< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

99/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/کذب / کذب هزلی

 

تذنیب‌ها

تذنیب اول: کذب هزلی

یکی از مباحثی که در بحث کذب باید بررسی شود، مسئله کذب هزلی است. گاهی در شوخی‌ها و مزاح‌هایی که در جامعه انجام می‌شود، دروغ گفته می‌شود؛‌ یعنی کلماتی در و بدل می‌شود که با واقعیت مطابقتی ندارد. آیا چنین کذب‌هایی حرام است؟ آیا اصلاً کذب بر آن‌ها صدق می‌کند؟ ما نیاز است که یک بحث موضوعی داشته باشیم و یک بحث حکمی. بحث موضوعی ما این است که معنای کذب هزلی چیست و مصادیق آن کدام است؟ وقتی می‌خواهید حکمی را استنباط کنید ابتدا باید موضوع را شناسایی کنید بعد به دنبال حکم باشید.

در جامعه شوخی‌هایی بین مردم انجام می‌شود یا مجالسی برای شوخی و خنده در رسانه‌ها برپا می‌کنند تا مردم را بخندانند و هدف، اخبار از واقع نیست. در این صورت حرف‌هایی که زده می‌شود گاهی قرائن و شواهد موجود است که این خبر نیست و در مقام هزل و شوخی هستند و حاکی از واقعیتی نیستند. گاهی هم مطلبی را در مقام اخبار می‌گویند اما قصدشان این است که وقتی مردم شنیدند بخندند؛ مثلاً در مجلسی به کسی می‌گویند که پدرت فوت کرد، آن شخص گریه می‌کند اما دیگران به او می‌خندند؛ خبری می‌گویند که کذب است تا مردم بخندند و تفریح کنند؛ «الاخبار بداعی الهزل».

باید دقت داشت که گاهی در شوخی‌ها تهمت، ایذاء مؤمن، اهانت و ... وجود دارد، این موارد قطعاً حرام است و بحثی در آن نیست. برخی از شوخی‌ها هیچ‌کدام از این گناهان در آن نیست، حاکی از واقع نیست و فقط برای خنده و تفریح مردم است، اگر قرائن بر وجود شوخی باشد، اشکالی ندارد. آنچه محل بحث علما قرار گرفته، شوخی است که اخبار در آن باشد. ممکن است برخی بفهمند که مقصودش شوخی است اما برخی ندانند که شوخی است و فکر می‌کنند که خبر از واقعیتی است، بعد از آن هم می‌گوید که شوخی کردم. آیا این نوع شوخی جایز است؟

روایات موجود

برای روشن شدن بحث نیاز است که ابتدا روایات را در این باره بررسی کنیم.

روایت اول: «اتَّقُوا الْكَذِبَ ... فِي كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ ...».[1] از دروغ دوری کن در هر جدی و شوخی.

روایت دوم: «لَا يَصْلُحُ مِنَ الْكَذِبِ جِدٌّ وَ [لَا] هَزْل‌ ...».[2]

بر اساس این روایات آیا همه شوخی‌ها باید مطابق با واقع باشد؟ گفته‌اند که کذب هزلی دو قسم است:

قسم اول: در آن اخباری نباشد و حاکی از امر واقعی نیست و قرینه بر آن وجود دارد. این قسم اشکالی ندارد؛ زیرا کذب مانند صدق به اخبار تعلق می‌گیرد.

قسم دوم: حاکی از امر خارجی است.

محقق خویی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «قد يكون الهازل بكذبه مخبراً عن الواقع و لكن بداع المزاح و الهزل من دون أن يكون إخباره مطابقاً للواقع، كأن يخبر أحداً بقدوم مسافر له أو حدوث حادث ليغترّ المخاطب بقوله، فيتّرتب عليه الأثر، فيضحك منه الناس».[3]

گاهی شوخی کننده خبری از واقع می‌دهد که قصدش شوخی است اما خبرش مطابق با ماقع نیست مثل اینکه کسی به دیگری خبر دهد که مسافرت از راه رسید یا حادثه‌ای اتفاق افتاد (خانه‌ات خراب شد) تا حال مخاطب تغییر کند و عکس‌العملی نشان دهد و در اثر آن مردم بخندند.

بررسی اعتبار روایات در حرمت دروغ هزلی

مرحوم امام خمینی (رحمه‌الله) می‌فرماید که این دو روایت نمی‌تواند دلیل بر حرمت دروغ در شوخی باشد. به نظر شما ظهور «اتّقوا» در چیست؟ مرحوم امام می‌فرماید که ظهور در حرمت ندارد.[4]

درباره روایت دوم «لَا يَصْلُحُ» ظهور در این دارد که صلاح نیست و این تعبیر با کراهت هم می‌سازد اما به قرینه «جد» باید دلالت کند که مراد حرمت است و کراهت نیست وگرنه باید معنای روایت این می‌شد که کذب و دروغ در جدی مکروه است درحالی‌که دروغ در جدی یقیناً حرام است. اگر «لَا يَصْلُحُ» را به معنای حرمت بگیریم در شوخی هم حرام می‌شود اما اگر آن را اعم از حرمت و کراهت بگیریم در یکی می‌تواند حرمت باشد و در یکی کراهت باشد؛ صلاح نیست گاهی شدید است که مضمون حرمت است و گاهی خفیف است که مضمون کراهت است.

سند این دو روایت ضعیف است و نمی‌تواند دلیل بر حرمت باشند.

اقسام کذب هزلی

قسم اول: ظاهر و باطنش شوخی است

مثل کسی که بازیگر است و کارش این است که مردم را بخنداند و هرکس او را می‌بیند می‌داند که نمی‌خواهد واقعیت را بگوید. در این صورت که شوخی محض است اشکالی نیست که جایز است؛ چون متفاهم عرفی اخبار نیست. مردم اصلاً فکر نمی‌کنند که با واقع مطابق است یا نه.

قسم دوم: ظاهری بدوی جد است ولی باطن هزل است

در مجلسی خبری را در قالب جدی مطرح می‌کند اما قصدش شوخی است. بعد از اینکه خبر را گفت و توجه مردم جلب شد، فوری می‌گوید که شوخی کردم. چون قرینه متصله وجود دارد، متفاهم عرفی شوخی است پس اشکالی ندارد. برخی افراد گاهی به گونه‌ای صحبت می‌کنند که انسان در ابتدا فکر می‌کند که جدی است اما وقتی کمی فکر کرد می‌فهمد که شوخی کرده است در اینجا هم برداشت اولیه اخبار است اما برداشت ثانویه مزاح است. وقتی متفاهم عرفی مستقر مزاح باشد جایز است؛ زیرا در شوخی و مزاح، صدق و کذبی وجود ندارد.

قسم سوم: ظاهر بدوی شوخی است اما باطن جدی است

گاهی برای خراب کردن وجهه شخصی در مجلسی ابتدا مطالبی را به‌صورت شوخی مطرح می‌کنند ولی نیّت از آن خراب کردن آن شخص است. شوخی‌هایی است که به کسی کنایه دارد تا او را تحقیر و تضعیف کند. اگر برداشت ثانوی، اخبار از امر واقعی باشد که مطابق با واقع نسیت، بر آن کذب صدق می‌کند و جایز نیست. متفاهم عرفی مستقر این است که کنایه می‌زند و اخبار می‌کند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo