< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

98/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ترتب (11)

خلاصه کلام اقای خویی این شد که مولی طلب جمع ضدین نکرده است لذا اگر هر دو ضد با هم (بر فرض محال) در خارج تحقق یابد هر دو مطلوب مولی نیست بلکه یکی مطلوب مولی است.

 

کلام مرحوم اصفهانی در محل بحث در ترتب:

ایشان قائل به امکان ترتب است اما وجه ایشان غیر وجه مرحوم خویی و نایینی است.

ایشان می فرماید: اولا باید جهت استحاله را باید برسی کرد و سپس باید برسی کرد که این جهت استحاله در ترتب هم هست یا نه؟

مشکل در امر به ضدین فقط فعلیت تاثیر دو امر است والا امر به دو ضد بدون فعلیت انها در تاثیر محذوری ندارد. همان طور که اقای خویی فرمود که امر به نماز و انقاذ، صرفا اعتبار است و در اعتبار تضاد نیست پس مشکل در طلب و امر نیست.

پس مشکل امر به ضدین در این است که اگر هر دو امر در پی تحقق متعلق خود باشند محال لازم می اید که دو ضد امکان تحقق ندارند.

نکته1: مراد اقای اصفهانی از این فعلیت در تاثیر، غیر از فعلیت در مراتب حکم است که مراد از فعلیت در مراتب حکم در رابطه با قانون گذار است ولی در این جا مراد از فعلیت این است که ایا این تکلیف در عبد تاثیر دارد یا نه؟ که اگر تاثیر نگذارد دیگر فعلی نیست. پس فعلیت یعنی تاثیر گذاری در عبد و این محال است که عبد از دو تکلیف منبعث شود اما اگر مولی تکلیفی کند که یکی تاثیر گذار نیست در این صورت امر به ضدین اشکالی ندارد چون یکی بیشتر تاثیر گذار نیست پس اشکال امر به ضدین در این جا وارد نمی شود.

پس اگر مولی امر به انقاذ کرد و سپس گفت اگر انقاذ نکردی (به هر دلیلی چه این که مانع در عبودیت عبد باشد و چه این که مانع ذاتی باشد مثل این که شخص از آب بترسد) نماز بخوان، این اشکالی ندارد چون یکی از این دو تکلیف تاثیر فعلی دارد و دیگری تاثیر فعلی ندارد لذا استحاله امر به ضدین در این جا جریان ندارد.

بعد از این که ثابت شد که طولیت در امر جایز است چون همیشه یکی از دو امر باعثیت دارد اشکال اخوند هم مرتفع می شود که اخوند گفت که در فرض ترک انقاذ، مولی انقاذ را می خواهد و از طرف دیگر چون عصیان اهم کرده است مهم را هم می خواهد پس این طلب ضدین شد که مرحوم اصفهانی در جواب می گوید طلب ضدین اشکال ندارد بلکه انچه که اشکال دارد فعلیت تاثیر طلب به ضدین است یعنی این که مولی هر دو را بخواهد که عبد انجام دهد صحیح نیست اما نکته این است که در ترتب مولی یکی از دو امر را بیشتر نمی خواهد و یکی از دو تکلیف باعثیت دارد چون گفتیم طولیت وجود دارد.

اما مرحوم نایینی و خویی در جواب این اشکال اخوند گفتند طلب جمع بین ضدین نیست بلکه جمع طلب ضدین است اما مرحوم اصفهانی با این که قبول می کند طلب ضدین هست اما استحاله را قبول ندارد چون انچه که استحاله دارد تاثیر طلب ضدین است و در این جا تاثیر طلب ضدین نیست.

 

نکته 2: اشکال اخوند در فرضی بود که ترتب از یک طرف باشد یعنی یکی اهم و دیگری مهم باشد اما بحث ترتب اختصاص به این مورد ندارد و شامل جایی که ترتب از دو طرف باشند مثل این که هر دو واجب در یک درجه باشد هم می شود چون در فرض ترک یک طرف، همان را مولی دوباره نمی خواهد یعنی اگر الف را ترک کرد دیگر دوباره نمی گوید الف را انجام بده چنانچه که در اهم می گفت که اگر اهم را ترک کردی باز هم من اهم را می خواهم و اهم را انجام بده و مهم را رها کن. اما اگر هر دو مهم باشد اگر مهم الف را ترک کرد دیگر شارع نمی گوید الف را انجام بده چون هر دو در یک درجه هستند بلکه می گوید ب را انجام بده چون هر دو در رتبه مساوی هستند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo