< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

99/09/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/کذب / خلف وعده

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره خلف وعده بود. در اینجا دو بحث مطرح است: 1- اگر از ابتدا قصد تخلّف از وعده دارد آیا کذب است؟ 2- بعد از اینکه وعده داده شد آیا تخلّف از وعده حرام است؟ وعده دادن از قبیل کلام است و خلف وعده از قبیل عمل است. بحث از وعده دادن گذشت و بحث امروز ما درباره تخلّف عملی است.

تخلّف از وعده

کسی که وعده داده عملاً از وعده‌ای که قبلاً داده تخلف می‌کند، آیا این عمل حرام است؟ آیا مصداق کذب است؟ در این بحث کلمات علما مقداری مخلوط شده است. بحث وعده با بحث تخلف از وعده را مخلوط کرده‌اند اما ما این دو بحث را جدا کرده و جداگانه بحث کرده‌ایم.

مراد از خلف وعده

محقق خویی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «المراد من خلفه فهو نقض ما التزم به وترك ما وعده، وعدم انهائه واتمامه».[1]

خلف وعده آن است که انسان به چیزی ملتزم شود و وعده بدهد اما عمل نکند.

مبحث اول: کذب بودن خلف وعد

قول اول: کذب نیست

بسیاری از فقها قائلند که خلف وعده کذب نیست. خلف وعده عمل است درحالی‌که کذب، در کلام محقق می‌شود.

شیخ انصاری (رحمه‌الله) می‌فرماید: «الظاهر عدم دخول خلف الوعد في الكذب».[2]

محقق ایروانی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «لا يكاد يتوهّم دخول خلف الوعد في الكذب و لا كان ذلك محلّ الكلام».[3]

مرحوم امام خمینی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «إنّ خلف الوعد ليس كذباً و هو معلوم. و كذا الوعد و لو مع إضمار عدم الإنجاز».[4]

اقسام وعده

به نظر ما وعده اقسامی دارد:

قسم اول: در هنگام وعده عازم بر عمل باشد (وعده می‌دهد و تصمیم بر انجام هم هست) این مورد یقیناً کذب نیست.

قسم دوم: از ابتدای وعده قصد دارد که به وعده عمل نکند. این قسم یقیناً کذب است.

قسم سوم: موقع وعده دادن مردد است که شاید بعداً ‌انجام می‌دهد. به نظر ما در این صورت هم اگر وعده بدهد کذب است؛ چون وعده دادن یعنی من حتما عمل می‌کنم و وعده کاشف از عزم بر عمل است.

این‌ها در مورد وعده بود، حال بحث این است که آیا خلف وعده هم کذب است. نیاز است که بررسی شود آیا صدق و کذب فقط در مقوله کلام است یا در عمل نیز صدق و کذب تحقق می‌یابد؟ مثلاً کسی که عمامه مشکی یا سبزی بر سر می‌پیچد به مسجد می‌آید تا به او خمس بدهند. عمامه مشکی یا سبز نشان از آن است که من سید هستم. ممکن است حرفی هم نزند و فقط دستش را دراز کند، درحالی‌که نه فقیر است و نه سید. به نظر ما همان‌گونه که کذب و صدق در مقوله کلام وجود دارد در مقوله افعال و اشارات نیز تحقق دارد. اگر اشاره کردن در عرف دارای معنایی باشد و این معنا مطابق با واقع نباشد، کذب است. گاهی دروغ عملی بدتر از کذب قولی است.

آیا خلف وعده کاشف از این است که در هنگام وعده عازم بر عمل نبوده است؟ غالباً اینگونه است که خلف وعده کاشف است که در هنگام وعده دادن تصمیم نداشته که آن را انجام دهد. کسی که عذری برایش پیش بیاید معذرت‌خواهی می‌کند اما کسی که عذرخواهی نمی‌کند، معمولاً کاشف از این است که از ابتدا قصد انجام ندارد. نمی‌خواهیم بگوییم که دو کذب محقق شده است، یکی وعده و دیگری خلف وعده بلکه مجموع این دو کذب است.

دلایل قول اول

دلیل اول: خلف وعده از مقوله کلام نیست تا صدق و کذب در آن تحقق داشته باشد. [5]

اشکال: لازم نیست که صدق و کذب حتما در مقوله کلام باشد بلکه ممکن است عملی باشد که کاشف از خلاف واقع باشد.

دلیل دوم: خلف وعده انشاء است نه اخبار که صدق و کذب در آن محقق باشد. [6]

اشکال: وعده از قبیل قرارداد است، قراردادها مانند اجاره، بیع و ... از قبیل انشاء است و در انشاء صدق و کذب نیست اما ما معتقدیم که وعده، انشائی است که ملازم با اخبار است. کسی که وعده می‌دهد که کاری انجام می‌دهد معنایش این است که من التزام و عزم قلبی دارم که این کار را انجام دهم درحالی‌که چنین عزمی ندارد و دروغ است.

قول دوم: اگر انسان از ابتدا می‌داند که انجام نمی‌دهد کذب است.[7]

کسی که از ابتدا می‌داند نمی‌تواند کاری را انجام دهد یا نمی‌خواهد انجام دهد نباید وعده دهد.

به نظر ما این فرمایش درست است اما باید تعبیر را عوض کرد و گفت: «خلف الوعد کذب إذا لم یکن عازماً علی العمل به» اگر عزم بر عمل دارد و وعده می‌دهد کذب است و اگر عزم بر عمل ندارد، کذب است. اگر احتمال انجام می‌دهد نباید وعده دهد وگرنه کذب است؛ پس لازم نیست که علم بر تخلف باشد بلکه احتمال تخلّف کافی است.

مبحث دوم:‌آیا عنوان «خلف وعده» حرام است؟

قول اول: حرام[8]

به نظر ما قول حق همین است.

دلایل: دو روایت

روایت اول: عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ[9] قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام) يَقُولُ:‌ عِدَةُ الْمُؤْمِنِ أَخَاهُ نَذْرٌ لَا كَفَّارَةَ لَهُ فَمَنْ أَخْلَفَ فَبِخُلْفِ اللَّه‌ بَدَأَ وَ لِمَقْتِهِ تَعَرَّضَ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ﴾ ﴿كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ﴾[10] »[11]

روایت صحیح السند می‌گوید: کسی که وعده می‌دهد مانند نذر است (یعنی لازم الوفا است) فقط کفاره ندارد، کسی که خلف وعده می‌کند، با خداوند مخالفت کرده و غضب خداوند را به جوش آورده است.

روایت دوم: «عن شعيب العقرقوفيّ[12] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صل الله علیه و آله): مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ، فَلْيَفِ‌ إِذَا وَعَدَ».[13]

آیات و روایات را قبلاً بیان کرده‌ایم که این آیات و روایات، سیره‌ را ردع می‌کند. اگر مردم وعده می‌دهند و عمل نمی‌کنند، این آیات و روایات، سیره را رد می‌کنند. اگر وعده داده شد باید به وعده عمل کرد، چه هنگام وعده عزم بر عمل بوده یا نبوده، پس از وعده دادن باید به آن عمل کرد و تخلف از وعده بدون عذر شرعی حرام است.

قول دوم: اگر هنگام وعده قصد انجام نداشته حرام است[14]

اشکال: چه دلیلی بر این قول وجود دارد، اگر قصد بر انجام بوده باید انجام دهد و اگر قصد بر انجام نبوده هم باید انجام دهد؛ پس خلف وعده مطلقا حرام الهی است چه قصد بر انجام داشته یا نداشته است.

اشکال به استدلال به آیه

شما از اطلاق آیه برای حرمت آنچه گفته می‌شود و عمل نمی‌کنند استدلال کردید اما مواردی داریم که شخص به گفته خودش عمل نمی‌کند اما حرام نیست، مثل کسی که دیگری را از عملی نهی می‌کند اما خودش مرتکب آن می‌شود.

پاسخ

اشکالی ندارد که اطلاق آیه با دلیل دیگری تقیید بخورد. روایات صحیحه داریم که یکی از مصادیق قطعی آیه، خلف وعده است. حال ممکن است آیه مصادیقی داشته باشد که به دلیل دیگری حرام نباشد. مثل امر به معروف یا نهی از منکر که بر هر کسی واجب است اما آمر و ناهی خودش مرتکب گناه شود یا واجبی را ترک کند.


[9] إماميّ ثقة.
[12] شعیب بن یعقوب العقرقوئي: إماميّ ثقة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo