< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

95/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شبهات تناسخیه

الجواب: لا نسلم أن نفوس الأشقياء تتصل عند قلة شواغلهم البدنية بالمبادي العالية بل غاية ما يصل إليه نفوس الممرورين و النائمين و ما يجري مجراهم من الكهنة و المجانين بعض البرازخ المتوسطة بين هذا العالم و عالم القدس و لا نسلم أيضا أنه إذا جاز اتصال نفوس الأشقياء في هذه النشأة بذلك العالم لقلة الشواغل و تعطل الحواس‌ يجب أن يحصل لها ذلك أيضا في الآخرة لجواز أن تكون نفوسهم هناك أشد اشتغالا عنه- بما غشيهم من عظائم الأهوال و الشدائد و الدواهي التي لم يبق لهم التفات إلى شي‌ء غيرها لأنهم المقيدون بالسلاسل و الأغلال المحجوبون عن مشاهدة عالم الأنوار كما أشير إلى أحوالهم في الكتاب الإلهي؛ «وَ جَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا- فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ» و «كَلَّا بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ» و «كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ» و « و قد حيل بينهم و بين ما يشتهون».

و منها: أنهم تشبثوا بكلام الأوائل من الحكماء

كأفلاطون و من قبله من الأساطين- و بإشارات الأنبياء المعصومين من الخطاء و الكذب و بآيات الصحيفة الإلهية كقول القائل الحق: «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ» و قوله تعالى: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ» و قوله تعالى: «رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى‌ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ» و قوله تعالى: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» و قوله تعالى: «قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ»

و الجواب: أن الذي ورد من الأقدمين في نقل النفوس الإنسانية إلى الأبدان الحيوانية وجهناه إلى غير ما وجهوه إليه و حملناه على غير ما حملوه من إثبات التناسخ- و كذا ما ورد في الرموز القرآنية و الكلمات النبوية لها محامل صحيحة غير ما فهمه أصحاب هذا المذهب فإن أكثر مواعيد النواميس الإلهية إنما يتحقق في دار أخرى غير هذه الدار و ليست الدار الآخرة منحصرة في عالم العقل المجرد عن المقادير و الأشكال و الصور بل عالم الآخرة عالمان عالم عقل نوري و عالم حسي منقسم إلى دار النعيم و دار الجحيم أحدهما نوراني و الآخر ظلماني فالأول للمقربين و الثاني للسعداء الصالحين و أصحاب اليمين و الثالث للأشقياء المردودين إلى أسفل السافلين و أصحاب الشمال و المغالطة في حمل كلام الأنبياء و الحكماء على التناسخ أنما نشأت من الخلط بين معنى الحشر و النسخ و من الغفلة و الجهل بتحقق عالم آخر متوسط بين عالم الطبيعة و عالم العقل فيه يحشر الناس على هيئاتهم المناسبة لأخلاقهم على التفصيل المقرر بينهم المشهور منهم

 

ملا صدرا دو جواب از این دلیل دوم می دهند:

جواب نخست شبهه دوم: نفوس اشقیاء با کم کردن اشتغالات بدنی به عالم عقل متصل نمی شود نهایت اتصالی که برای نفوس ایشان بر حسب کم شدن اشتغالات حسی و بدنی پیدا می شود با برخی از برازخ و با مراتب پایین عالم برزخ می باشد برزخ خود واسطه بین طبیعت و عالم عقل است کما این که مجانین و کاهان ها هم مانند نایمین و ممرورین و گرفتاران غلبه صفرا به مراتب پایین برزخ متصل می شوند و اطلاع بر مغیباتی پیدا می کند برزخ این جا هم برزخ نزولی است نه برزخ صعودی

جواب دوم شبهه دوم: بر فرض که نفس اشقیا در عالم دنیا بخاطر کم شدن اشتغالات بدنی به عالم عقل متصل گردند اما در عالم آخرت نمی توانند به عالم عقل متصل شوند به جهت شدت گرفتاری که در آنجا دارند به قول قرآن؛ « يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ {34} وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ {35} وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ {36} لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ {37}»

پدر را نه پروا ز کار پسر    زن و شوهر از کار هم بی خبر

 

ایشان در آخرت محصور اند و در حصر به سر می برند؛ «وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ يُبْصِرُونَ» {9} و نمی تواند از عالم عقل با خبر شده و آن را مشاهده بنمایند «کلا بل ران علی قلوبهم بما کانوا یکسبون» بخاطر اکتساباتشان حجاب بر نفسشان آویخته شود و «کلا انهم عن ربهم یومئذٍ لمحجوبون» ایشان در پرده و حصر اند و «لقد حیل بینهم و بین ما یشتهون» این طور نیست که به هر چه بخواهند دسترسی داشته باشند

دلیل سوم تناسخیه: ایشان کلمات اساطین حکمت و آیات و روایاتی را نقل کرده و برداشت تناسخ از آن نموده اند مانند؛

    1. قوله تعالى: «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ» ملا صدرا این آیه را بعد معنا می کند

    2. و قوله تعالى: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ»

    3. و قوله تعالى: «رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى‌ خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ»

زیرا در تناسخ نزولی؛ دو اماته و دو احیا در این آیه بیان شده است؛

     اماته اولی از عالم انسان است و احیای اول به عالم حیوانی است

     و اماته دوم از عالم حیوانی و احیای دوم احیای به عالم نباتی است

در تناسخ صعودی؛ برعکس فرض فوق می باشد

حکیم سبزواری در تعلیقه معنا می کند که؛

     اماته اُولی اماته از وجود دنیوی و احیای اول به احیای به وجود برزخی است

     و اماته دوم از وجود برزخی و احیای دوم احیای به وجود اخروی است

گاه فرد از وجود دنیوی می میرد و به وجود برزخی زنده می شود و بار دیگر از وجود برزخی می میرد و به وجود اخروی زنده می شود زیرا قالب برزخی با بدن اخروی فرق دارد که فرقش به شدت و ضعف است

و نسبت بدن اخروی به بدن برزخی نسبت یقظه به نوم ویا بیداری به خواب است کما این که نسبت بدن برزخی به بدن دنیوی نسبت بیداری به خواب است. مرحوم قاضی گوید: این جمله معروف و مشهور که در عبرت گیری از مردگان قبرستان می گویند: «بیدار بُدیم و جمله در خواب شدیم » در واقع بر عکس است و «در خواب بدیم و جمله بیدار شدیم» و «الناس نیام و اذا ماتوا انتبهوا»

کسی که می میرد و ارتحال به آخرت می یابد و کوچ به آن جا می کند تا زمانی که نگاهش به قفا است و به تعبیری با طبیعت انس دارد تا آن موقع برزخ اوست و این در افراد فرق می کند حکیم سبزواری در تعلیقه ای در شرح منظومه می فرماید: اگر تعلق به دنیا به اندازه علاقه تشنه در بیابان به آب باشد که در تشنگی فقط آب بخواهد و این فرد این مقدار به دنیا تعلق داشته باشد همین باعث گرفتاری است تا زمانی که این نگاه به پشت سر است این برزخ است امام خمینی در کتاب اربعین می فرماید: بنا بر روایت برزخ اولیاء فقط 3 روز است ائمه ع برزخ ندارند وقتی غلبه ظهور اخروی حاصل شده و چشم تیز بین شده که به تعبیر قرآن؛ « لَقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» {22}

وقتی که شهود اکید و شدید شد و ظهور اخروی به انس بر طبیعت غلبه یافت قیامت شروع می شود. شهید مطهری در حیات جاوید می فرماید: انسان تا در برزخ است از اعتقادات سوال می شود و رسیدگی به بقیه امور مربوط به قیامت است و صراط و حساب و میزان و ... در وجود اخروی است و با آن وجود اخروی است که اشقیاء وارد جهنم می شوند.

 

    4. و قوله تعالى: «رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ» که در آیه قبل گفته شد: «فهل الی خروج من سبیل» راه خروجی ندارند و از این بدن قطع علاقه کرده و باز به بدن دیگر تعلق می یابند و تناسخ این گونه استدلال می کند که خدا یا ما را از قید و بند ابدان حیوانی خلاص کند در حالی که آیه مربوط به جهنم است

    5. و قوله تعالى: «قالَ: اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ». به جهنمیان این خطاب به سگ را می کنند که دلیل تناسخ است و نفس از بدن انسان ها به بدن سگ تعلق می پذیرد و از این جهت است که خطاب سگ بدان ها می شود

جواب ملا صدرا: هیچ کدام از این 3 دسته یعنی کلمات بزرگان و آیات و روایات دلالت بر تناسخ نمی کند و منشأ اشتباه که این جملات را دلیل بر تناسخ گرفتهاند دو چیز است؛

    1. ایشان بین حشر و تناسخ خلط کردند این جملات مربوط به حشر است نه تناسخ

    2. غفلت و جهل به عالم مثال که عالم آخرت را منحصر در عالم عقل دانسته اند در حالی که چنین کردند اما در عالم عقل شقاوت و گرفتاری و رنج و بدبختی راه ندارد بلکه عالم عقل سراسر خیر و نور و سرور و شادی و ... است

و عالم آخرت شامل مثال و برزخ را هم می شود عالم برزخ یک عالم حسی است اما نه حس ظاهر بلکه به حس باطن و به چشم برزخی حسی است و با حواس اخروی برزخی محسوس است و دو بخش هم دارد که سعادت و شقاوت در کنار هم هستند برخی سعادت وبهشت است و برخی هم شقاوت است که دوزخ است

عالم عقل مخصوص مقربین است ایشان رهسپار عالم عقل می شوند بهشت عالم مثال و برزخ از آنِ اصحاب یمین است جهنم هم از آنِ اصحاب شمال اند

سپس ملا صدرا می فرماید: در این عالم برزخ و مثال که واسطه بین طبیعت و عالم عقل است انسان ها بر حسب اخلاق و ملکات که بر وجودشان حکمفرما است به صورت هایی که مناسب با آن اخلاق و ملکات علمیه و عملیه است محشور می شوند دسته ای صورت انسانی و ملکی دارند که اصحاب یمین اند اما اصحاب شمال صورت انسانی ندارند و با همان تفصیلی که تناسخیه گفتند درست است ولی مربوط به عالم مثال است نه طبیعت

بهر حال اگر چند اخلاق ذمیمه در کسی باشد چطور نفسش بعد از مفارقت از بدن به ابدان مختلف حیوانات تعلق می گیرد که در فصل قبلی این تفصیل بیان شده است و باز ملا صدرا تکرار می کنند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo