< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

98/03/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ترتب (31)

خصوصیت کلام مرحوم نایینی در این جا که فرمود تضاد در مبادی اشکال ندارد و جایز است، این است که چون در مانحن فیه واجب غیری است و واجب غیری دارای مصلحت و مفسده نیست لذا تضاد در مبادی اشکال ندارد. پس این کلام مرحوم نایینی با کلام ایشان که تضاد در مبادی را قبول دارد منافاتی ندارد.

تطبیق هفتم ترتبدو واجب متزاحم چند نوع دارد:

    1. گاهی هر دو انی هستند مثل انقاذ دو غریق.

    2. گاهی هر دو تدریجی

    3. گاهی یکی انی و دیگری تدریجی

    4. و گاهی واجبابی است که مستمرا امر دارد یعنی آنا فآنا امر جدید می اید و با معصیت ساقط نمی شود و اگر لحظه اول انجام نداد باید در لحظه دوم انجام دهد والا در لحظه سوم و هکذا، مثل اداء دین که اگر در لحظه اول دین خود را پرداخت نکرد باید در لحظه دوم انجام دهد و هکذا پس در حقیقت دو واجب است که یکی اداء دین است و دیگری فوریت در اداء دین است. و یا مثل حج که اگر در سال اول نرفت باید در سال دوم برود و هکذا.

پس در این جا مرحوم نایینی می گوید اگر مهم تدریجی باشد و اهم آنا فآنا باشد مثل این که نماز با ازاله تزاحم پیدا کرد که اگر در لحظه اول ازاله نکرد و نماز خواند و مثلا نماز 10 دقیقه زمان می برد که عصیان واجب اهم در ان اول مزاحم بود با شروع در نماز. پس اگر برای ازاله 5 دقیقه وقت داشت در حقیقت از اول نماز چند دفعه حکم به ازاله امد پس می شود گفت وجوب نماز مهم مشروط است به عصیان ازاله اهم در ان اول یا نه؟

خیر بلکه ترتب در این جا این گونه است که عصیان در ان اول و دوم و سوم و... و تا اخر شرط وجوب مهم است پس شرط وجوب مهم تحقق عصیان های متعدد تا اخر وقت نماز است. به عبارت دیگر اگر تا اخر وقت نماز قصد داشت که ازاله نکند در این موقع نماز واجب می شود.

اشکال: این عصیان ازاله تا اخرین لحظه بعد از شروع در نماز تحقق پیدا می کند پس شرط واجب مهم که عصیان اهم است بعد از اتیان به مهم تحقق پیدا می کند و این معنی ندارد مگر این که به نحو شرط متاخر باشد که عصیان های متعدد شرط وجوب نماز است اما این در صورتی درست است که شرط متاخر را قبول کنیم اما اگر گفتیم که شرط متاخر محال است دیگر شرط متاخر مشکله را حل نمی کند مگر این که عنوان تعقب موجود باشد که این مشکل را حل می کند اما تعقب نیاز به دلیل اثباتی است که در این جا موجود نیست. پس ترتب بین این دو واجب تحقق پیدا نمی کند.

نایینی در مقام جواب می گوید: تعقب در این جا درست می شود و دلیل اثباتی بر تعقب موجود است[1] .

توضیح این که: همیشه امر به یک واجب تدریجی مشروط به وجود قدرت بر انجام واجب است تا اخرین جز ان. پس اگر کسی به بخشی از نماز قدرت داشته باشد و بر بخشی از ان قدرت نداشته باشد قادر بر نماز نیست چون نماز واجب ارتباطی است پس وجوب اجزا تدریجی منوط به بقا قدرت بر فعل تا پایان فعل است.

پس الان که می خواهد نماز بخواند از کجا معلوم که تا اخر نماز بتواند نماز را انجام دهد و یا اصلا ممکن است زنده بماند یا نه پس شرط وجوب که قدرت باشد تحقق پیدا نمی کند؟

که این جواب این مساله این است که با استصحاب استقبالی، قدرت را از الان برای اینده استصحاب می کند. پس در مانحن فیه امر به نماز به دلالت اقتضا، دلالت دارد بر اینکه عنوان تعقب به معصیت اهم تا اخرین جز نماز شرط وجوب مهم است پس اگر اهم را می تواند 5 بار عصیان بکند وجوب نماز مشروط به تعقب به 5 بار عصیان اهم است.

این دلالت اقتضا از این جا فهمیده می شود که معنی ندارد که مولی بر ما فعل تدریجی واجب کند در حالی که عاجز از انجام ان هستیم. پس نماز واجب است مشروط به قدرت تا اخرین جز نماز و این زمانی است که عصیان واجب اهم کند. پس دلیل اثباتی ما در این دلالت اقتضا امر به مهم دلیل بر مشروط بودن تعقب به عصیان است.

پس تعقب به عصیان عبارت اخری اشتراط قدرت در فعل واجب است.

اشکال به مرحوم نایینی:

ایشان دلالت اقتضا را از باب اشتراط قدرت بر تکلیف گفت که بعضی اشکال کرده اند که مراد از اشتراط قدرت در تکلیف اشتراط قدرت بر ذات عمل است نه قدرت به لحاظ عمل خارجی. مثل کسی که اصلا قادر بر عملی نیست امر به کاری شود مثل امر به قیام بر فلج که این تکلیف محال است اما این که شخص کاری انجام دهد که دیگر قدرت خود را از دست بدهد و تکلیف دوم را نتواند انجام دهد این اشتراط قدرت محسوب نمی شود که مرحوم نایینی می خواست از اشتراط قدرت، اشتراط عصیان را نتیجه بگیرد در حالی که عصیان قدرت بر ذات عمل نیست بلکه قدرت به لحاظ تلبس به فعل ضد است پس اشتراط قدرت در تکلیف ناظر به موضوع بحث ما نیست.


[1] در این سه تطبیق مرحوم نایینی عنوان تعقب را به 3 مدل حل کرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo