< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

98/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رابطه احکام/ تلازم/ اقتضاء نهی بر فساد

خلاصه مباحث: مبحث اقتضاء نهی بر فساد، در دو گفتار مطرح می شود، نهی در عبادات، نهی در معاملات، برخی از مقدمات مطرح شده در این مبحث، مشترک بین هر دو گفتار است.

افزون بر مباحث مطرح شده، مطالبی در صحت و فساد قابل طرح است که در معاملات بدان خواهیم پرداخت.

در عبادات اتفاق است که صحت ظاهری مجعول است و صحت در عبادات ،تکوینی و انتزاعی است اما در صحت معاملات اختلاف می باشد و سه نظریه است که خواهد آمد .

تفصیل مرحوم آخوند در بحث نهی در عبادات

ایشان در این خصوص فرموده اند: تعلق نهی به عبادات پنج صورت دارد:

صورت اول: تعلق نهی به ذات عبادت، مانند: صوم عید فطر و صلاة زن حائض

صورت دوم: تعلق نهی به جزء عبادت، مانند : نهی از قرائت سوره عزیمه

صورت سوم: تعلق نهی به شرط عبادت مانند: نهی از صلاة در لباس غیر ماکول اللحم

صورت چهارم: تعلق نهی به وصف ملازم مانند: نهی از اخفات در نماز صبح

صورت پنجم:تعلق نهی به وصف مفارق عبادت

اگر نهی تعلق گیرد به ذات عبادت ،معظم آقایان می فرمایند مقتضی فساد است

تفصیل مرحوم صدر در ارتباط با اقتضاء نهی بر فساد: [1]

ایشان قائل به تفصیل به حسب ادله دال بر قاعده می باشد لذا ادله ی اقامه شده بر دلالت نهی بر فساد را مطرح کرده و بنابر هر دلیل دلالت نهی بر فساد و عدم آن را بررسی می کند. برهان اول بر دلالت نهی بر فساد: بنابر تبعیت احکام از ملاکات فساد نهی به کشف انی دلالت می کند منهی دارای مفسده است وچون مصلحت و مفسده ضدین هستند پس وجود مفسده نافی وجود مصلحت است . بنابر این برهان عمل باطل و فاسد است حتی بدون علم و عدم وصول مفسده به مکلف و به صرف وجود واقعی مفسده چون وجود مفسده نافی وجود مصلحت است رأسا چرا که مصلحت و مفسده ضدین هستند.

 

برهان دوم :وجود نهی دلالت بر وجود مفسده غالبه بر مصلحت مغلوبه می کند وچون مصلحت مغلوبه نمی تواند عبد را به خدا نزدیک کند و قصد تقرب متمشی نمی شود عمل فاسد است. تمر کز این برهان بر مصلحت و مفسده است .قائلین به این قول می گویند مفسده و مصلحه ضدین نیستند لذا می تواند یک شی هم مصلحت داشته باشد هم مفسده داشته باشد.مرحوم صدر استطرادا بحثی را مطرح می کند و می فرماید اقتراب دو تصویر دارد :

    1. تقرب به معنای تحصیل امیال و اغراض مولی باشد. این نوع اقتراب به مولی وابسته به انبساط خاطر مولی است و قصد فاعل در این اقتراب نقش و تاثیری ندارد مثلا کسی عدو مولی را اشتباها بکشد در این فرض انبساط خاطر مولی و رضایت او را در پی دارد و تقرب حاصل می شود.

این معنی در مولی عرفی معنی دارد اما در باره پروردگار متعال این معنی مسامحی است.

    2. تقرب به معنای اقتراب به موازین عبودیت باشد و با انجام وظیفه و مشی بر طبق رسم عبودیت تقرب به مولی حاصل می شود

همین سخن در بحث انقیاد مطرح است و با انقیاد تقرب ایجاد می شود چون رسم عبودیت حاصل است مثلا اگر دوست مولی را به تصور این که دشمن مولی است بکشد این تقرب محسوب می شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo