم عادى قابل رؤيت باشد، إعتبار ندارد در نتیجه صِرف علم به حركت ماه از نقطه تقارن با خورشيد و خروج آن از مُحاق، مادام كه به شكل هلال به صورت متعارف قابل رؤیت نباشد، براى تحقّق ماه قمرى كافى نيست.

اشکال نقضی: شکی نیست در این که رؤیت و نظر به اجنبی مطلقا حرام است ولو این که رؤیت بوسیله تلسکوپ حاصل شود و صحیح نیست که بگوییم مراد از حرمتِ رؤیت به اجنبی رؤیت متعارف است و چون رؤیت به اجنبی با تلسکوپ رؤیت متعارف محسوب نمی شود در نتیجه حرمتی نیز ندارد، هر فقیهی بلکه غیر مجتهد از مناسبت حکم و موضوع و لزوم تستر بدن زن از مرد

اجنبی کشف می کند که دیدن بدن زن اجنبی و کشف مواضع زینت او بر اجنبی جائز نیست.

همچنین رؤیت هلال ماه نیز مطلقا موجب ثبوت هلال است و نمی توانیم حمل بر معنای متعارف نماییم در نتیجه به مقتضای إطلاق در کلمه رؤیت، با رؤیت چشم مسلح نیز هلال ماه ثابت می شود.

جواب: این موارد نقض، قیاس مع الفارق است و این که در أصول ثابت شده اطلاقات منصرف به معنای متعارف نیست درست است ولی در بسیاری موارد قطعاً لسان دلیل منصرف به معنای متعارف و فهم عموم مردم است و این کلام در غیر مواردی است که از أدلّه و مذاق شارع و مناسبت حکم و موضوع «و قرائن موجود» إستفاده معنای متعارف نماییم، موارد بسیاری داریم که اینگونه است و فقهاء بر طبق معنای عرفی فتوی داده اند:

الف: أمر شده به این که هنگام رؤیت کعبه تلبیه ترک شود مراد از رؤیت در این مورد رؤیت متعارف است در نتیجه اگر کسی بوسیله دوربین کعبه را حتی قبل از مسجد الحرام رؤیت نماید این دستور شامل او نمی شود.

ب: اگر صورت يا دست كسى كوچك‌تر يا بزرگ‌تر از حدّ عادى باشد، بايد تا جايى را بشويد كه افراد معمولى تا آن جا را مى‌شويند.

ج: اگر پيشانى كسى مو داشت يا جلوى سر او خالى از مو بود، بايد پيشانى را به اندازۀ افراد معمولى بشويد.

د: در مقدار آب کر گفته اند آب كرّ، آبى است كه: اگر در ظرفى كه هر يك از درازا و پهنا و گودى آن، سه وجب و نيم باشد ريخته شود، آن ظرف را پر مى‌كند، و البتّه مراد از وجب را وجب متعارف ذکر نموده اند.

ه: در روایات سؤال شده از این که: اگر حیوان شکاری منقار خود را به آب زد آیا می توانیم از آن آب وضو بگیریم؟ در

جواب امام  فرمودند: اگر آثار خون در منقار او نباشد و رؤیت نشود وضو گرفتن بلا اشکال است و این در حالی است که اگر با تلسکوپ منقار پرنده گان شکاری را ببینیم ذرات خون رؤیت می شود پس معلوم می شود که مراد رؤیت متعارف است، در نتیجه مراد از رؤیت در«صم للرویه» نیز رؤیت متعارف است نه رؤیت غیر متعارف.

و اما جواب در مورد رؤیت زن اجنبی: که اگر با چشم غیر مسلح نیز رؤیت شود حرام است «و به طور کلّی جواب از مواردی که به عنوان نقض بیان شده است»: از مناسبت حکم و موضوع در مورد نظر به اجنبی و احتراز از روابط محرم و نامحرم و همچنین از مجموع أدلّه و مذاق شارع کشف می کنیم که مطلق رؤیت حرام است زیرا ملاک در حرمت نظر به اجنبی تحفّظ شدید در روابط محرم و نا محرم است و اگر حرمت رؤیت را در اجنبی به رؤیت متعارف حمل کنیم ملاک ملاک از أمر تستّر زن اجنبی حاصل نمی

شود و البتّه اگر این أمور نبود در مورد نگاه به اجنبی مثل دیگر موضوعات حمل بر معنای متعارف می نمودیم.

عدّه ای دیگر بطور کلّی و در همه موارد گفته اند که موضوعات بر معنای متعارف حمل می شود تا جایی که بعضی از أهل تسنّن قائلند اگر کسی با محارم خود همچون مادر و خواهر نزدیکی کند و بوسیله پوشاندن آلت مانع التقاء ختانین شود در این مورد زنا محقّق نشده و عمل او جائز است زیرا زنای متعارف حاصل نشده است.

جواب: این مورد و موارد دیگر نقض، قیاس مع الفارق و معلوم البطلان است زیرا گفتیم در موضوعات به إطلاق تمسّک می کنیم ولی در صورتی که از دلیل خاص و به مقتضای مناسبت حکم و موضوع و مذاق شارع معنای غیر متعارف إستفاده نشود لذا ملاک در این مورد روشن است و صحیح نیست بگوییم تحقّق زنا حمل به معنای متعارف می شود و شامل این مورد غیر متعارف نمی شود.

با این بیان جواب از موارد ذیل نیز واضح می شود:

الف: اگر آب بوسیله دستگاه از زمین خارج شود اینچنین آبی مطهر نیست زیرا آبی که خداوند مطهّر قرار داده آبی است که به صورت متعارف به دست آمده باشد و اینچنین آبی غیر متعارف بوده در نتیجه مطّهر نیست.

ب: هشت فرسخ در تحقّق سفر شرعی، سفری بوده که به صورت متعارف باشد که معمولاً به اندازه 10یا 20ساعت پیاده روی یا سواری با حیوان حاصل می شده است در نتیجه الان که مسافات بسیار طولانی به کمتر از این مقدار زمانی بوسیله ماشین یا هواپیما پیموده می شود سفر متعارف شرعی محقّق نشده و نتیجتا نماز تمام است.

به خوبی روشن است که این نقض ها قابل جواب است چه آن که هر عاقلی از دلیل مطهّریت آب کشف می کند که این خاصیت و اثر بر ذات آب و جسم سائل معروض و مترتّب است خواه به وسیله باران تامین شود یا به وسیله مکائن یا به وسیله حفر قنات و همچنین سفر به مقدار هشت فرسخ موجب قصر نماز و إفطار صیام است و در طی هشت فرسخ وسائل مختلف اثر در حکم مترتّب بر موضوعِ سفرِ هشت فرسخی ندارد.

و اما جواب از صحیحه علی بن جعفر:

بررسی سند: ترديدى نيست كه على بن جعفر كتاب مسائلى داشته كه آن ها را از برادر خود حضرت امام كاظم  پرسيده است، و شيخ طوسى ره چنين كتابى را به وى نسبت داده‌اند و سند به کتاب ایشان داشته و نقل حدیث از آن نموده است، منقولاتى از اين كتاب در قرب الاسناد حميرى و در ديگر کُتُب حديثى « كافى و فقيه و تهذيب و استبصار » نقل شده كه بى‌ترديد صحيح مى‌باشد، لذا در صحّت حدیث بحثی نیست، مرحوم صاحب وسائل هم با طریق صحیح از کتاب علی بن جعفر حدیث نقل می کند بنابراین در إعتبار حدیث از نظر سند اشکالی وجود ندارد

بررسی دلالت: اگر امام  می فرمودند: «يرى الهلال وحده و لم یبصره غيره، یعنی یکی دیده و دیگران ندیده اند» معنایش این می شد که دیگران برای استهلال نرفتند یا در اثر اشتباه موضع هلال یا بخاطر موانع دیگر، آن را ندیدند و هلال را رؤیت ننمودند ولی یک فرد رؤیت نموده است، و این دلیل نمی شود که رؤیت فوق العاده و تیزبینی به صورت غیر متعارف مطرح بوده است تا این که بگوییم با رؤیت غیر متعارف مثل تلسکوپ نیز هلال ماه ثابت می شود.

ولکن تعبير اینچنین است:«يرى الهلال وحده و لا يبصره غيره»[3] که ظهور در ديد انفرادى اين شخص دارد؛ بدين معنا كه تنها اين شخص، به جهت تیزبینی خاصی که دارد هلال را مى‌بيند و كسى غير از او آن را نمى‌بيند یعنی متعارف مردم قدرت دیدن هلال را ندارند؛ نه اين كه كسى غير از او هلال را نديده است، در نتیجه همچنان که رؤیت غیر متعارف این فردِ تیزبین در روایت مذکور موجب إثبات هلال شرعی برای او بوده است رؤیت غیر متعارف و بوسیله چشم مسلح نیز موجب إثبات هلال برای فرد خواهد بود.

جواب أستاد اشرفی دامت برکاته:

اوّلاً: مفاد این روایت این است که رؤیت قطعی فرد منشأ برای ثبوت هلال برای وی خواهد شد و اشاره دارد به روایاتی که مفادش این است که رؤیت یک نفر برای دیگران إعتباری ندارد زیرا ممکن است تخیّل رؤیت نموده باشد چنان که در زمان خلافت قاصبانه عمر کسی مدّعی رؤیت هلال شد و بعد از این که بر روی چشم او دست کشیده شد معلوم شد که مُژه روی پلک چشم او بوده و او گمان می کرده که هلال ماه است.

در نتیجه این روایت ناظر به آن روایاتی است که مفادش این است که رؤیت یک فرد برای إثبات هلال برای دیگران کافی نیست و راوی گویا سؤال می کند شما که فرمودید: «یا در روایات دیگر مذ کور است» که رؤیت یک فرد کفایت نمی کند[4] و باید دیگران هم ببینند تا هلال ماه ثابت شود «با توجّه به عدم إعتبار رؤیت او برای دیگران» آیا برای خودش هم رؤیت ثابت و حجّت نیست؟ امام  نیز در جواب توجّه داشته اند که رؤیت یک نفر حجّت نیست و با توجّه به این که برای دیگران حجّت نیست، فرمودند اگر برای خودش قطع حاصل شود هلال ماه فقط برای او ثابت است.

ثانیاً: این روایت در مقام ردّ نمودن قول بعضی از عامّه است که گفته اند اگر کسی به تنهایی هلال ماه را رؤیت کرد ولی دیگران رؤیت ننمودند، این رؤیت حتی برای خودش هم إعتباری ندارد در نهایت این روایت در مقام بیان این نیست که رؤیت مطلقا حجّت است ولو این که بوسیله رؤیت غیر متعارفِ تیز بینی باشد تا این که إستفاده کنیم که هلال ماه بوسیله رؤیت با چشم مسلح نیز ثابت می شود و از رؤیت مطلق رؤیت را إستفاده نماییم.


[1] 1 لوضوح عدم كون المراد بها رؤية الشخص بنفسه، إذ قد يكون أعمى أو يفوت عنه وقت الرؤية أو نحو ذلك من الموانع.
[2] - رواه الصّدوق في الفقيه 2: 77/ 341 و فيه: اذا لم يشكّ فليفطر، و الطّوسيّ في التّهذيب4: 317/ 964، و كذا عليّ بن جعفر في مسائله: 149/ 193، و نقله المجلسيّ في بحاره 96: 296/ 1.
[4] 3- صحيحة محمّد بن مسلم عن أبي جعفر  : «قال: إذا رأيتم الهلال فصوموا، و إذا رأيتموه فأفطروا، و ليس بالرأي و لا بالتظنّي و لكن بالرؤية. قال: و الرؤية ليس أن يقوم عشرة فينظروا فيقول واحد: هو ذا هو، و ينظر تسعة فلا يرونه، إذا رآه واحد رآه عشرة آلاف، و إذا كانت علّة فأتمّ‌ شعبان ثلاثين.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo