< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

99/10/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/کذب / مسوغات کذب

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره مسوغات کذب بود. یکی از این مسوغات، ارادة الاصلاح بود. برای اثبات این مدعا ادله‌ای از آیات و روایات اقامه کردیم.

دلیل سوم: اجماع[1]

اجماعی است که اراده اصلاح ذات البین، مجوز کذب است و کسی در این بحث اختلافی ندارد. با وجود آیات و روایات بسیار در این بحث، اجماع موجود هم مدرکی استکه مدرک آن همین آیات و روایات است؛ بنابراین اجماع، دلیل مستقلی نمی‌تواند باشد. می‌توان از آن به‌عنوان مؤید بحث استفاده نمود.

دلیل چهارم: عقل

عقل حکم می‌کند که اصلاح بین دونفر که باهم بغض و کینه دارند، مصلحت اهم دارد و مفسده کذب در مقابل آن آن‌قدر کوچک است که نمی‌توان حکم به حرمت کذب کرد.

آیت‌الله مکارم (سلمه‌الله) تأکید بر دلیل عقلی دارد که اگر آیات و روایات هم وجود نداشت، عقل حکم می‌کرد که اهم و مهم در اینجا چیست.[2]

البته قانون اهم و مهم در همه‌جا مطرح است اما در تشخیص مصادیق ممکن است دچار مشکل شود. ممکن است در مواردی برای ما مبهم باشد که مصلحت اصلاح ذات البین اهم است که مفسده کذب. فی‌الجمله می‌توان به دلیل عقل هم استناد کرد.

نکته: در صورت نیاز به دروغ در اصلاح ذات البین آیا توریه لازم، یا مستحب است؟

برخی قائلند که باید توریه شود[3] اما برخی می‌گویند که توریه لازم نیست؛ زیرا روایت می‌گوید: «الْمُصْلِحُ لَيْسَ بِكَذَّابٍ»[4] مصلح دروغگو نیست، اطلاق ادله اشاره‌ای به توریه ندارد؛ پس می‌توان برای اصلاح دروغ گفت خواه توریه امکان داشته باشد یا نداشته باشد.

دلیل عدم تقیید به توریه

مرحوم صاحب جواهر برای عدم لزوم توریه استدلال به اصل می‌کند که اصل جواز کذب است و توریه هم لازم نیست.[5]

اشکال: بعد از وجود آیات و روایات مطلق، استدلال به اصل موضوعیتی ندارد؛ زیرا «الاصل دلیل، حیث لا دلیل» اگر دلیل نبود به سراغ اصل می‌رویم.

اقوالی که در بحث توریه مطرح شد در اینجا هم وجود دارد. در بحث توریه نظر ما این بود که توریه کذب است و عرف هم آن را کذب می‌داند، توریه را راه حلی برای این مشکل نمی‌دانیم. توریه نه لازم است و نه مستحب؛ زیرا هم وجوب و هم استحباب، دلیل می‌خواهد.

مسوغ سوم: دروغ به زوجه و فرزندان

آیا انسان می‌تواند به عیال و فرزندانش، وعده دروغ بدهد؟

قول اول: جواز

زوج می‌تواند به زوجه یا فرزندان خودش وعده کاذب بدهد.

شیخ انصاری (رحمه‌الله) می‌فرماید: «إنّه قد ورد في أخبار كثيرة جواز الوعد الكاذب مع الزوجة؛ بل مطلق الأهل».[6]

محقق خویی (رحمه‌الله) می‌فرماید: «ظاهر جملة من الروايات التي تقدّم بعضها في البحث عن جواز الكذب للإصلاح هو جواز الوعد الكاذب للزوجة، بل لمطلق الأهل».[7]

محقق سبزواری (رحمه‌الله) می‌فرماید: «يجوز الكذب مع ترتّب المصلحة عليه، كما يجوز الوعد الكاذب لمصلحة المداراة مع الزوجة و الأهل».[8]

ایشان از تعبیر «مصلحت» استفاده کرده است. وعده کاذب به زوجه، ممکن است مصالحی را در پی داشته باشد مثلاً زوج وعده خرید خانه می‌دهد تا زوجه آرامش پیدا کند.

اشکال: به نظر ما اگر گفته شود که وعده زوج به زوجه لازم الوفا نیست، مفاسد بسیاری دارد و نمی‌توان پذیرفت. زوجه نزدیک‌ترین فرد به انسان و مورد علاقه او است، معنا ندارد که ما به او وعده بدهیم و بگوییم که خداوند اجازه داده که به وعده عمل نکنیم درحالی‌که این همه آیات و روایات بسیاری درباره اهمیت احترام به زوجه وجود دارد و روایاتی عکس این ادعا وجود دارد که باید به وعده به زوجه عمل کرد. به اولاد هم نمی‌توان وعده کذب داد. روایاتی که جواز وعده کذب به اولاد را می‌گوید همه ضعیف هستند و در مقابل روایاتی داریم که باید به وعده به اولاد وفا کرد.

ادله قول اول

تمام روایاتی که بر جواز اقامه کرده‌اند همه سند ضعیف دارند. وقتی سند روایت ضعیف شد، نمی‌تواند حرامی را حلال کند. وعده کاذب حرام است؛ چگونه می‌شود که جایز شود؟ باید دلیل محکمی بر آن وجود داشته باشد.

برای حل این مشکل، گفته‌اند که با «ان‌شاء‌الله» مشکل را حل کنید. وعده که به زوجه می‌دهید بگویید: «ان‌شاء‌الله برایت این کار را انجام می‌دهم».

اشکال: ما تردید داریم که این تعبیر، عرفی تلقّی شود؛ زیرا برداشت مردم از این تعبیر این است که خداوند می‌خواهد نه اینکه خداوند نمی‌خواهد. انسان وعده بدهد بعد بگوید خداوند نخواست. خداوند کار خیر را می‌خواهد و عمل به وعده هم کار خیر است که خداوند می‌خواهد بلکه شما نخواستید. اینکه در خلف وعده گفته شود خدا نخواست، به شوخی نزدیک‌تر است تا واقعیت. پس «ان‌شاء‌الله» گفتن حلال حرمت وعده کاذب نیست.

روایت اول: حَدَّثَنَا أَبِي[9] قَالَ: حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ[10] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ[11] عَنْ أَبِي الْحُسَيْنِ بْنِ الْحَضْرَمِيِّ[12] عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ[13] عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ[14] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْمُحَارِبِيِّ[15] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیه‌السلام) عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ(علیه‌السلام) قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ (صل الله علیه و آله): «ثَلَاثٌ يَحْسُنُ فِيهِنَّ الْكَذِبُ الْمَكِيدَةُ فِي الْحَرْبِ وَ عِدَتُكَ زَوْجَتَكَ وَ الْإِصْلَاحُ بَيْنَ النَّاسِ ...».

سند روایت ضعیف است و اعتباری ندارد؛ پس نمی‌تواند حرامی را حلال کند.

 


[9] عليّ بن الحسين بن بابویه القمّي: إماميّ ثقة.
[10] سعد بن عبد الله القمّي: إماميّ ثقة.
[11] الأهوازي: ضعیف و رمي بالغلو. [أقول: روایاته خالیة من الغلوّ المعطّل للأحکام.] .
[12] مهمل.
[13] البجلي: إماميّ ثقة.
[14] إماميّ ثقة.
[15] مهمل.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo