< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد اشرفی

97/11/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتابُ الطّهارة، هل یمکن الجمع بین الروایات فی حد الکر أم لا؟ ما هو مقتضی القاعده علی فرض إختلاف الموازین؟

قال السیّد ره فی العروة: المسألة الثانیة: الكر بحسب الوزن ألف ومائتا رطل بالعراقي و بالمساحة ثلاثة و أربعون شبراً إلا ثمن شبر.

امروز در صدد بررسی این مطلب هستیم که آیا بین روایات تحدید کر که از نظر مساحت و وزن مختلف ذکر شده می توان وجه جمعی ذکر نمود یا این که روایت در این بخش با هم متعارضند و در صورت إختلاف وزن با مساحت ملاک کدامیک از آن دو خواهد بود؟ هنگام شک در حکم یا موضوع مقتضای قاعده چیست؟

روایات در تحدید کر به دو دسته می شوند:

دسته أوّل تحدید کر به حسب وزن: در برخی از روایات آب کر به حسب وزن تحدید شده است، روایات در این بخش مختلف

ذکر شده در برخی از روایات به حسب وزن1800رطل بیان شده که این قول به مرحوم سیّد مرتضی ره و صدوقین ره نسبت داده شده که آنان مقدار 1200رطل در مرسله ابن ابی عمیر را حمل بر رطل مدنی نموده اند که معادل همان 1800 رطل عراقی باشد در صحیحه محمد بن مسلم تحدید به 600 رطل شده و در مرسله ابن ابی عمیر تحدید به 1200 رطل شده و ما در جلسات قبل بین صحیحه محمد بن مسلم و مرسله ابن ابی عمیر جمع نمودیم به این صورت که 1200 رطل را حمل بر رطل عراقی و 600 رطل را حمل بر رطل مکی نمودیم که دقیقاً از نظر وزن دو برابر رطل عراقی است و با این بیان بین دو روایت تنافی مرتفع گردید.

دسته دوّم تحدید کر به حسب مساحت: در برخی از روایات آب کر به حسب مساحت تحدید شده است، روایات در این بخش به شدت مختلف ذکر شده مفاد صحیحه اسماعیل بن جابر به حسب نظر جمعی از محققین 27 وجب، مفاد برخی روایات 33 وجب و اندی و برخی دیگر 36 وجب است که این قول را محدث استرابادی اختیار کرده و مفاد موثقه ابی بصیر حدود 43 وجب الا ثمن وجب است که مشهور فقها قائل به بدان شده اند.

مرحوم حکیم ره در سند صحیحه اسماعیل بن جابر مناقشه نموده و می فرماید اگر چه این قول منسوب به صدوقین است ولی این نسبت به همه قمیین ثابت نیست و تنها نسبتش به علّامه ره و شهیدین ره ثابت است در نتیجه نمی توان عمل اصحاب

را منجبر ضعف سند حدیث دانست بلکه این روایت مُعرضٌ عنه نزد اصحاب است.

مناقشه أستاد أشرفی: این کلام صحیح نیست چرا که به اعتراف بسیاری از بزرگان أصح روایات باب صحیحه اسماعیل بن جابر است و این قول منسوب به قمیین از قدماء نزدیک به عصر أئمّه است علاوه بر این که أستاد خویی ره إدّعا می کند که مکرر در نجف اشرف 1200رطل را از نظر حجم سنجیده و معادل با 27 وجب بوده است در نتیجه نمی توان قول 27

وجب را قول ضعیف و معرض عنه نزد اصحاب دانست.

اگر بپذیریم که روایات حد کر نسبت به وزن قابل جمع هستند لکن به طبع أوّلیه روایات نسبت به مساحت متعارضند و به قول مرحوم حکیم ره نمی توان در رفع تنافی برخی را عرفاً قرینه بر دیگری قرار داد مثل مطلق و مقید یا عام و خاص چرا که روایات در صدد تحدید کر و بیان ضابطه در فرق بین آب قلیلی است که با ملاقات نجس منفعل می شود و آب کری که منفعل نمی شود. حتی در مفاد برخی از روایات نیز إختلاف است که آیا بر حسب مساحت استوانه بیان شده یا بر أساس مکعب، حال سؤال این است که با توجه به این که روایات در تحدید کر از نظر مساحت مختلف ذکر شده در دوران أمر بین مساحت و وزن در صورت إختلاف این دو با یکدیگر کدامیک مقدم بوده و أصل در محاسبه خواهد بود؟ آیا روایات مساحت قابل جمع هستند یا خیر؟ آیا ملاک اصلی در تحدید کر وزن است یا مساحت؟

بسیاری از بزرگان معتقدند که ملاک اصلی در تحدید کر، وزن آب است چرا که مضبوط و معيّن است و ذکر مساحت در روایات تنها اماره بر تشخیص وزن کر و به جهت سهولت در تشخیص وزن کر ذکر شده است.

در مقابل برخی دیگر از بزرگان معتقدند که میزان اصلی در تحدید کر، مساحت آب است نه وزن زیرا وزن آب در مقایسه با حجم آب به حسب سنگینی و سبکی مختلف است لکن مساحت همیشه مضبوط و معيّن است ثانیاً آن چه منشأ برای عاصمیت آب کر است حجم و کثرت آب است نه وزن آب زیرا وزن آب دخلی در عاصمیت ندارد به نظر ما این کلام بعید نیست زیرا آن چه منشأ عاصمیت کر است سعه آب است نه وزن آب. مع ذلک برخی بین روایات مساحت دو وجه جمع بیان نموده اند:

جمع أوّل: جمع آیة اللّه سیّد ابو الحسن اصفحانی ره: إختلاف در تحدید کر به حسب مساحت به جهت إختلاف در اوزان آب ها بوده است تا جایی که إختلاف در وزن، نسبت به برخی آب ها به مقدار ثلث ذکر شده است یعنی 1200 رطل گاه در برخی از بلاد از نظر حجم یک سوّم کمتر از آب های بلاد دیگر بوده است، موید این جمع آن است که أستاد خویی ره إدّعا می کند مکرراً در نجف أشرف 1200 رطل را وزن نمودیم و به تجربه ثابت شد که مقدار آن حدوداً 27 وجب است در مقابل مرحوم استرابادی إدّعا می کند که مکرراً در مدینه 1200 رطل را وزن نموده و به تجربه ثابت شد که مقدار آن معادل 36 وجب است از کلام این دو بزرگوار فهمیده می شود که یک جهت إختلاف ناشی از إختلاف وزن آبها بوده است.

جمع دوّم رعایت احتیاط: معیار اصلی در سنجس کر وزن1200 رطل است لکن با توجه به این که نوع مردم به همراه خود ترازو و وسائل سنجش حمل نمی کردند إمام به جهت سهولت در سنجس مقدار کر، عوض وزن، حجم آن را از حیث وجب ذکر نمودند تا این که سنجس کر برای افراد آسان باشد از این جهت گاه 27 وجب و گاه به جهت رعایت إحتیاط بیش از این مقدار

ذکر می کردند به هر حال مقصود از این بیانات وجه جمع بین دو دسته روایات است که بزرگان ما در صدد رفع تنافی برآمده اند.

صُور إختلاف وزن با مساحت:

تارة هر یک از مساحت و وزن با هم مطابقت دارند فرضاً از روایات برداشت کردیم که کر به حسب مساحت 27 وجب و از نظر وزن 1200 رطل است و این دو حد در خارج بر هم منطبق بودند یعنی 1200 رطل در خارج دقیقاً معادل 27 وجب بود. اخری تحدید به مساحت پیوسته بیش از مقدار تحدید به حسب وزن است و ثالثةً به عکس مورد قبل است یعنی تحدید به حسب وزن پیوسته بیش از مقدار تحدید به حسب مساحت است و رابعتاً به جهت إختلاف در ثقل و خفت آب در برخی بلاد یا اوقات مساحت بیش از مقدار وزن است و در برخی بلاد یا اوقات وزن بیش از مقدار مساحت است.[1]

نکته: مدار در إختلاف وزن با مساحت إختلاف در وجب اشخاص به حسب بزرگی یا کوچکی نیست که مثلاً 27 وجب یک نفر که وجب کوچکی دارد کمتر از 1200 وجب باشد و دیگری که وجب بزرگتری دارد بیشتر از 1200 رطل باشد بلکه مراد از إختلاف مساحت با وزن، إختلاف در وجب متعارف است «که البته اقل وجب متعارف ملاک است» یعنی اگر وجب متعارف افراد را با وزن 1200 رطل بسنجیم بین این دو میزان إختلاف باشد مثل این که 27 وجب یا 42 وجب متعارف «هر کدام را که در مساحت معتبر دانستیم» با 1200 رطل إختلاف داشته باشد.

نکته: منشأ إختلاف در وزن و مساحت إختلاف در اوزان آبهاست چرا که برخی از آب ها نسبت به برخی دیگر سنگین تر بوده وطبعاً حجم کمتری را اشغال کرده و مساحتش از حیث وجب کمتر از آب های دیگری است که از نظر وزن سبکتر از آن است.

حکم هر یک از صور مذکور طبق قواعد:

اما مورد أوّل که هر یک از مساحت و وزن با هم مطابقت دارند «فنعم الوفاق» در این صورت می توان هر یک از وزن یا مساحت را به طور مستقل به عنوان میزان و ملاک تشخیص کر قرار داد.

و اما مورد دوّم که تحدید به مساحت پیوسته بیش از مقدار تحدید به حسب وزن است در این صورت مسأله مبنایی است بسیاری

از بزرگان معتقدند که ملاک اصلی در تحدید کر مساحت بوده و وزن أماره و طریق به رسیدن به مقدار مساحت است شاهد بر این مطلب آن است که آن چه پیوسته مضبوط و معيّن است مساحت به حسب وجب متعارف است ولی وزن به حسب سنگینی و سبکی آب ها نسبت به حجمی که اشغال می کند متفاوت است در نتیجه در هنگام إختلاف ملاک مساحت است اگر چه وزن آب بیشتر از 1200 رطل شود.

در مقابل بسیاری از بزرگان معتقدند که ملاک اصلی در تعیین کر وزن آب است چرا که وزن مضبوط و معيّن است و هیچ موقع تغییر پیدا نمی کند به عکس وجب که نسبت به اندازه دست افراد متغیر است در نتیجه تعیین مساحت تنها به جهت سهولت در تشخیص کر و أماره بر وزن کر بوده است.

و اما مورد سوّم که تحدید به حسب وزن پیوسته بیش از مقدار تحدید به مساحت است این مورد هم در حکم مثل مورد قبل است یعنی چون ملاک اصلی در تحدید کر وزن بوده و مساحت تنها اماره بر وزن است باید وزن را ملاک قرار داد اگر چه از نظر مساحت کمتر باشد.

و اما مورد چهارم که تحدید به مساحت نسبت به تحدید به حسب وزن به جهت ثقل و خفت آب ها در بلاد متعدّد، مختلف است در برخی بلاد مساحت بیش از مقدار وزن است و به عکس در برخی بلاد دیگر وزن بیش از مقدار مساحت است در این صورت می توان هر یک از مساحت و وزن را مدار در حصول کر قرار داد و هر کدام که حاصل شود در تحقّق کّر کافیست.

توضیح مطلب ضمن قاعده اصولی: اگر دو قضیه داشتیم که جزاء در آن واحد لکن شرط متعدّد بود «حکمی منوط به دو موضوع متعدّد شد» سؤال این است که کدامیک از دو شرط یا دو موضوع ملاک و میزان در تحقّق جزا و حکم خواهد بود؟ مثلاً در یک دلیل وارد شده: «اذا خفی الاذان فقصّر» و در دلیل دیگر وارد شده: «اذا خفی الجدران فقصّر» یکی از وجوه جمعی که فقها ذکر نموده اند این است که منطوق هر یک از دو دلیل مقید إطلاق در مفهوم روایت دیگر خواهد بود در نتیجه مفهوم دلیل «اذا خفی الاذان فقصر» آن است که «اذا لم یخفی الاذان فلا تقصّر» لکن این مفهوم بوسیله منطوق دلیل «اذا خفی الجدران فقصّر» مقید شده و نتیجه تقیید آن است که «اذا لم یخفی الاذان فلا تقصّر الا اذا خفی الجدران» در نتیجه با تعدّد شرط هر یک از دو شرط محقّق شود جزاء نیز ثابت بوده و فرد می تواند نمازش را به صورت قصر بخواند و نتیجه این کلام بنا بر قول قوی إطلاق «أوی» است اگر چه برخی نتیجه را إطلاق واوی دانسته اند.

در ما نحن فیه آب کر تحدید شده به مساحت و وزن حال در صورت إختلاف در این دو، معیار طبق قاعده مذکور إطلاق«أوی» است با این بیان هر یک از وزن یا مساحت محقّق شود برای حصول کریّت کافی است و لا یبعد هذا القول.

بررسی مسأله از نظر شبهه حکمیه و موضوعیه:

شبهه موضوعیه: اگر فرضاً می دانیم که کر عبارت است از 1200 رطل یا 27 وجب لکن در تحقّق موضوع شک داریم یعنی نمی دانیم آیا این آب موجود در خارج به مقدار 27 وجب یا 1200 رطل رسیده یا خیر، در اینجا وظیفه چیست؟

اگر آب حالت سابقه کریّت یا قلّت داشته که همان را إستصحاب می کنیم و اما اگر حالت سابقه نداشته در این صورت مرجع إطلاقات أدلّه مبنی بر إنفعال مطلق آب است زیرا آن مقداری که إستثناء شده آبی است که به مقدار کر رسیده باشد و در صورت شک مرجع أدلّه إنفعال مطلق آب است.

شبهه حکمیه: به جهت إختلاف در أدلّه نمی دانیم آیا مدار در کر مثلاً 1200 رطل عراقی است یا 1200رطل مدنی و یا نمی دانم ملاک 27 وجب است یا 43 وجب در این صورت برخی گفته اند می توان إستصحاب عدم حصول کریّت در مقدار اقل جاری نماییم مثلاً اگر مقدار کر مردّد است بین 27 وجب و بین 43 وجب، إستصحاب عدم حصول کریّت نسبت به مقدار 27 وجب جاری می شود به نحو إستصحاب عدم أزلی، به این صورت که می گوییم: زمانی که این مقدار از آب نبود وصف کریّت هم محقّق نشده بود بعد از وجود شک داریم که آیا متّصف به صفت کریّت شده یا نه، فالأصل عدمه.

إن قلت: إستصحاب عدم حصول کریّت معارض است با إستصحاب عدم حصول قلت که آن هم دارای أثر شرعی است که تنجّس آب قلیل با ملاقات نجس باشد در نتیجه هر دو إستصحاب تساقط کرده و مرجع قاعده طهارت خواهد بود.

قلت: در اینجا إستصحاب عدم قلت در مقدار اقل جاری نمی شود زیرا طبق إطلاق أدلّه آب بطور مطلق با ملاقات نجس محکوم به تنجّس بود از حکم تنجّس، آب کر إستثناء شده است و در صورت شک طبق إطلاق دلیل، آب محکوم به نجاست است و شما باید کریّت را ثابت کنید و إستصحاب عدم قلت إتّصاف کریّت نمی کند تا بگوییم پس این آب به مقدار کر است مگر بنا بر أصل مثبت لکن إستصحاب عدم کریّت برای ما کافی است زیرا با إستصحاب عدم کریّت آب تحت عموم أدلّه إنفعال مطلق آب باقی است و لازم نیست ثابت کنیم که این آب به مقدار قلیل است.

خاطره: مرحوم نائینی به مرحوم شاهرودی ره فرمودند یکی از طلاب از من اجازه إجتهاد خواسته است شما تحقیق و بررسی کنید که آیا این فرد مجتهد است یا خیر، آیة اللّه شاهرودی ره نقل می کند که از آن طلبه خواستم بررسی کند که از حدیث لا تعاد چند قاعده فقهی إستفاده می شود و چند روزی هم به او مهلت دادم عاقبت معلوم شد که ایشان قوه إجتهاد را ندارد لذا به مرحوم نائینی ره عرض کردم برای من اطمینان در إجتهاد این فرد حاصل نشد.


[1] . صور اختلاف وزن با مساحت: فان الوزن و المساحة اما ان يتطابقا تطابقا حقيقيا بأن يساوي ما يبلغ سبعة و عشرين شبرا بأشبار شخص مستوى الخلقة ألفا و مائتي رطل عراقي بلا زيادة و نقصان.و إما أن يزيد الوزن على المساحة.و اما أن ينعكس و يزيد المساحة على الوزن.و اما أن يختلفا فيزيد الوزن على المساحة في بعض الموارد و تزيد المساحة على الوزن في بعض الموارد الأخر لاختلاف المياه خفة و ثقلا، . التنقيح في شرح العروة الوثقى، الطهارة1، ص: 213‌

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo