< فهرست دروس

درس اصول استاد حمید درایتی

99/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مفاهیم/مفهوم شرط

 

خلاصه بحث سابق بحث در ارتباط با مفهوم شرط بود ادله ای بر اثبات مفهوم و جوابها مطرح شد آخرین بحث استدلال به روایاتی بود که حکم شرعی از جمله شرطیه استفاده شده است .

 

روایت جمیل

تفسير القمي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ- ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ فَإِنَّا نَدْعُو فَلَا يُسْتَجَابُ لَنَا- قَالَ لِأَنَّكُمْ لَا تَفُونَ لِلَّهِ بِعَهْدِهِ- وَ إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ أَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ - وَ اللَّهِ لَوْ وَفَيْتُمْ لِلَّهِ لَوَفَى اللَّهُ لَكُمْ.[1]

 

وجه استدلالاز امام سوال شد از خدا درخواست می کنیم و خداوند عطا نمی کند در حالی که خداوند می فرماید ادعونی استجب لکم حضرت فرمودند چون شما به عهد خود وفا نکردید لذا خدا به عهدش وفا نمی کند .اوفو بعهدی اوف بعهدکم شرط مقدر دارد یعنی اگر به عهدم وفا کنید به عهدم وفا می کنم .حضرت عدم برآورده شدن حاجات را مستند به مفهوم آیه کردند چرا که مفهوم آیه این است که که اگر وفا به عهد من نکنید به عهد خودم در اجابت وفا نمی کنم.بنابر این آیه در حکم "ان وفیتم بعهدی اوف بعهدکم است" و امام به مفهوم آیه استدلال کرده اند پس روایت دلالت دارد بر مفهوم دارد .

 

اشکال بر استدلال

    1. استدلال به مفهوم نمی باشد بلکه ظهور اوفوا در تعیینیت است یعنی معینا باید وفا به عهد من کنید پس اثر منحصرا مترتب بر وفاء به عهد است.

از ظهور تعیینی امر در وفای به عهد استفاده می کنند نتیجه وفای به عهد پروردگار متعال در عمل و امتثال امر است یعنی اتیان پس از ظهور در تعیینیت استفاده می شود اتیان متعلق امر شرط منحصر بر جزاء است پس استفاده انحصار به لحاظ ظهور در تعیینیت است و مفهوم نه به جهت دلالت جمله شرطیه بر مفهوم است.

    2. استدلال امام به منطوق آیه است یعنی وعده استجابت منوط به وفای به عهد است و در صورت فقدان وفاء به عهد وعده منتفی است خداوند تعهدی به بندگان داده است که ادعونی استجب لکم که منوط و مشروط است به وفای به عهد خود و آن عهد این است: "الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدو ا الشیطان" یک تعهدی بندگان دارند که عبادت شیطان نکنند و تعهدی خداوند دارد که استجب لکم و تعهد خداوند منوط به وفای به تعهد بندگان است لذا تعهد خداوند مشروط بوده است نه مطلق لذا به منطوق استدلال کرده ند

 

در واقع هر مشروط بدون شرط تحقق ندارد و آیه افاده می کند وفاء به تعهد مشروط به وفاء تعهد است.

 

روایت صالح بن سعید

وَ رُوِيَ أَنَّهُ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي قِصَّةِ إِبْرَاهِيمَ ع قٰالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هٰذٰا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كٰانُوا يَنْطِقُونَ قَالَ مَا فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ وَ مَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمُ ع قِيلَ وَ كَيْفَ ذَلِكَ؟ فَقَالَ إِنَّمَا قَالَ إِبْرَاهِيمُ فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كٰانُوا يَنْطِقُونَ فَإِنْ نَطَقُوا فَكَبِيرُهُمْ فَعَلَ وَ إِنْ لَمْ يَنْطِقُوا فَكَبِيرُهُمْ لَمْ يَفْعَلْ شَيْئاً فَمَا نَطَقُوا وَ مَا كَذَبَ إِبْرَاهِيمُ ع‌[2]

از امام صادق علیه السلام سوال شد از فعل حضرت ابراهیم که بعد از انهدام بتها گفت ﴿قال بل فعله کبیرهم هذا فاسالوهم ان کانوا ینطقون﴾

حضرت فرمودند نه بت بزرگ بتها را شکست نه ابراهیم دروغ گفت بلکه ابراهیم گفت ﴿فاسالوهم ان نطقوا فکبیرهم فعل وان لم ینطقوا فلم یفعل﴾ یعنی اگر می توانند بتها سخن بگویند بت بزرگ شکسته است و حال که سخن نمی گویند پس بت بزرگ کاری نکرده است .

حضرت به مفهوم آیه استدلال می کنند که اگر نمی توانند سخن بگویند کاری نکرده اند و اگر جمله شرطیه مفهوم نداشت استدلال حضرت برای عدم کذب بودن سخن حضرت ابراهیم صحیح نبود.

 

اشکالممکن است گفته شود امام علیه السلام می فرمایند حضرت ابراهیم به گونه ای سخن گفتند که توریه شود نه کذب یعنی فعل حضرت ابراهیم تفسیر شده است و مراد حضرت را بیان می کند و نه این که از ظهور کلام حضرت ابراهیم افاده مفهوم شود.دیگر این که جمله شرطیه ظهور در مفهوم ندارد و در واقع تعلیق بر علت انحصاری است بالقرینه ، از آنجا که گوینده صادق و معصوم بوده از جمله شرطیه علت انحصاری افاده می شود . ما گفتیم وضع ادات شرط ،اطلاق و انصراف دلالت بر علت انحصاری ندارد اما بالقرینه می شود علت انحصاری مستفاد باشد پس دلالت نمی کند بر این که جمله شرطیه دلالت بر مفهوم می کند.

 

روایت عبید بن زراره

عبید بن زراره قال قلت لاب عبد الله علیه السلام قوله عزوجل فمن شهد منکم الشهر فلیصمه قال ما ابینها من شهد فلیصمه و من سافر فلا یصمه.[3]

به امام صادق علیه السلام عرض کرد فمن شهد الشهر فلیصمه حضرت فرمودند من شهد الشهر فلیصمه و من سافر فلا یصمهحضرت استدلال کرند به مفهوم آیه که هر کس ماه را درک نکرد یعنی مسافرت بود روزه نگیرد و فرمودند مطلب روشن است که منطوق دلالت بر وجوب صوم می کند و مفهوم بر عدم وجوب صوم دلالت می کند.

 

جواب

    1. عده ای معتقدند ادات شرط مورد بحث علم اصول ادات شرطی است که مفادش صرفا تعلیق باشد اما اداتی که خودش دارای مفهوم اسمی است مورد بحث نیست و کلمه من از اداتی است که صرفا از آن تعلیق نمی فهمیم بلکه دارای مفهوم اسمی است . طبق این ادعا تنها حرفی که در علم اصول مورد بحث است ان می باشد چون ما هم معنای اسمی دارد .

    2. در این آیه قرینه وجود دارد در ذیل آیه می فرماید "او کان علی سفر فعدة من ایام اخر"هر کس در سفر است فعدة من ایام اخر لذا روایت در مقام افاده مفهوم از جمله شرطیه نیست و کلام حضرت بیان همین ذیل است.

 

استدلال به جریان مناظره هشام با مخالف

قَالَ الْمُخَالِفُ إِنَّ الْحَكَمَيْنِ لِقَبُولِهِمَا الْحَكَمَ كَانَا مُرِيدَيْنِ لِلْإِصْلَاحِ بَيْنَ الطَّائِفَتَيْنِ فَقَالَ هِشَامٌ بَلْ كَانَا غَيْرَ مُرِيدَيْنِ لِلْإِصْلَاحِ بَيْنَ الطَّائِفَتَيْنِ فَقَالَ الْمُخَالِفُ مِنْ أَيْنَ قُلْتَ هَذَا قَالَ هِشَامٌ مِنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْحَكَمَيْنِ حَيْثُ يَقُولُ إِنْ يُرِيدٰا إِصْلٰاحاً يُوَفِّقِ اللّٰهُ بَيْنَهُمٰا فَلَمَّا اخْتَلَفَا وَ لَمْ يَكُنْ بَيْنَهُمَا اتِّفَاقٌ عَلَى أَمْرٍ وَاحِدٍ وَ لَمْ يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا عَلِمْنَا أَنَّهُمَا لَمْ يُرِيدَا الْإِصْلَاحَ رَوَى ذَلِكَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ‌[4]

مناظره ای بین هشام بن حکم با یکی از مخالفین رخ داد فرد مخالف گفت در جنگ صفین عمرو عاص و ابو موسی حکمیت را پذیرفتند و مرادشان از این داوری بین اصحاب معاویه و امیر المومنین علیه السلام اصلاح بین امت بود و اگر این قرار نبود معنی نداشت پذیرفتن حکمیت

هشام بن حکم گفت آن دو اراده اصلاح نداشتند طرف مناظره گفت از کجا چنین می گویی هشام به این آیه استدلال کرد که: ﴿"ان یریدا اصلاحا یوفق الله بینهما"﴾ تمامیت استدلال هشام بهآیه در این است که جمله شرطیه مفهوم داشته باشد که اگر اراده اصلاح نداشته باشند صلح و صفا بر قرار نخواهد شد .

مرحوم شبر این دلیل را یکی از ادله نقلی بر مفهوم شرط می دانند .

 

اشکالفهم هشام بن حکم نسبت به افاده مفهوم از آیه حجیت ندارد البته این نقل می تواند دلالت کند ارتکاز مردم از جمله شرطیه مفهوم است با توجه به اینکه مخالف انکار نکرد مفهوم داشتن را و ساکت شد و استناد را پذیرفت.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo