< فهرست دروس

درس اسفار استاد اسحاق‌نیا

96/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مراتب اعتقاد به حشر جسمانی

ثم بيّن كون تلك‌ الأمور الموعودة كناية عن اللذات و الآلام العقلية بأن الحيّة بنفسها لا تؤلم بل الذي يلقاك منها هو السمّ ثم السمّ ليس هو الألم بل عذابك في الأثر- الذي يحصل فيك من السمّ؛

     فلوحُصل مثل ذلك الأثر من غير السمّ‌ لكان العذاب قد يؤثر و كان لا يمكن تعريف ذلك النوع من العذاب إلا بأن يضاف إلى السبب الذي هو يفضي إليه في العادة

     فإنه لوخلق في الإنسان لذة الوقاع مثلا من غير مباشرة صورة الوقاع لم يمكن تعريفها إلا بالإضافة إليه لتكون الإضافة للتعريف بالسبب و تكون ثمرة السبب حاصلة و إن لم يحصل صورة السبب و السبب لثمرته لا لذاته

و هذه الصفات المهلكات- تنقلب مؤذيات و مؤلمات في النفس عند الموت فيكون آلامها كألم اللدغ و اللسع من غير وجود حيات و عقارب و انقلاب الصفة مؤذية يضاهي انقلاب العشق مؤذيا عند موت المعشوق فإنه كان لذيذا فصار اللذيذ بنفسه مؤلما حتى نزل بالقلب من أنواع العذاب ما يتمنى معه أنه لم يكن قد تنعم بالعشق و الوصال بل هذا بعينه أحد أنواع عذاب الميت.

 

پنج مرتبه اعتقاد به معاد جسمانی بیان شده است اکنون سخن از مرتبه 4 است که وعده ها ووعید های شرعی کنایه از انواع لذات و آلام عقلی می باشند ومراد احتمال 3 است ومنظور لذت و الم مدرَک می باشد یا به تعبیر دیگری که ملا صدرا بعد بیان می کند؛ مراد از لذت و الم عقلی حالات نفس است حالت التذاذ و حالت تألم است وبا دو تعبیر می گوید: لذات و آلام حالات معنوی و کمالات نفسانی است؛

     حالات معنوی نسبت به لذات برای اهل طاعات است

     حالات نفسانی وحالت لذت و الم حاصله برای نفس است وچیزی جز درک و ادراک نیست وعقلی بودن آن به معنای ادراکی بودن آن است

بعد ملاصدرا بیانی از غزالی نقل می کند که این مرتبه وقول تبیین می شود که روشن گر احتمال سوم از استاد اسحاق نیا است که چطور وعده ها ووعید های شرعی کنایه از لذات و آلام می باشند وچیزی جز درک و ادراک نیست؛

بیان غزالی: مثلا مار خود الم نیست سمی که بر اثر گزیده شدن وارد بدن می شود دردآور است حتی آن سم هم در کسی که اثری ندارد الم نیست وبدنشان نسبت به زهر مار ایمنی دارد ومقاوم است مار و سم سبب الم می باشند الم اثری است که از سم با گزیدن مار حاصل می شود که آن هم چیزی جز ادراک نمی باشد آن چه مقصود از وعید است وعاصی به مار و عقرب تهدید شده است مقصود آن درد و المی است که فرد را نیش زده ووارد بدن او می شود مقصود اصلی آن درد است وواقعا ماری در کار نیست

اما چرا شارع به طور مستقیم مار را نگفته است؟

غزالی گوید: اگر کسی بخواهد این درد را برای کسی تعریف کند این امکان ندارد مگر این که آن را با سبب عادی و معمولی تعریفش کنند تنها راه تعریف این درد از راه سبب عادی آن است که از مار و عقرب سخن به میان بیاید و شارع هم چنین کرده است اما قصد او واقعا مار و عقرب نبوده است

یا مثلا در لذت ها اگر لذتی که از وقاع حاصل می شود را بدون عمل نکاح بخواهد بیان دارد بدون این که سبب عادی و معمولی آن بیان دارد برای تعریف آن چاره ای نیست جز این که با سبب عادی و معمولی آن تعریف کنند که شارع هم با وعده حورالعین چنین کرده است اما قصد اصلی او لذت حاصل از این عمل است.

حال بعد از مرگ چه فرایندی طی می شود که آن لذت و الم درکی ومعنوی ونفسانی برای شخص بدون اسبابش حاصل می گردد؟

غزالی این فرآیند را این گونه توضیح می دهد که؛ صفات نفسانی اشخاص که گاه حمیده و گاهی هم رذیله است گاهی مُنجیه و گاه هم مهلکه است این صفات است که بعد از مرگ وبعد از مفارقت نفس از بدن منقلب شده و به آن لذت والم مقصود شارع از وعد ووعیدش تبدیل می شود

غزالی برای تبدیل صفت به الم مثال می زند که صفت عشق و محبت دنیوی که شخصی دارد وکسی به معشوقی عشق می ورزد اگر معشوق را بر اثر حادثه ای از دست بدهد همین صفت عشق برای او درد ورنج می شود به گونه ای که آرزو می کند که کاش چنین عشقی به وجود نیامده بود همین عشقی که تا محبوب بود برایش لذت و شیرینی و گوارایی بود حال در فراق به الم و رنج بدل شده است

نباید بست اندر چیز و کس دل    که دل برداشتن کاری است مشکل

 

وصفت دل دادگی به مظاهر دنیوی در دوران زندگی برایش لذت بخش است ولی بعد از مرگ باید لذات را گذاشته و برود وهمین دلدادگی ها از انواع عذابی است که شخص بعد از مفارقت نفس از بدن پیدا می کند

در مقابل اگر صفت نفس دلدادگی به معارف وموجودات بالاتر از این موجودات دنیوی باشد واقتضائاتی هم در مرحله عمل برایش به بار آورد و در برابر هر صفتی عملی از او صادر شود بعد از مرگ همین ها برایش لذت می شود قرآن می فرماید: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (14) قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ (15) »[1]


[1] سوره، آل عمران آيه14 و15.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo