< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد اشرفی

93/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع بحث: جمل خبریه

تعدادی از جمل خبریه در مقام انشاء بلا ریب استعمال شده که بیشتر به فعل مضارع است؛ مثل «اذا بال یتوضا»؛ «اذا استدبر یعید صلاته» این سنخ عبارات در منابع روائی وارد شده است .

اما در افعال ماضی معمولا مسبوق به کلمه شرط است و بدون کلمه شرط در افاده انشاء و وجوب و ندب دیده نشده است؛ مثلا فرموده اند «اذا تکلم اعاد صلاته» و «اذا تقهقه فی الصلاة اعاد صلاته»؛ اما بدون جمله شرطیه فعل ماضی برای طلب استعمال نشده است .

اما در جمل اسمیه خبریه برای دلالت بر انشاء در عبارات عربی سابقه ندارد الا در آیه شریفه «لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا»[1] که در مقام اثبات وجوب حج برای مستطیع آمده است که گفته اند انشاء از کلمه «علی» استفاده می شود و الا جمله اسمیه در مقام طلب معمولا استفاده نمی شود .

پس فی الجمله مسلم است که جمل خبریه به معنای انشائیه در آیات و روایات نظائر زیادی دارد .

صاحب مستند فرموده جمل خبریه در مقام طلب دلالت بر وجوب ندارد؛ زیرا جمله خبریه برای اخبار از ثبوت النسبه یا سلب النسبه وضع شده و خبر دادن از ثبوت المحمول للموضوع یا سلب المحمول عن الموضوع، پس استعمال جمله خبریه به معنای انشاء و طلب مجاز است و قدر متیقن آن استفاده اصل طلب است اما طلب ایجابی نه ندبی که نیاز به قرینه معینه دارد و می دانیم که مجاز علاوه بر قرینه صارفه نیاز به قرینه معینه دارد که تعیین مراد معنای مجازی را کند .

بنابراین طلب مشترک بین سه فرض است،‌ طلب ایجابی و طلب ندبی و طلب قدر جامع بین وجوب و ندب و چون قرینه ای بر تعیین خصوص وجوب نیست، نمی توان جمله خبریه در مقام انشاء را حمل بر وجوب کرد .

مرحوم آخوند در امر رابع فرمودند خیر جمله خبریه در مقام انشاء علاوه بر دلالت در مقام طلب دلالت بر ایجاب نیز دارد و حتی دلالتش بر وجوب آکد از دلالت صیغه امر بر وجوب است.[2]

 

بیان ذلک

اولا جمله خبریه ای که در مقام انشاء استعمال می شود مجاز نیست بلکه در همان معنای حقیقی جمله خبریه استعمال می شود و تنها فرق در انگیزه استعمال است و در درسهای قبل خواندیم که اختلاف در داعی موجب برای مجازیت لفظ نیست چه آنکه قبلا گفتیم؛ مثلا صیغه امر برای انشاء الطلب وضع شده است و داعی گاه بر انشاء الطلب تقاضای وجود شیء است و گاه داعی تهدید یا تعجیز یا تحکم و تصغیر است و دیدیم اختلاف دواعی باعث مجازیت نمی‌شود و هکذا در اداة استفهام مثل هل استفهامیه که همه جا در معنای استفهام انشائی به کار می رود، ولی دواعی مختلف بود و این موجب مجازیت لفظ نمی شود و عین همین بیان در مورد جمل خبریه در مقام انشاء بیان می کنیم و می گوئیم اگر متکلم گفت «من استدبرفی صلاته یعید صلاته» این لفظ در معنای حکایت ثبوت محمول للموضوع و ثبوت اعاده صلاة است استعمال شده است، منتهی فرق در خبر و انشاء آن است که در انشاء ایقاع مد نظر است و می خواهد بگوید «یعید صلاته» به همان معنای خودش؛ یعنی نسبت اعاده به فاعل اعاده استفاده شده است و داعی او بر حکم به اعاده برای مستدبر القبله، اثبات وجوب و طلب است.

بنابراین اختلاف در جمله خبری مقام انشائی در ما وضع له نیست بلکه در داعی متکلم است که مراد او ایقاع العمل است نه حکایت از خارج . پس این مدعای اول آخوند است که از اصل اختلاف در این گونه جمل خبری در معنا و مستعمل فیه نیست بلکه اختلاف در داعی است و مجازیتی در کار نیست .

سپس مرحوم آخوند می فرمایند[3] در جمل خبریه که ثبوت المحمول للموضوع یا سلب المحمول عن الموضوع است؛ چون حکایت از خارج است اگر مطابق بود صدق و الا کذب است. اما این جمله خبریه د رمقام انشاء که شما آن را مجاز نمی دانید آیا اینجا هم صدق و کذب جاری نیست و آیا اینها اگر در خارج مطابق نداشت کذب نیست و نسبت کذب به خدای تعالی چگونه خواهد بود چگونه شما که در این موارد حکم به صدق و کذب نمی کنید ؟

 

پاسخ به مرحوم آخوند

خیر کذب و صدق در جائی است که قصد متکلم حکایت و اخبار باشد اما اگر قصد متکلم انشاء بود انشاء ایقاع است و در آن صدق و کذب راه ندارد و در چنین جملاتی صدق و کذب راه ندارد و لو این جمله در معنای خبری خودش استعمال شده اما صدق و کذب بازگشت به داعی متکلم است نه به هیئت لفظ و معنا و چون داعی متکلم بر یتوضا طلب وضوء و اعادة صلاة است در طلب صدق و کذب راه ندارد و شاهد آن این است که اگر کسی به کنایه گفت زید کثیر الرماد درصورتی که او اصلا مطبخی ندارد در عین حال که برای جواد این جمله صحیح است؛ زیرا گرچه لفظ در معنای خودش استعمال شده است ولی مراد متکلم اخبار از جود زید است، نه اخبار از کثرت خاکستر و قصد مکنی اخبار از جود اوست، پس مدار بر قصد متکلم است نه مستعمل فیه لفظ . بنابراین در مثل «یعید صلاته» گرچه جمله هیئت جمله خبری است، اما قصد متکلم طلب اعاده صلاة است و جای صدق و کذب نیست. پس این اشکال هم مندفع شد، پس مجاز و کذب در کار نیست .

بعد ایشان ترقی می کند و می گوید حال که انشاء الطلب شد دلالت بر وجوب خواهد داشت؛ زیرا به کار گرفتن جمله خبریه که اثبات شیء لشیء است در مقام طلب نشانه آن است که آن قدر این مطلوب مهم است که گویا واقع شده، پس در «اعد الصلاة» طلب است، و طلب مشترک بین وجوب و ندب است ولی در جمل خبریه در مقام انشاء، به صورت اثبات حکم للموضوع بیان کرد، اینجا حتما نشانه آن است که این مطلوب مولی آنقدر مهم است که کان باید در خارج واقع شود، پس چون در مقام طلب به صورت جمله اثبات محمول للموضوع ذکر کرده است، این کنایه ای است برای مطلوب آکد بودن که کان باید عمل باید حتما واقع شود و خود این مناسبت بین ثبوت شیء با طلب که دلالت بر تاکد وقوع دارد موجب حمل جمله خبریه در مقام انشاء بر اینکه مراد وجوب است نه ندب و حتی اگر فرض کنیم جمله خبریه درمقام انشاء استعمال شد مجاز باشد اما خود این جمله به منزله قرینه است بر اینکه مراد وجوب است نه مطلق طلب یا طلب ندبی

به عبارة اخری آن گاه که جمله خبریه که خبر از ثبوت النسبه است در مقام طلب استعمال شد، بالفرض معنای مطلقی که مشترک بین وجوب وندب و اعم از وجوب و ندب که مطلق الرجحان است مراد استعمالی باشد ولی این اطلاق در مقام اقتضاء حمل بر وجوب دارد؛ زیرا مناسبت و قرب خبر از وجود با وجوب الشیء، به منزله قرینه بر اینکه مراد از مطلق الطلب خصوص وجوب است، خواهد شد .

با توجه به این نکات آقای آخوند دلالت جمل خبریه بر وجوب آکد از صیغ انشائیه است .

اشکال بر کلام آخوند

اشکال شده است که اولا مجاز نبودن به مبنای کسانی که قائلند الفاظ و من جمله هیئات برای معانی خودش وضع شده است و هیئت جمله خبریه دلالت دارد بر قصد الحکایة و بر انشاء دلالت ندارد زیرا اینکه ما فی الضمیر در جمل خبریه قصد حکایت از ثبوت شیء لشیء است در صورتیکه در انشاء وجوب، اثبات شیئی بر ذمه عبد است، این دو با هم در مقام اراده استعمالیه از جمله خبریه جمع شدنی نیست پس لامحالة در معنای دوم مجاز خواهد بود .

و به عبارة اخری مثل استاد خوئی که فرمود فقط جمله خبریه برای قصد الحکایة عن ثبوت شیء لشیء است و جمله انشائیه وضع شده برای ابراز اعتبار فی النفس، پس جمله «یعید صلاته» که وضع شده برای قصد حکایت اعاده، این نمی تواند برای اثبات وجوب اعاده بر ذمه عبد استعمال شده است، پس چون انشائیات برای ابراز ما فی الضمیر است و در انشاء ما فی الضمیر با قصد حکایت از ثبوت شیء لشیء آخر متباین است، پس ادعای مجاز نبودن از اصل ناتمام است؛ زیرا معنای خبر و جمله خبریه با معنای هیئت جمله انشائیه متفاوت است .

و از این هم که بگذریم چون مناسبت وجوب با اخبار از ثبوت موجب می شود این موجب بر حمل بر وجوب، خالی از اشکال نیست. خیر این وقتی قابل قبول است و اخبار از ثبوت به معنای وجوب است که معنای لفظ معنای حقیقی باشد، اما اکنون که به معنای مجازی و طلب استعمال شده است چنین قرینه ای ممنوع است و للکلام تتمة .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo