< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

99/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مکاسب محرمه/کذب/ خلف وعده

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره کذب بود که مصادیق کذب چیست؟

ششم: خلف وعده

اگر انسان به کسی وعده‌ای بدهد و از آن تخلف کند آیا مصداق کذب است؟ ریشه بحث این است که آیا وعده یا وعید، اخبار است یا انشاء یا مرکب از این دو؟ شما مشکلی دارید و به کسی رجوع می‌کنید و او به شما وعده می‌دهد که کاری برای شما انجام دهد این وعده است و تهدید به انجام عمل بدی علیه کسی، وعید است.

وقتی به کسی وعده می‌دهید که من فردا این کار را برای شما انجام می‌دهم دو مطلب است: 1- این کار فردا توسط من انجام می‌شود 2- من عزم دارم که این کار را انجام دهم. اخبار بر نیّت شما بر انجام کار وجود دارد، اگر مصمم هستید که آن را انجام دهید اما در موعد مقرر مشکلی پیش می‌آید و از وعده تخلّف می‌کنید، آیا این خلف وعده کذب است؟ به نظر ما در این صورت هنگامی که وعده می‌دادید دروغ نگفته‌اید؛ اتفاق بعدی باعث نمی‌شود که کلام شما کذب باشد.

صورت دوم این است که هنگام وعده دادن، نیّت این بوده که به وعده عمل نکنید؛ در این صورت می‌توان گفت که این وعده مصداق کذب است؛ زیرا وعده انجام عمل، اخبار از نیت و عزم است درحالی‌که قصد انجام ندارید.

برای حرمت خلف وعده باید اضافه نمود که این عمل، ایذاء مؤمن است. وعده دهنده در حقیقت فرد مؤمن را اذیت کرده؛ زیرا او امید به وعده دارد و وقتی خلف وعده می‌شود، ناراحت می‌شود. از طرفی خار و کوچک کردن مؤمن است. اثر دیگر خلف وعده این است به مؤمن ضرر وارد می‌کند؛ زیرا ممکن است بر اساس این وعده اقداماتی را مرتکب شده باشد که با خلف وعده متضرر شود. پس بر خلف وعده عناوین کذب، ایذاء مؤمن، سبک کردن مؤمن و ادخال ضرر بر او است.

مخصوصاً اگر یکی از شخصیت‌های مملکتی مانند رئیس‌جمهور، وزیر یا وکیلی وعده دروغ به مردم دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است و همه عناوین حرام فوق را مرتکب شده‌ است. گاهی انسان به یک مؤمن وعده می‌دهد که یک گناه است و گاهی به یک ملت وعده دروغ می‌دهد، گناه این عمل خیلی زیاد است زیرا به تک‌تک افراد مملکت وعده داده است. شخصیتی که مردم به سخن او اعتماد و اعتنا می‌کنند اگر وعده‌ای بدهد که به آن عمل نمی‌کند، گناه بزرگی کرده و اعتبار اجتماعی را از دست می‌دهد و دشمنان داخلی و خارجی، وعده دروغ رئیس‌جمهور را برای کوبیدن نظام اسلامی، علم می‌کنند تا نظام را خدشه‌دار کنند. با این کار مردم داخل و مجامع خارجی دیگر به نظام اعتماد نمی‌کنند و می‌گویند که این‌ها دروغگو هستند.

استدعای من این است که تمام مسئولین کشور، همه رؤسای مملکت، روحانیون و آن‌هایی که اعتقاد به اسلام دارند توجه داشته باشند که لزوم وفای به وعده از نظر همه عقلای عالم، مورد قبول است. در هر مملکت و هر نظامی باید این حالت باشد که از وعده‌های خود تخلف نکنند. آمریکای جنایتکار درباره برجام تخلّف کرد و تمام دنیا محکومش کردند و منزوی شد.

پس به نظر ما خلف وعده به عنوان اولی کذب و حرام است و به عنوان ثانوی چندین عنوان حرام بر آن صدق می‌کند؛ زیرا غالباًّ ایذاء مؤمن، خوار کردن مؤمن و ضرر بر مؤمن است،‌ اعتماد و اعتبارها در جامعه از بین می‌رود و نظامی که از وعده‌هایش تخلّف کرده، تنزّل رتبه پیدا می‌کند.

ماهیت وعده

امام خمینی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «إنّ حقيقة الوعد و الوعيد ليست إخباراً عن واقع يطابقه أو لا يطابقه؛ بل تعهّد و تهديد و إن كانا على نحو الإخبار و إلقاء الجملة الخبريّة؛ نظير‌ الجعل بنحو الإخبار في باب الجعالة، فإذا قال: «من ردّ ضالّتي، أعطيه كذا» ليس إخباراً؛ بل إنشاء بصورة الإخبار أو إخبار بداعي الإنشاء ... و كذب و إطلاق صادق الوعد و الوعد المكذوب أو غير المكذوب ليس باعتبار الإخبار عن واقع؛ بل بنحو من المشابهة و التأوّل؛ كقوله: يبكي كذباً و يتأوّه و يتمنّى و يترجّى كذباً».[1]

وعده دادن، اخبار نیست بلکه انشاء است، وعده، تعهّد و وعید، تهدید است، هرچند که ظاهرش اخبار است اما درواقع انشاء است. مثل این است که کسی بگوید: «هرکس گمشده من را پیدا کرد فلان مقدار به او می‌دهم»، ظاهر این جمله اخبار است اما درواقع عقد جعاله و انشاء است. اینکه گفته می‌شود فلانی صادق الوعد یا کاذب الوعد است به اعتبار اخبار از واقع نیست بلکه به‌صورت مشابهت و تأویل است مانند کسی که گریه نمی‌کند اما خودش را به گریه می‌زند یا مانند کسی که دوست دارد چیزی را به دست آورد ولی اخبار از چیزی نمی‌کند.

اشکال: برخی از وعده‌ها این‌گونه است که انشائی است مانند اینکه همراه با وعده، «انشاء الله» می‌گوید یعنی ممکن است که موفق به انجام آن نشوم، اما در وعده معمولاً اخبار وجود دارد؛ اخبار به اینکه من تصمیم و عزم دارم که این عمل را انجام دهم لذا کسی که می‌داند نمی‌تواند این کار را انجام داد یا نمی‌خواهد آن را انجام دهد، دروغ، ایذاء مؤمن، سبک کردن مؤمن و ضرر بر مؤمن است، پس حرام است مگر اینکه مصمم بر انجام باشد اما عذری پیش بیاید که نتواند به وعده‌ا عمل کند که در این صورت معذور است.

تفاوت وعده با عهد

عهد، وعده‌ای است که مقرون به شرط باشد مثلاً می‌گوید اگر فلان اتفاق افتاد این کار را می‌کنم یا مثل اینکه اگر فلان کار از تو سر زد من فلان کار می کنم. قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‌ آدَمَ ...﴾[2] یعنی اگر از درخت ممنوعه خوردی من هم از بهشت بیرونت می‌کنم.[3]

حکم تکلیفی عمل به وعده

قول اول: عمل به وعده واجب نیست.[4] [5]

اشکال: دلیلی بر این قول نداریم که بگوییم می‌توان وعده داد و به آن عمل نکرد. صریح آیات و روایات این است که وفای به وعده لازم است مگر اینکه عذر عقلی یا شرعی وجود داشته باشد یا عقلا او را معذور بدانند.

مرحوم آیت‌الله تبریزی می‌فرماید: «هل يجب الوفاء بالوعد للزوجة أو للاطفال أو للاخرين؟ ... لا يجب الوفاء، ولكن الاحوط وجوبا ترك الوعد كذبا، والله العالم».[6] آیا وفای به وعده‌ای که انسان به زن یا فرزند خود یا دیگران می‌دهد واجب است؟ آیت‌الله تبریزی (رحمه‌الله) می‌فرماید: وفا واجب نیست اما احتیاط واجب این است که وعده دروغ داده نشود.

به نظر ما احتیاط وجوبی نیست بلکه باید فتوای به وجوب ترک وعده دروغ داد و احتیاط ضعیف است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo