< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد اشرفی

92/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: در عدم استحاله عقلی استعمال لفظ در اکثر از معنا

گفتیم براهین موجب استحاله عقلی نیست اما ما مکرر گفتیم مدار در استنباط و فقاهت بر ظهورات عرفی الفاظ است، و یک لفظ فی نفسه ظهور در اکثر از یک معنا ندارد. منتهی اگر بدون قرینه بود ظهور در معنای حقیقی دارد و اگر همراه با قرینه بود ظهور در معنای ذو القرینه دارد .

پس لفظ ظهور در اکثر از یک معنا ندارد خواه همه حقیقی باشند یا برخی حقیقی و برخی معنای حقیقی باشد، این خلاف ظاهر است. و گفتیم شاید مراد محقق قمی از اشکال بر صاحب معالم همین باشد که فرموده قید وحدت جزء موضوع له نیست بلکه معنی در حال وحدت موضوع له شده یعنی متکلم به صورت قضیه حینیه وضع کرده بدون اینکه وحدت قید در علقه وضعیه باشد یا قید در موضوع له باشد .

آری معنا به تنهائی لحاظ شده و لفظ برای یک معنا وضع شده است. در مقام استعمال هم قاعدة لفظ در یک معنا بیشتر استعمال نمی‌شود و درمقام ظهور هم در یک معنا ظهور دارد و اگر قرینه نبود آن معنا حقیقی است و اگر قرینه بود طبق قرینه لفظ ظهور در معنای ذو القرینه دارد. این مقدار خیلی مورد مناقشه نیست .

اما اصل جواز استمعال لفظ در اکثر معنا از دیدگاه سیدنا الاستاد به تبع صاحب معالم و قوانین و عده‌ای دیگر مستحیل نیست گرچه بین نظرات این بزرگان فرق واضح است که قبلا به عرض رسید بلکه شاید واقع هم شده باشد و استعمال لفظ در اکثر از معنا در قرآن واقع شده است که در بحث بطون قرآن خواهد آمد و ادل دلیل هم وقوع آن است .

بعد از فراغ امکان و جواز استعمال لفظ در اکثر از معنا اگر در جائی احراز شد که متکلم لفظ را در دو معنی استعمال کرده آیا دو معنا به نحو مجموعی مراد است یا استغراقی .

مثلا اگر متکلم گفت رایت زیدا و مرادش زید بن عمر و زید بن خالد و نمی دانیم یک رویت به هر دو واقع شده یا مراد دو رویت است که یکی بر اولی و دیگری بر دومی واقع شده است .

ثمره در اینجا ظاهر می‌شود در مواردی مثل اینکه دو عبد دارد به نام فیروز و مشتری خریدار هر دو است و بایع می‌گوید بعتک الفیروز بدینارین ولی نمیدانیم به وصف مجموعی مراد است یا به وصف استغراقی مراد است که هر کدام دو دینار قیمت دارد در نتیجه بایع عبد را به چهار دینار فروخته است .

بعضی گفته‌اند استعمال در مجموع خواه نا خواه مجاز است؛ چون مجموع به قید اجتماع کل است در صورتی که فیروز نام یک عبد است، لذا گفته‌اند مقتضای حمل بر حقیقت آن است که فیروز در تک تک این دو عبد استعمال شده باشد تا استعمال مجازی نباشد؛ زیرا اگر مراد از فیروز مجموع دو عبد باشد، استعمال موضوع للجزء فی الکل می‌شود و اذا دار الامر بین الحقیقه و المجاز اولی بلکه متعین حمل لفظ بر معنای حقیقی است .

لذا اگر استعمال لفظ در اکثر معنا جائز بود و ما دانستیم که مراد دو معنا است آیا حمل بر مجموع می شود یا علی نحو الاستغراق می‌شود؟ گفته‌اند حمل بر مجموع مجاز است ولی در استغراق که استعمال در دو معنا است علی نحو الحقیقه .

اما گفتیم که اصالة الحقیقة یکی از اصول عرفی است که از دید متشرعه مورد تصویب قرار گرفته است .

آری یکی از اصول لفظیه آن است که اگر لفظی را شنیدیم به مقتضای اصالة الحقیقة حمل بر معنای حقیقی می شود اما این اصل همانا در جائی است که مسلم معنائی مراد است و نمی دانیم معنای حقیقی وموضوع له لفظ مراد است یا معنای مجازی

ولی در ما نحن فیه مفروض آن است که لفظ در غیر ظاهر استعمال شده؛ زیرا استعمال در اکثر از معنا بای کیفیة کانت، خلاف ظهور عرفی است پس خواه به وصف مجموعی مراد باشد یا به وصف استغراقی .

اما در خلاف ظاهر اصالة الحقیقة کاربرد ندارد؛ یعنی اگر بدانیم معنای مراد است اما ندانیم حقیقی است یا مجازی نمی توان به اصالة الحقیقة استظهار کرد که آن معنای مراد، معنای حقیقی لفظ است .

در ما نحن فیه مفروض آن است که کلمه فیروز ظهور عرفی در دو نفر ندارد ولی می‌دانیم که متکلم اراده دو نفر را کرده اما کیفیت اراده او به چه نحوی است این را اصالة الحقیقة اثبات نمی‌کند .

بنابراین اگر فرض کردیم بین مشتری و بایع اختلاف شد و مشتری گفت اردت بیع المجموع بدینارین و بایع گفت اردت بیع کل منهما بدینارین اینجا طبعا مرجع اصل برائت از اکثر است و قول بایع بر خلاف اصل است و البینة علی المدعی و الیمین علی من انکر

سرانجام محقق صاحب کفایة در آخر بحث استعمال لفظ در اکثر از معنا فرموده ربما یتوهم که آیات قرآن استعمال در اکثر معنا شده است این ادل دلیل بر امکان و وقوع است مثلا مراد از کوثر در آیه قرآن نهر کوثر است و گاه به مطلق خیر کثیر و گاه به صدیقه اطهر تفسیر شده است و روایاتی که فرموده قرآن بطون مختلف دارد و این بطون معانی مراده از الفاظ قرآن است، پس استعمال الفاظ قرآن در چند معنا شده است .

یا لیلة القدر هم مراد شبی در ماه رمضان است و هم مراد زهرای اطهر است. پس شاهد بر جواز استعمال لفظ در اکثر از معنا این آیات و روایات است .

اینها شاهد بر این است که الفاظ قرآن در همه این معانی استعمال شده و این قطعا دلیل بر جواز است .

 

آخوند دو جواب دادند[1] .

اول: این معانی دیگر، مستعمل فیه نیستند بلکه مراداتند عند استعمال الالفاظ فی معانیها.گاه انسان با کسی سخن می گوید و مقصود متکلم علاوه بر معنای الفاظ نسبت به مخاطب، مقصود او تفهیم دیگری نیز باشد. ممکن است مقصود از این روایات آن است که الفاظ قرآن در همان معانی عرفی استعمال شده اما همراه با استعمال امور دیگری را هم خداوند اراده کرده است که آن معانی دیگر بطون قرآن است .

دوم: ممکن است مراد روایات این باشد که گر چه لفظ در ملزوم استعمال شده، ولی اراده لوازم یا ملازمات معنی هم شده باشد، مثلا در مورد کنایات لفظ را در کثیر الرماد استعمال می کنید، ولی اراده ملازم کثرت رماد که جود زید هم هست می نمائید و ممکن است مراد این روایات که دال بر وجود بطون قرآن است باشد که لفظ در معنای خود به کار رفته ولی ملزومات و ملازمات و لوازم معنا نیز منظور خدای متعال بوده است و ائمه می دانند که او چنین اراده کرده است و در لیلة القدر که هزاران خیر و برکات نازل می‌شود و یکی از مصادیق و ملزومات حضرت زهرا سلام الله علیها است پس معانی دیگر هم مراد است، اما لفظ در دو معنا استعمال نشده است .

استاد خوئی:[2] حرف اول آخوند ممکن است ولی دخلی به عظمت قرآن ندارد و مسلم است که چنانکه روایات در حد تواتر اجمالی هست که قرآن ظاهر و باطنی دارد. ولی حرف اول مرحوم آخوند که ذات حق متعال آن امور دیگر را هم اراده کرده است این را قبول ندارند زیرا ممکن است لفظی که همراه او معانی دیگری تداعی شود ممکن است، ولی این در الفاظ مهمل هم ممکن است مثلا الفاظ مهملی را در نظر بگیرد و مقارن با آن هم معانی دیگری در نظر بگیرد این که حرف مهمی نیست و دیوانه هم قادر بر این است واین فضیلتی برای قرآن نیست .

اما حرف دوم آخوند را می پذیرند که ممکن است که خدای متعال هم معنای موضوع له را که استعمال کرده، اراده کرده باشد و هم ملزومات و ملازمات را اراده کرده باشد و تفسیر آن هم با اهل بیت است مثلا در قرآن آیاتی در شان نزول وارد شده است و الی یوم القیامة هر که مصداق آن باشد مورد نظر قرآن می‌شود. پس شان نزولها موجب اراده خصوص آن مورد نمی‌شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo