< فهرست دروس

درس تفسیر استاد الهي زاده

91/01/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع:تفسیر آیۀ66(2)
 «وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ» مائده/66
 تناسب آیات
 گفته شد آیۀ 66 تفصیل مطلبی است که به اجمال در آیۀ 65 بیان گردید: اگر از جانب اهل کتاب ایمان وتقوا باشد، ازجانب خدا هم تکفیر سیئات و دخول در باغهای پر نعمت خواهد بود و اگر آنان فراتر از ایمان و تقوا کتابهای آسمانی را اقامه کنند آنها این نعمت های فراوان را مصرف هم خواهند کرد.
 دنیوی بودن نعمت های وعده داده شده در آیه
  (لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ) از بالای سرشان میوه های درختی و (مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ) محصولات روی زمین. این نخستین لایۀ معنایی این جمله است، و کار مفسر این است که علاوه بر کشف اولین معنا به فکر توسعۀ معنای آیه هم باشد، چه در مراتب و چه در مصادیق. این آیه حتی باران و رزق و روزی های معنوی مثل علم را هم شامل می شود ولکن این تفسیر باطنی است. ما نمی خواهیم معنای آیه را منحصر در معنای ظاهری کنیم. واژه «اکل» در «لأکلوامن فوقهم» ازخوردن به تصرف توسعه پیدا می کند و از تصرف در محسوس به تصرف در غیر محسوس. طعام از طعام محسوس به غذای روح توسعه می یابد امام صادق(ع) فرمودند: فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِه عبس/24 یعنی به علمش نگاه کند که ازکجا اخذ کرده، علم برای روح مثل غذا برای جسم است بنابراین تا زنده هستیم باید مصرف علم داشته باشیم. نزول ملائکه از بالا و الهامات آنها هم روزی است: إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا فصلت/30 ولی اینها تفسیر باطنی آیه است.
 پرهیز از توجیه و تأویل عبارات قرآن
  فعل کفّرنا و أدخلنا هر دو ماضی می باشد اگر مراد بهشت باشد، باید توجیه کنیم که ماضی محققة الوقوع در حکم مضارع است ولی از راه نباید سراغ توجیه رفت به راحتی اجازۀ تصرف در قرآن را به خود ندهیم فعل«ادخلنا» در دو مورد دیگر نیزدربارۀ دنیا بکار رفته مثلاً در باره لوط(ع) می فرماید: وَ أَدْخَلْناهُ في‌ رَحْمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحين انبیاء/75. درآیه ی مورد بحث سیاق آیات قبل و بعد نیز مربوط به گرفتاری های اهل کتاب در دنیاست، در موارد مشابه دیگر نیز مانند: وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً جن/16 فعل «أَسْقَيْنا» ماضی بوده و امتحان شدن توسط نعمت های دنیوی را می فهماند؛ و نیز در آیۀ وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا... اعراف/96 که اسلوبی مشابه آیه 65 مائده را دارد برکات دنیوی مراد است. تا جایی که جا دارد اصل را بر حفظ عبارات بگذاریم.
  برای عبور از معنای ظاهری به دو قرینه احتیاج داریم : 1- قرینۀ قطعیۀ صارفه 2- قرینۀ معیّنه.
 پیشرفته بودن سطح تفسیر روایی
  نباید چنین تصور کرد که روایات تفسیری آمده اند قرآنِ گنگ را معنا کنند؛ خیر! قرآن در لایه ی اولش رسا و گویاست و روایات اعماق و باطن آیات را بیان می کنند.
 رابطه میان عمل جوامع با گرفتاری ها و نعمت ها
 «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَكَفَّرْنا عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنَّاتِ النَّعيم» مائده/65
 «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» اعراف/96
 و بر طبق آیه 64 مائده در آن زمان اهل کتاب در قحطی بودند که می گفتند: يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَة و گرفتاری آنها به خاطر طغیان و فساد در زمین بود راه نجات آنان در این دو آیه(65و66) بیان شد.
 وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ: این قرآنی که به سوی آنها نازل شده (با توجه به این که سورۀ مائده آخرین سوره ای است که بر پیامبر نازل شد)، قرآن مهیمن بر تورات و انجیل است: وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتابِ وَ مُهَيْمِناً عَلَيْه [1] مائده/48 ، اهل انجیل، تورات را هم دارند و اهل قرآن هر سه را دارند، ما مسلمانان تمام کتب آسمانی را قبول داریم: آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِه بقره/285 اما قرآن مهیمن و حاکم بر کتاب های پیشین بوده و مطالب آنها را هم دارد.
 مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ: ضمیر منهم به اهل کتاب بر می گردد. امت یعنی گروهی که انسجام داخلی دارند، یک جریان و گروه را امت گویند. مقتصد، ازمادۀ قصد به معنای اراده و عزم گرفته شده و مقتصد کسی است که از اراده اش استفاده می کند. اقتصاد در امور دنیوی میانه رویست و در امور اخروی سبقت گرفتن. ارتباط بین عزم و اراده و میانه روی این است که اگر کسی بخواهد میانه باشد بایستی اهل قصد باشد. ارادۀ عاقلانه است که انسان را از افراط و تفریط باز می دارد برای تحقق میانه روی قصد لازم است اما افراط و تفریط طبیعی و غریزی است.
  می فرماید عده ای از اهل کتاب (درعمل به دین) میانه رو هستند در اعمالشان میانه روند، به قرینۀ جملۀ بعد که می فرماید: و بسیاری ازآنها بد عمل می کنند. انسانها بر سه گروهند، در سورۀ فاطر می فرماید: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ فاطر/32. با توجه به این آیه دو طرف مقتصد شناخته می شود.
 وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما يَعْمَلُونَ: مقابلِ کثیر، قلیل است، عده ی کمی مقتصدند و بسیاری ازآنها بد کردارند. باید توجه داشت که کثیر از اکثر بیشتراست . برای تحقّق قوانین و سنن اجتماعی خداوند اکثریت لازم است اکثر در مقابل کثیراست مثلاً اکثر60% و کثیر 40% است اما کثیردر مقابل قلیل80% است.
 «ساء» هم بدی را می فهماند هم شگفتی را. دربارۀ منافقان هم گفته شده اتَّخَذُوا أَيْمانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ ساءَ ما كانُوا يَعْمَلُون منافقون/2. که استمرار بدی آنها را می فهماند. تفکر منافقان در امت اسلام همان تفکر یهودیان است.
 مقدمه ای در باره آیه بعد(67) و تناسب آن
 آیات 55و56 مائده که پیرامون ولایت بود دربین آیات مربوط به یهود قرار دارد. آیۀ 67(آیۀ تبلیغ) نیز در بین آیات مربوط به اهل کتاب قرار گرفته که می فهماند مخالف ومدعی جدّی ولایت اهل کتاب هستند به همین جهت فرمود: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياءَ مائده/57 .
 


[1] . و ما اين كتاب [قرآن‌] را به حقّ به سوى تو فرو فرستاديم، در حالى كه تصديق‌كننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo