< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد اشرفی

89/12/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : استصحاب قسم سوم کلی

 فرق بین قسم دوم و سوم کلی بسیار واضح است زیرا در قسم دوم در بقاء همان متیقن الوجود شک داریم منتهی نمی‌دانیم آن قابل برای بقاء بوده است یا نه در صورتیکه در قسم سوم قطعا متیقن الحدوث زائل شده اما احتمال می دهیم که فرد دیگری از آن کلی طبیعی موجود شده باشد تا کلی طبیعی به وجود فرد دیگری باقی باشد پس فرق بین این دو قسم بسیار واضح است .

 در مثال اول یقین داریم حدثی به وسیله بلل خارج شده، قطعا وجود پیدا کرده اما نمی‌دانیم همین حدث موجود به وضوء رفع شده اگر بول باشد و یا رفع نشده اگر منی بوده. اما در قسم سوم مردد است حیوانی که در ضمن غنم در دار موجود بوده و یقین به خروجش داریم آیا با حیوانی مثل شغال جایگزین شده است و در نتیجه کلی در ضمن شغال باقی است یا نه.

 برخی مانند امام در نجف تأکید می‌کردند که بنا بر گفته آن مرد همدانی که شیخ الرئیس با او ملاقات کرده، استصحاب کلی در قسم سوم کاملا جاری است زیرا به هر حال اصل وجود طبیعی حیوان در دار متیقن است و اکنون شک داریم که کلی حیوان و طبیعی آن موجود است یا نه. گر چه فرد اول محققا زائل شده است ولی چون احتمال می‌دهیم که فرد دیگری از طبیعی حیوان در دار وجود پیدا کرده باشد و مثل کلی نسبت به افراد مثل أب واحد نسبت به ابناء متعدد است، پس استصحاب کلی معقول و صحیح است .

 اما بزرگان فرموده‌اند: در استصحاب قسم ثالث کلی چون نسبت کلی به افراد نسبت آباء متعدد به ابناء است یعنی هر فردی، حصه‌ای از کلی با او موجود است که باز با فرد دیگرِ حصه دیگر، حصه دیگری از طبیعی با او وجود دارد پس کلی طبیعی به منزله أب است و افراد به منزله ابن است، ناگزیر اگر ده فرد وجود داشته باشد ده حصه کلی طبیعی موجود است چون مثل افراد مثل ابناء است و مثل کلی طبیعی مثل آباء است و هر فردی حصه‌ای از کلی با او موجود است. بنابراین استصحاب آن حصه غلط است و اشکال شیخ الرئیس بر همدانی که گفته مثل کلی با افراد، مثل اب واحد با ابناء است کاملا وارد است؛ زیرا مستلزم آن است که شیء واحد در حال واحد در امکنه متعدد باشد یا شیء واحد متصف به احوال متضاد باشد و این هر دو غلط است .

 شیخ انصاری فرموده است: کلی قسم سوم دو گونه است که در یک قسم آن استصحاب کلی قطعا جاری نمی‌شود ولی در گونه دوم استصحاب کلی جاری است .

 بیان ذلک

 تارة یقین داریم آن فرد کلی که وجود پیدا کرده زائل شده قطعا ولی احتمال می‌دهیم در وقت زوال او فرد دیگری جایگزین شده باشد. مثل اینکه یقین داریم بللی از ما خارج شده و ما قطعا محدث به حدث اصغر شده‌ایم ولی بعد وضوء گرفتیم و مجددا بللی خارج شد یا احتمال خروج ریح می‌دهیم اینجا می‌گویند قطعا استصحاب غلط است؛ زیرا حدث با بلل بولی وجود پیدا کرده و با وضوء قطعا رفع شده ولی این احتمال باقی می ماند که شاید از مکلف ریحی خارج شده باشد، اینجا استصحاب حدث محکوم است به استصحاب عدم خروج ریح، بنابراین نوبت به استصحاب کلی نمی‌رسد .

 اما قسم دوم آن است که احتمال می‌دهیم با وجود فرد اول فرد دیگری از طبیعی موجود باشد، بعد از دو ساعت می‌دانیم فرد اول زائل شده ولی احتمال بدهیم که کلی به فرد دیگری باقی باشد مثلا یقین داریم که بولی خارج شده و یقین هم نداریم که غیر از بول بلل دیگری خارج شده باشد اما احتمال می‌دهیم که منی همزمان با بول خارج شده باشد. اینجا شیخ می‌فرمایند استصحاب کلی جاری است زیرا ما با خروج بلل یقین کردیم به حدث، بعد از وضوء می‌دانیم آن حدث رفع شده اما چون احتمال می‌دهیم در همان وقت منی هم خارج شده باشد پس استصحاب کلی حدث جامع بین اصغر و اکبر متیقن بوده بعد از وضوء اگر فقط بول بوده زائل شده ولی چون احتمال می دهیم منی هم در آن زمان خارج شده باشد پس کلی حدث متیقن الوجود است و بعد از وضوء کلی جامع بین اصغر و اکبر مشکوک است، مقتضای استصحاب، بقاء کلی حدث است .

 مثال دیگر: تارة یقین داریم که زید داخل خانه شده و یقین به خروجش بعد از دو ساعت داریم لیکن احتمال می دهیم همزمان با خروجش عمرو وارد شده باشد. اینجا شیخ می‌گوید استصحاب بقاء انسان بعد از سه ساعت غلط است؛ زیرا انسانی که متیقن بود در ضمن زید، قطعا خارج شده وجود عمرو هم در دار مشکوک الحدوث است پس استصحاب جاری نمی شود. اما اگر احتمال می‌دهیم که عمرو هم‌زمان با زید وارد خانه شده باشد دو ساعت بعد یقین داریم زید خارج شده ولکن احتمال می‌دهیم باز هم انسان طبیعی در دار باقی مانده باشد پس در این صورت چون در زمان یقین صدق می‌کند یقین به حصول کلی و بعد از دو ساعت در بقاء کلی شک است و استصحاب در بقاء کلی جاری می‌شود.

 ان قلت: مفروض آن است که آنچه متیقن بوده خصوص فرد زید است و آن متیقن قطعا زائل شده بنابراین چگونه می‌شود استصحاب بقاء متیقن کرد؟

 قلت: فرق آن است بین علت علم و علت بقاء، شکی نیست که وجود زید علت حدوث علم به وجود انسان در دار شده است اما بقاء علم به وجود کلی، معلول علم به حدوث نیست، اگر علم به حدوث انسان در دار،علت بقاء باشد، می گوئیم یقین داریم علت حدوث زائل شده اما مفروض آن است که علت بقاء و شک در بقاء ما مستند به علت حدوث نیست بلکه علت حدوث، علت علم به وجود کلی است ولی بقاء ممکن است مستند به حدوث علت نباشد بلکه مستند به امر دیگری باشد، پس علت علم به وجود کلی علت، علت علم به بقاء یا حتمال بقاء نیست، آری علت علم ما به حدوث انسان در دار علت وجود زید شد اما بقاء کلی مستند به علم به علت نیست زیرا ممکن است بقاء کلی ناشی از علت دیگری باشد پس چون بقاء انسان مستند به وجود زید در دار نیست استصحاب بقاء با زوال زید معقول و صحیح است. این بیان شیخ است .

 بزرگان پس از شیخ هم به او اشکال کردند که اگر مقصود از جامع، جامع مفهومی باشد و مقصود از کلی جامع بین الطرفین مفهوم انسان باشد بله ممکن است در بقاء مفهوم شک کنیم و استصحاب جاری ‌شود اما ما مکرر گفتیم که مرا ما از کلی، کلی شیء موجود و متحصص به حصه خاصه است منتهی حصه خاصه بدون خصوصیات فردی، آن حصه خاصه از طبیعی به وجود زید موجود شد و آن انسانی که متحصص به زید بود این حصه با رفتن زید قطعا منتفی شده، اگر انسان باقی باشد بلا اشکال به کلی طبیعی و حصه دیگری انسان باقی خواهد بود؛ چون مثل کلی به افراد مثل اباء به ابناء است پس آن حصه متیقنه قطعا زائل شده و مراد جامع مفهومی نیست بلکه مراد کلی طبیعی و حصه موجود از آن طبیعی است که قطعا زائل شده اگر باز طبیعی بعد از زید باقی باشد یا از قبل بوده آن به حصه دیگری موجود است که در تحقق و وجود حصه دیگر از اول یقینی نبوده تا اینکه استصحاب جاری شود. لذا با همه عظمت شیخ این اشکال وارد است و بیان ایشان مخدوش است .

 آری ربما ایراد می‌شود بر شیخ: اگر کسی از خواب بیدار شد و احتمال داد در خواب محتلم شده باشد به قول شما اگر خواست نماز بخواند باید اکتفا به وضوء نکند چه آنکه احتمال می‌دهد مقارن با نوم محتلم هم شده باشد و قدر جامع حدث بعد از وضوء هم باقی باشد و اگر باقی باشد باید غسل کند و حال اینکه شمای شیخ بدان ملتزم نیستید پس کشف می‌کنیم استصحاب کلی در جائی که فرد متیقن زائل شده باشد و احتمال تحقق فرد دیگری همزمان با زوال فرد اول باشد جاری نخواهد شد . وللکلام تتمة.

  والحمد لله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo