< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

98/07/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/قمار /مراهنه بر بازی با غیر آلات قمار

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث قمار و روایات باب قمار بود. دو روایت را ذکر کردیم. این روایات حرمت وضعی را میگویند یا حرمت تکلیف و حرمت وضعی را؟

اشکال بر استدلال به دو روایت

یک از روایات این بود:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ[1] بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ[2] قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع)... قَالَ ... أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَالَ: «إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَتَنْفُرُ عِنْدَ الرِّهَانِ‌ وَ تَلْعَنُ صَاحِبَهُ مَا خَلَا الْحَافِرَ[3] وَ الْخُفَّ[4] وَ الرِّيشَ[5] وَ النَّصْلَ[6] ... وَ قَدْ سَابَقَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) أُسَامَةَ بْنَ زَيْدٍ وَ أَجْرَى الْخَيْلَ»[7] .

نفرت و لعن ملائکه به بازی کردن تعلق گرفته است یا به رهان؟ عبارت می‌گوید که لعن و نفرت به رهان تعلق گرفته؛ نه به بازی کردن.

حدیث دیگر این بود:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ[8] بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى[9] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى[10] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ[11] عَنْ أَبِيهِ[12] عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ[13] عَنْ مُوسَى بْنِ النُّمَيْرِيِّ[14] عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَيَابَةَ[15] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:‌«لَا بَأْسَ‌ بِشَهَادَةِ الَّذِي‌ يَلْعَبُ بِالْحَمَامِ وَ لَا بَأْسَ بِشَهَادَةِ[16] الْمُرَاهِنِ عَلَيْهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ أَجْرَى الْخَيْلَ وَ سَابَقَ وَ كَانَ يَقُولُ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ تَحْضُرُ الرِّهَانَ فِي الْخُفِّ[17] وَ الْحَافِرِ[18] وَ الرِّيشِ[19] وَ مَا سِوَى ذلك فَهُوَ[20] قِمَارٌ حَرَامٌ»[21] .

بررسی سند روایت: تمام افراد موجود در سند حدیث امامی و ثقه اند ؛ بجز محمّد بن موسى بن عيسى الهَمْدَاني‌ که ضعیف است و أحمد بن الحسن بن عليّ بن فضال و حسن بن عليّ بن فضّال التیمي که فطحی و ثقه اند. پس این روایت مسنده و ضعیف است.

حدیث می‌گوید که در رهان این موارد ملائکه حاضر می‌شوند و غیر این موارد حرام است؛ یعنی اهمیت و مبغوضیت و قبح در رهان است. پس خصوصیتی که در این دو روایت وجود دارد، رهان است. لذا مرحوم ایروانی می‌فرمایند: «النبويّان يدلّان على حرمة المراهنة و المعاملة دون اللعب الخارجي؛ فلعلّ المراد من الحرمة هو الفساد دون الحرمة التكليفيّة و لعن الملائكة لعلّ من جهة اللعب أو أخذ العوض و على كلّ حالّ فهما أجنبيّان عن حرمة نفس العمل و اللعب الذي هو محلّ الكلام مع أنّهما منصرفان إلى ما هو الشائع من الرهان و هو ما كان بالآلات المتعارفة؛ نعم لا يختصّ بالآلات المعدّة للّعب، فيشمل الرهان على اللعب بالخاتم و الجوز و البيض و أمّا مثل المصارعة و سائر المغالبات فهي و إن كانت شائعةً إلّا أنّ المراهنة عليها نادرة[22] ». این روایات به لعب کاری ندارند و بر رهان تاکید دارند. پس آن چیزی که حرام است، رهان است نه بازی کردن. گرفتن پول حرام است نه بازی کردن. روایات حرمت وضعی را میگویند؛ نه حرمت تکلیفی را. این احتمال نیز وجود دارد که این‌ها به مورد شایع رهان که بازی با آلات متعارفه است انصراف داشته باشند. به نظر ما اشکال مرحوم ایروانی، درست است.

روایت سوم:

[الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ][23] عَنْ يَاسِرٍ الْخَادِمِ[24] عَنِ الرِّضَا (ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَيْسِرِ قَالَ: «التَّفَلُ[25] [26] مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَالَ: الْخُبْزُ وَ التَّفَلُ‌[27] مَا يُخَرَّجُ بَيْنَ الْمُتَرَاهِنَيْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ وَ غَيْرِهِ»[28] .

بررسی سند روایت: روایت مرفوعه و ضعیف است.

میگوید که از امام رضا (ع) سؤال کردم: «معنای میسر در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾[29] چیست؟» امام فرمودند: «آن پولی که در زمان قمار یا... وسط می‌گذارند، میسر است».

از این روایت نیز متوجه می‌شویم که آنچه اهمیت دارد، «مَا يُخَرَّجُ بَيْنَ الْمُتَرَاهِنَيْنِ مِنَ الدَّرَاهِمِ وَ غَيْرِهِ» است. این است که مبغوض شارع است. این روایت سند درستی ندارد ولی در مکاسب شیخ انصاری[30] و مهذب الاحکام سبزواری به این روایت استدلال شده است.

به نظر ما این روایت حرمت رهان را می‌گوید نه حرمت لعب را.

محقق خویی ضعف سند را قبول کرده ولی حرمت وضعی و تکلیفی را از این روایت استفاده می‌کنند.[31] وقتی آن پول حرام شد، سببش نیز حرام است. ولی به نظر ما این حرف درست نیست و ملازمه‌ای بین این دو حکم وجود ندارد.

روایت چهارم

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ[32] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى[33] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ[34] عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ[35] عَنْ أَبِي الْحَسَنِ[36] (ع) قَالَ: «... كُلُّ مَا قُومِرَ عَلَيْهِ فَهُوَ مَيْسِرٌ»[37] .

بررسی سند روایت: تمام روات امامی و ثقهاند و سند روایت درست است.

در روایات قبل، دو جمله داشتیم:1. «كُلُّ مَا قُومِرَ عَلَيْهِ»: یعنی آن پول و رهانی که بر آن قرار داد بسته‌اید. 2. «كُلُّ مَا قُومِرَ بهِ»: یعنی آنچه که به وسیله آن قمار می‌شود. مثلاً: شطرنج.

امام رضا (ع) می‌فرمایند: «قمار، هر چیزی است که بر آن قمار بسته شده است». در این روایت ماده «قمار» بکار رفته، نه «لعب». در این روایت، عبارت «مَا قُومِرَ عَلَيْهِ» است؛ نه «مَا قُومِرَ بهِ»؛ یعنی آن پول که رد و بدل می‌شود میسر است. به نظر ما این روایت سند و دلالتش درست است؛ ولی مشروط بر این که «قُومِرَ عَلَيْهِ» تحقق پیدا کند و قمار، لعب با آلات متعارف همراه رهان است. در این صورت این روایت هم بر حرمت تکلیفی و هم حرمت وضعی دلالت می‌کند؛ زیرا در قرآن، میسر هم حرمت تکلیفی دارد و هم حرمت وضعی.

نکته:

این دو عنوان با هم فرق دارند: 1. «آلات المعدّه للقمار»: مثل شطرنج و نرد که برای قمار آماده شده‌اند. 2. «آلات المتعارفة للقمار»: آلاتی که در هر زمانی متعارف شده و مردم با آن قمار میکنند.

در آلات قمار، روی دو چیز می‌توانید دست بگذارید و بگویید که حرام است: «آلات المعدّه للقمار» و «آلات المتعارفة للقمار». هر دو اینها وجه دارد. اگر با رهان بازی شوند، حرام‌اند. ولی اگر چیزی از آلات معّده و متعارفه نیست: اگر شما رهان را کافی میدانید برای حرمت: لعب با این آلات همراه رهان حرام است. اگر وجود هر دو رکن را لازم میدانید برای حرمت: در این صورت لعب با این چیزها حرام نخواهد بود.

 


[1] . محمّد بن عليّ بن الحسين بن بابويه‌ القمّي: امامی و ثقه است.
[2] . امامی و ثقه است.
[3] . كالخيل و البغال و الحمير.
[4] . از شتر و فیل.
[5] . یعنی: السهم (تیر)، تیر پردار.
[6] . السيف و الرمح و السهم‌.
[8] . محمّد بن الحسن بن عليّ الطوسي‌: امامی و ثقه است.
[9] . الأشعري: امامی و ثقه است.
[10] . محمّد بن موسى بن عيسى الهَمْدَاني‌: ضعیف است.
[11] . أحمد بن الحسن بن عليّ بن فضال‌: فطحی و ثقه است.
[12] . الحسن بن عليّ بن فضّال التیمي: فطحی و ثقه است. بنابر قولی از أصحاب الإجماع است.
[13] . عليّ بن عقبة بن خالد: امامی و ثقه است.
[14] . موسى بن أكيل النميري‌: امامی و ثقه است.
[15] . امامی و ثقه است؛ ولی محقق خوئی این را قبول ندارند.
[16] . در تهذيب الأحكام، شيخ الطائفة، ج6، ص284 چنین آمده: بِشَهَادَةِ صَاحِبِ السِّبَاقِ.
[17] . من الإبل و الفيل.
[18] . كالخيل و البغال و الحمير.
[19] . یعنی: السهم (تیر)، تیر پردار.
[20] . در مصدر سابق: بدون «فَهُوَ» است.
[21] . وسائل الشيعة، الشيخ الحر العاملي، ج19، ص253، أبواب السبق والرماية، باب3، ح3، ط آل البيت.. (هذه الروایة مسندة و ضعیفة؛ لوجود محمّد بن موسى في سندها و هو ضعیف رمي بالغلو(.
[23] . تفسير العياشي، العياشي، محمد بن مسعود، ج1، ص341. محمّد بن مسعود العيّاشي : امامی و ثقه است.
[24] . امامی و ثقه است.
[25] . یعنی: الریح الکریهة.
[26] . در مصدر سابق: الثَقَل؛ یعنی: کلّ شيء نفیس، متاع المسافر و حشمه، نادر.
[27] . در مصدر سابق: الثَقَل.
[32] . الکلیني: امامی و ثقه است.
[33] . العطّار: امامی و ثقه است.
[34] . أحمد بن محمّد بن عيسى الأشعري‌: امامی و ثقه است.
[35] . امامی و ثقه است.
[36] . الإمام الرضا (ع).

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo