< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

96/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: السّحر/ ما معنی السّحر فی اللغه/ ما الفرق بین السّحر و المعجزه؟

مقدّمه: یکی از موضوعاتی که شدیداً مورد توجّه قرار گرفته و به تبع آن برخی معجزات أنبیاء الهی را هم مورد اشکال و نقض قرار داده اند مسأله سحر است در حرمت سحر فی الجمله خلافی نیست إنما الکلام در حقیقت و معنای سحر است و کلمات لغویین در تفسیر و معنای سحر در غایه إختلاف است تا جایی که بعضی از لغویین معنای سحر را آن قدر توسعه داده اند که شامل می شود هر چیزی را که منشأ آن دقیق بوده و عادتاً عامّه مردم مطلع بر آن نمی شوند چنان که صاحب قاموس سحر را چنین معنی نموده است: «أنّ السّحر ما لطف مأخذه و دقّ».

بر این اساس بسیاری از علوم روز و مخترعات بشری و تمام وسائل جدیدی که اختراع شده و رایج در بین مردم بوده و اکثراً از حقیقت آن مطّلع نیستند همه این موارد داخل در همین تعریف است مثل وسائل ارتباط جمعی همچون تلوزیون ،گرامافون ، مبایل و رادیو...مثلاً کسی که در آمریکا در حال صحبت است ما می توانیم با وسائل پیشرفته امروزی در آنِ واحد او را مشاهده نموده و صدای او را بشنویم و این در حالی است که فأصله او صدها فرسنگ دور تر از ما می باشد و این موضوع برای عامّه مردم تا قبل از اختراع و در دست رس بودن آن برای عامّه مردم ابداً قابل قبول نبود و محال عادّی به نظر می رسید.

یا اگر به زندگی گذشتگان نگاه کنیم می بینیم که زندگی آنان بر طبق اسباب عادی و رایج بین مردم بوده است مثلاً سابقاً با حیوانات مسافرت می کردند و برای رساندن صدا به دیگری فریاد می زند و یا در مسافات طولانی برای رساندن صدا به دور دستان افرادی را واسطه قرار داده تا این که صدا به وسیله افراد متعدّد به دیگران منتقل شود و مجرای طبیعی، إستفاده از همین ابزار عادی بوده و مردم به تأثیراتی که همین اسباب عادی در مؤثّرات داشته اند اتکاء می نمودندو اگر در همان زمان کسی کاری خارق العاده انجام می داد موجب تعجب مردم می شد چنان که أستاد کفایه «جلد اوّل» ما مرحوم آیة اللّه سبزواری ره نقل می کردند که برای اوّلین بار که با رادیو مواجهه شدند و اخبار جنگ جهانی دوّم از صدای رادیو تهران پخش می شد گمان نمودند که این أمر خلاف واقع است ومنکر اینچنین أمری شدند که بوسیله ابزار امکان شنیدن صدا ازمسافت دور باشد.

این تعریف از سحر شامل این موارد و بسیاری از اموری که الآن در عالم وجود دارد نیز می شود یعنی اختراعاتی که حقیقت و واقعیّت آن برای عامّه مردم قابل درک و فهم نیست چرا که مبدا این أمور بسیار دقیق بوده و معلوم نیست که چه جهتی موجب شده که مثلاً کلام دیگری را با این وسائل جدید از فأصله دور بشنویم.

و از طرفی بعضی شبهه نموده اند که معجزات أنبیاء الهی نیز همچون سحر و اختراع بوده است یعنی أمر لطیفی بوده که عامّه مردم مطلع بر آن نمی شدند و حتّی مخترعینی همچون ادیسون... نیز در زمان خود با اختراعاتی که نموده اند کاری خارق العاده انجام داده اند که عامّه مردم توان انجام آن را نداشتند و اگر به سبب همین اختراع ادعای نبوّت می نمودند مثل همان معجزاتی را آورده بودند که أنبیاء الهی آورده اند، حال سؤال این است که: ما الفرق بین المعجزه و السّحر؟

و اما نمونه ای از روایاتی که حرمت سحر از آن إستفاده می شود:

1-عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنِ السِّنْدِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ عَلِياً  قَالَ: مَنْ تَعَلَّمَ شَيْئاً مِنَ السِّحْرِ قَلِيلًا أَوْ كَثِيراً فَقَدْ كَفَرَ وَ كَانَ آخِرَ عَهْدِهِ بِرَبِّهِ وَ حَدُّهُ أَنْ يُقْتَلَ إِلَّا أَنْ يَتُوبَ.[1]

«امیرالمؤمنین على  فرمودند: هر كس چيزى از سحر بياموزد چه كم باشد، چه بسيار، كافر شده است و آخرين پيمان ميان خود و خدايش را بريده است. حد او قتل است مگر اينكه توبه كند.»‌

2-و من كلام فقال  ‌قاله لبعض أصحابه لما عزم على المسير إلى الخوارج و قد قال له يا أمير المؤمنين إن سرت في هذا الوقت خشيت ألا تظفر بمرادك من طريق علم النجوم فقال  أَ تَزْعُمُ أَنَّكَ تَهْدِي إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ وَ تُخَوِّفُ السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ فَمَنْ صَدَّقَكَ بِهَذَا فَقَدْ كَذَّبَ الْقُرْآنَ وَ اسْتَغْنَى عَنِ الِاسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ فِي نَيْلِ الْمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ الْمَكْرُوهِ وَ ينْبَغِى فِي قَوْلِكَ لِلْعَامِلِ بِأَمْرِكَ أَنْ يُوَلِّيَكَ‌ الْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ لِأَنَّكَ بِزَعْمِكَ أَنْتَ هَدَيْتَهُ إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي نَالَ فِيهَا النَّفْعَ وَ أَمِنَ الضُّرَّ «ثم أقبل  على الناس فقال» أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ إِلَّا مَا يُهْتَدَى بِهِ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى الْكَهَانَةِ الْمنجّم كَالْكَاهِنِ وَ الْكَاهِنُ كَالسَّاحِرِ وَ السَّاحِرُ كَالْكَافِرِ وَ الْكَافِرُ فِي النَّارِ سِيرُوا عَلَى اسْمِ اللَّهِ‌.[2]

3- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  سَاحِرُ الْمُسْلِمِينَ يُقْتَلُ وَ سَاحِرُ الْكُفَّارِ لَا يقْتَلُ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ لَا يقْتَلُ سَاحِرُ الْكُفَّارِ قَالَ لِأَنَّ الشِّرْكَ أَعْظَمُ مِنَ السِّحْرِ لِأَنَّ السِّحْرَ وَ الشِّرْكَ مَقْرُونَانِ.[3]

«امام صادق  از قول پيامبر اكرم مى‌فرمايند: ساحر مسلمان محكوم به قتل مى‌شودولى ساحركافر کشته نمى‌شودپرسيدند چرا ساحر كافر كشته نمى‌شود؟ فرمودند: براى اين كه شرك گناهش نسبت به سحر عظیم تر است و سحر و شرك به هم نزديكند».‌

روایات متعدّد دیگری در مسأله است که دلالت بر حرمت سحر و آموختن آن دارد وشکی در حرمت آن فی الجمله نیست،إنما الکلام در دو أمر است: الف: آیا سحر واقعیّت دارد یا صِرف مشتبه کردن أمر بر دیگری است. ب: حقیقت و معنای سحر چیست و فرق بین سحر و معجزه چه می باشد؟

السّحر فی اللغه: عبارات لغویین در معنی و تفسیر سحر مختلف است:

1-كلُّ مالَطُفَ مَأْخَذُهُ و دَقَّ فهو سِحْرٌ،که گفتیم این معنی ازسحر شامل تمام صنایع روز واختراعات جدید وقدیم می شود.[4]

2- ‌و السِّحْرُ فى كلامهم: صرف الشى‌ء عن وجهه.سحر یعنی نشان دادن خلاف واقعیّت یک شیء.[5]

خاطره: در دوران کودکی که مدرسه می رفتیم أستاد نقاشی ما نقل می کرد که یکی از اساتید نقاشی پله هایی را بر روی دیوار کشیده بود و از دانش آموزان خواسته بود که از آن بالا بروند و آن قدر ماهرانه و دقیق این پله ها را به تصویر کشیده بود که کسی متوجّه آن نشده و در هنگامی که تصمیم گرفتند از پله ها بالا روند به دیوار اصابت نموده و فهمیدند که نقاشی بسیار ماهرانه ای است ولی واقعیتی ندارد یا أستاد دیگری با مهارت و دقت تصویر حوضی را کشیده بود و از دانش آموزان خود خواسته بود که از آن آب بردارند و آن قدر دقیق و لطیف تصویر کشیده شده بود که ابتداءاً کسی متوجّه تصویر بودن آن نشده و گمان نمودند که واقعیّت دارد، چنان که در حال حاضر بعضی از مواد مخدر نیز ایجاد تخیّل در فرد نموده و دوستان خود را دشمن می پندارد و خلاف واقع را بوسیله تخیّل مشاهده می کند در قرآن کریم صحبت از این تخیّل نسبت به منکریین قیامت شده است: ﴿وَ إِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَاباً مَسْتُوراً﴾.[6] حال تعریف فوق شامل همه این أمور نیز می شود.

3- السّحر هو إخراج الباطل في صورة الحقّ. یعنی لباس حقّ به باطل پوشاندن.[7]

4-السّحر هو الخدع، یعنی مطلق خدعه نمودن این تعریف نیز تعریف به أعمّ بوده و حتّی شامل می شود کسی را که غِش نموده و در شیر، آب ریخته و به مردم می فروشد و کسی که شعبده بازی می کند و امثال ذلک که همه این موارد داخل در این تعریف از سحر است.[8]

5- بأنّه صرف الشي‌ء عن وجهه، غیر واقع را به صورت واقع نشان دادن.[9] چنان

چنان که مشاهده می شود همه این معانی تفسیر به أعمّ است مثل السعدانه نبت و حال آن که سِحر با این وسعت در معنی و مصادیق فراوان قطعاً حرام نبوده و آثار سحر را مثل وجوب قتل ساحر ندارد.

بیان أستاد محقّق خویی ره در مسأله:

أستاد محقّق خویی ره قدر متیقّن از معنای سحرِ حرام را که آثار سحر بر آن مترتّب می شود اینچنین ذکر نموده است: متبادر در نزد عامّه مردم و قدر جامع بین کلام مجموع لغویین این است که سحر عبارت است از این که فرد با چشم بندی و خٌدعه، باطل و غیر واقع را به صورت حقّ و واقع نشان دهد و به باطل لباس حقّ پوشانده و تظاهر به واقع نماید حال هدف ساحر یا اضرار به مسلمانی است مثل اراده جدایی بین زن و شوهر و پدر و فرزند ...و یا بواسطه سحر می خواهد ادعای باطلی را نماید مثل ادعای نبوّت یا امامت، که البتّه سحر واقعیتی ندارد بلکه بوسیله سحر و خدعه غیر واقع را به صورت واقع وانمود می کند و باطل را در لباس حقّ می پوشاند و این خدعه و فریب از چشم مردم مخفی مانده است چنان که در قصه سحره فرعون مشهود است ﴿فَإِذٰا حِبٰالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهٰا تَسْعىٰ﴾ که ساحران در داخل ریسمان ها جیوه تعبیه نموده بودند به طوری که در اثر گرمای زیاد حرکت نموده و موجب تحرّک ریسمان ها در آن صورت های ساختگی شده و مردم تخیّل نمودند که در حقیقت مار و أفعی در حال حرکت است تا جایی که حتّی در نظر حضرت موسی  نیز اینچنین به نظر آمد و در او ایجاد وحشت نمود.

بیان أستاد أشرفی :

از کلام أستاد خویی ره إستفاده می شود که سحر همیشه أمر غیر واقعی است که به صورت واقع نشان داده می شود و در حقیقت، واقعیتی وراء سحر وجود ندارد و فقط صِرف ایجاد تخیّل در بیننده است که ساحر خلاف واقع را به صورت واقع نشان می دهد ولکن نظر مرحوم آیة اللّه تبریزی ره این است که گاهی ممکن است سحر أمر واقعی باشد مثل سحری که نسبت به پیامبر اکرم  انجام گرفت و این در حالی است که حضرت مریض شده تا حدّی که در بستر بیماری افتادند و اگر سحر أمر غیر واقعی می بود نبایست در وجود مبارک رسول الله  که موید من عند الله است تخیّلات تأثیر واقعی و خارجی داشته باشد در نتیجه این سحری که نسبت به پیامبر اکرم  انجام گرفت تخیّل صِرف نبوده است آری می توانیم بگوییم در مورد سحره فرعون واقعیّت نداشته بلکه ایجاد تخیّل بوده است.

اشکال: به این مبنی اشکال می شود که اگر سحر نیز مثل معجزه گاهی واقعیّت و تأثیر خارجی داشته باشد و صِرف تخیّل نباشد همچنان که عصای موسی  تبدیل به اژده های واقعی گردید و ریسمان های سحره را بلعید، فرق بین سحر و معجزه چیست؟

جواب أستاد أشرفی :

فرق معجزه با سحر این است که در معجزه چون به وسیله أنبیاء الهی در مقام تحّدی آورده می شود خداوند متعال اراده و اذن تکوینی خودش در تحقّق آن أمر اثر بخش است و کسی از بشر قادر بر آوردن آن نیست به این معنی که در معجزه از ابزار فوق طبیعی به اراده الله إستفاده می شود به مقتضای آیه شریفه:﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فيَكُونُ.﴾[10]

﴿إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِي وَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي﴾ ...[11]

بیان علّامه طباطبایی ره در معنای سِحر:

آری مرحوم علّامه طباطبایی ره قائل است که معجزه نیز همچون سحر أمر طبیعی بوده و أمری خارج از طبیعت نیست إلا این که اوّلاً این أمر خارق العاده در مقام تحدّی «یعنی تعجیز دیگران برای إثبات نبوّت» آورده شده است و ثانیاً خداوند اسبابی فراهم کرده که به دست غیر أنبیاء محقّق نمی شود و در مورد سحر اراده تکوینی خداوند بر خلاف مسیر طبیعی نیست بلکه طبق اسباب طبیعی ولی با سرعت در أمر طبیعی که از نظر عامّه مردم این سبب طبیعی مخفی مانده است انجام می گیرد و نیاز به أمر خارج از طبیعت ندارد ولی ساحر بوسیله إستفاده از همین آثار و اسباب طبیعی به صورت خدعه کاری خارق العاده انجام می دهد و عامّه مردم فکر کند این کار ساحر بر خلاف اسباب طبیعی است در حالی که اینچنین نیست و أمر بر آن ها مشتبه شده است.

به عبارة أخری در مورد سحر إستفاده از همین ابزار طبیعی است مثل ابزاری همچون مبایل ،رادیو ، مثل نیروی الکتروسیته موجود در طبیعت، ولی گاهی طرف مقابل فکر می کند بر خلاف طبیعت ساحر جادو نموده است در حالی که خارج از طبیعت نیست که البتّه این قدرت سحر یا به وسیله ریاضت و یا به واسطه دانش و تجربه و یا به وسیله پیشرفت تکنولوری حاصل شده است و توضیح بیشتر بحث در درس بعد ان شاء الله خواهد آمد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo