< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

98/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/ قمار/ حکم قمار

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت درباره حرمت تکلیفی و وضعی قمار بود. قمار حرمت تکلیفی و وضعی دارد؛ این مدعایی بود که در مباحث گذشته مطرح شد. آیات و روایاتی را بیان کردیم که دلالت داشت بر این‌که قمار هم حرمت تکلیفی و هم حرمت وضعی دارد؛ یعنی هم گناه است و عذاب دارد و هم آنچه از قمار به دست انسان می‌رسد، به ملکیت او در نمی‌آید.

روایت بیست و ششم: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا[1] عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ[2] عَنْ عَلِيِّ بْنِ سَعِيدٍ[3] عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِّ[4] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه‌السلام) قَالَ: «الْمُطَّلِعُ فِي‌ الشِّطْرَنْجِ‌ كَالْمُطَّلِعِ فِي النَّارِ».[5]

امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: کسی که اشراف بر شطرنج دارد مانند کسی است که اشراف بر آتش (جهنم) دارد.

مطلع تنها علم داشتن را شامل نیست بلکه ممکن است شامل کسی که در مجلس شطرنج حضور دارد یا کسی که میزبان مجلس است را هم شامل شود. کسی که مطلع بر شطرنج است مانند کسی است که با آتش‌بازی می‌کند که ممکن است آتش او را فراگیرد و او را بسوزاند.

سند روایت ضعیف است اما به‌عنوان مؤید به ما می‌فهماند که باید از قمار دوری کنیم.

روایت بیست و هفتم: مُحَمَّدُ بْنُ إِدْرِيسَ[6] فِي آخِرِ السَّرَائِرِ نَقْلاً مِنْ كِتَابِ جَامِعِ الْبَزَنْطِيِّ[7] عَنْ أَبِي بَصِيرٍ[8] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) قَالَ: «بَيْعُ الشِّطْرَنْجِ حَرَامٌ وَ أَكْلُ ثَمَنِهِ سُحْتٌ وَ اتِّخَاذُهَا كُفْرٌ وَ اللَّعِبُ بِهَا شِرْكٌ وَ السَّلَامُ عَلَى اللَّاهِي بِهَا مَعْصِيَةٌ وَ كَبِيرَةٌ مُوبِقَةٌ وَ الْخَائِضُ فِيهَا يَدَهُ كَالْخَائِضِ يَدَهُ فِي لَحْمِ الْخِنْزِيرِ لَا صَلَاةَ لَهُ حتّى يَغْسِلَ يَدَهُ كَمَا يَغْسِلُهَا مِنْ مَسِّ لَحْمِ الْخِنْزِيرِ وَ النَّاظِرُ إِلَيْهَا كَالنَّاظِرِ فِي فَرْجِ أُمِّهِ وَ اللَّاهِي بِهَا وَ النَّاظِرُ إِلَيْهَا فِي حَالِ مَا يُلْهَى بِهَا وَ السَّلَامُ. عَلَى اللَّاهِي بِهَا فِي حَالَتِهِ تِلْكَ فِي الْإِثْمِ سَوَاءٌ وَ مَنْ جَلَسَ عَلَى اللَّعِبِ بِهَا فَقَدْ تَبَوَّأَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ وَ كَانَ عَيْشُهُ ذَلِكَ حَسْرَةً عَلَيْهِ فِي الْقِيَامَةِ وَ إِيَّاكَ وَ مُجَالَسَةَ اللَّاهِي وَ الْمَغْرُورِ بِلَعِبِهَا فَإِنَّهَا مِنَ الْمَجَالِسِ الَّتِي بَاءَ أَهْلُهَا بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ يَتَوَقَّعُونَهُ فِي كُلِّ سَاعَةٍ فَيَعُمُّكَ مَعَهُمْ».

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: خریدوفروش شطرنج حرام است. تصرف در پولی که از شطرنج گرفته می‌شود سحت و حرام است. کسی که شطرنج‌باز است و تشکیلات آن را فراهم کند، کافر است. کسی که با آن بازی می‌کند، مشرک است. کسی که به شطرنج‌باز سلام می‌کند معصیت کرده. این گناه کبیره‌ای است که انسان را هلاک می‌کند. کسی که دست خود را در شطرنج (و قمار) فرو می‌برد مانند کسی است که دست خود را در گوشت خوک فرو می‌برد؛ نمازش قبول نیست مگر این‌که دستش را بشوید همان گونه که اگر به گوشت خوک دست‌زده بود باید دستش را می‌شست ... کسانی که قماربازی نگاه می‌کنند در گناه او شریک هستند (زیرا باعث تشویق او است). نشستن در مجلس قمار، جایگاهش در جهنم است. کسی که لذتش این باشد، در قیامت حسرت خواهد خورد. بپرهیزید از کسانی که قماربازی می‌کنند و مغرور هستند. مجلس قمار مجلسی است که سزاوار است گفته شود اهل آن سزاوار عذاب است. گناه آن این‌قدر زیاد است که هر ساعتی ممکن است عذاب خدا شامل حال آنان شود. اگر شما هم در آن مجلس باشید، آن عذاب شامل حالتان شود.

«وَ السَّلَامُ‌ عَلَى‌ اللَّاهِي‌ بِهَا مَعْصِيَةٌ» یکی از چیزهای که در روایات تاکید شده این است که به معصیت‌کار بی‌اعتنایی شود. کسی که گناهی را مرتکب می‌شود نباید با او خوش‌رویی کرد بلکه باید اخم کرد و بی‌اعتنایی کرد تا با گناه مقابله شود. اگر ببیند با این‌که گناه می‌کند همه او را تحویل می‌گیرند بازهم به کار خود ادامه می‌دهد.

روایت بیست و هفتم: عَنْ حَمْدَوَيْهِ[9] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[10] قَالَ: كَتَبَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَنْبَسَةَ يَعْنِي إِلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه‌السلام) إِنْ رَأَى سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ أَنْ يُخْبِرَنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَ‌: ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ ...﴾[11] فَمَا الْمَيْسِرُ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ فَكَتَبَ «كُلُّ‌ مَا قُومِرَ بِهِ‌ فَهُوَ الْمَيْسِرُ وَ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ».[12]

راوی نامه‌ای به امام هادی (علیه‌السلام) نوشت: آقا و مولای من اگر صلاح دانستید درباره آیه ﴿يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ ...﴾ به خبر دهید که فدایت شوم میسر چیست؟ امام نوشت: هر چیزی که با آن قمار می‌کنند میسر است و هر مسکری حرام است.

سند روایت خوب است اما شبهه‌ای وجود دارد که آیا بر اساس این روایات مطلق، بدون رهان هم قمار صدق می‌کند. آنچه در لغت وجود داشت این بود: «اللعب بالالات القمار مع الرهان». قدرمتیقن این است که اگر بازی با آلات قمار و همراه با رهان باشد، حرمت تکلیفی و وضعی محقق است و توصیفات این روایات شامل آن می‌شود. اما اگر بدون رهان باشد آیا صدق رهان می‌کند؟ اکثر از فقها فتوا به حرمت داده‌اند اما ممکن است قمار صدق نکند و تمسک به عام در شبهه مصداقیه باشد که چنین تمسکی جایز نیست. اگر رهان را مقوم قمار بدانیم، با نبود آن قمار هم صدق نمی‌کند و از موضوع این روایات خارج می‌شود.

روایت بیست و هشتم: بِإِسْنَادِهِ[13] عَنِ الْأَعْمَشِ[14] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ: «وَ الْكَبَائِرُ مُحَرَّمَةٌ وَ هِيَ ... أَكْلُ السُّحْتِ ... الْمَيْسِرُ ...».[15] امام صادق (علیه‌السلام) گناهان کبیره را بیان می‌کند که از جمله آن‌ها قمار بازی است.


[1] قال العلّامة الحلّيّ(رحمه الله) في «الخلاصة : 272» : «کلّما قال الکلینيّ(رحمه الله): عدّة من أصحابنا عن سهل بن زياد فهم عليّ بن محمّد بن علان [الکلیني : إماميّ ثقة] و محمّد بن أبي عبد الله [محمّد بن جعفر بن محمّد بن عون الأسديّ أبو الحسن الکوفي : إماميّ ثقة] و محمّد بن الحسن [الطائيّ الرازي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی] و محمّد بن عقيل الكليني [مختلف فیه و هو ثقة ظاهراً]».
[2] الآدمي : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.
[3] الرقّي : مهمل.
[4] سليمان بن جعفر بن إبراهيم الجعفري‌ : إماميّ ثقة.
[6] محمّد بن منصور بن أحمد بن إدريس‌ : إماميّ ثقة.
[7] أحمد بن محمّد بن أبي نصر البزنطي : إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع.
[8] يحيى أبو بصير الأسدي‌ : إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع.
[9] حمدويه بن نصير : إماميّ ثقة.
[10] محمّد بن عيسى بن عبيد : إماميّ ثقة.
[13] الخصال ‌2 : 603 و 610 . حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ [إماميّ ثقة] وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ [مختلف فیه و هو إماميّ علی قول، لم تثبت وثاقته] وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِيُّ [مختلف فیه و هو إماميّ لم تثبت وثاقته] وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُكَتِّبُ [مختلف فیه و هو إماميّ لم تثبت وثاقته] وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّائِغُ [مهمل] وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ [مهمل] رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ. قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ [مهمل] قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ [إماميّ لم تثبت وثاقته، ضعیف] قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ [مهمل] قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ [محمّد بن خازم أبو معاوية الضرير : مهمل] عَنِ] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ(ع)قَالَ :.
[14] سليمان بن مهران : مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo