< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محسن فقیهی

99/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مکاسب محرمه/کذب / مسوغات کذب

 

خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه درباره حکم تقیه مداراتی بود که آیا واجب، مستحب یا جایز است. روایات مشروعیت تقیه مداراتی را بررسی می‌کردیم.

روایت چهارم: «الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ[1] عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ[2] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جُمْهُورٍ[3] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَمْزَةَ[4] عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ[5] عَنْ أَبِي بَصِيرٍ[6] قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه‌السلام): ‌«خَالِطُوهُمْ بِالْبَرَّانِيَّةِ وَ خَالِفُوهُمْ‌ بِالْجَوَّانِيَّةِ إِذَا كَانَتِ الْإِمْرَةُ صِبْيَانِيَّةً».[7]

امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: در ظاهر با آنان مخلوط شوید و دوست باشید ولی در باطن با آنان مخالفت کنید، زمانی که رفتار امرای زمان بچه‌گانه باشد (و اهل هواوهوس باشند).

مرحوم امام خمینی به این روایت استدلال کرده است[8] هرچند از نظر سند خیلی ضعیف است. از روایت استفاده کرده‌اند که در نماز آن‌ها شرکت کنید و در کنار آن‌ها باشید؛ پس تقیه مداراتیه لازم است؛ زیرا «خَالِطُوهُمْ» امر است.

روایت دلالت بر رجحان تقیه مداراتیه دارد اما تا جایی که منجر به فعل محرّم نشود و اطلاق آن نمی‌تواند شامل ارتکاب فعل محرّم شود. ادله لزوم ارتکاب واجبات و ترک محرمات، حاکم بر این روایات هستند و چنین روایاتی نمی‌توانند مخصّص آن ادله باشند مگر در حالت اضطرار که برخی محرمات حلال می‌شود.

روایت پنجم: «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُ‌[9] قَالَ: حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ[10] عَنْ أَبِيهِ[11] عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ[12] عَنْ حَفْصٍ الْمُؤَذِّنِ[13] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ‌[14] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ[15] عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ[16] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا، فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ، فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا. قَالَ: وَ حَدَّثَنِي‌ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ[17] عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْكُوفِيِّ[18] عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ الصَّحَّافِ[19] عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَخْلَدٍ السَّرَّاجِ[20] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) قَالَ: خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسَالَةُ مِنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) إِلَى أَصْحَابِهِ‌: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ ... عَلَيْكُمْ بِمُجَامَلَةِ أَهْلِ الْبَاطِلِ...».[21]

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: این جمله‌ای که من می‌گویم را همیشه جلو چشم خود داشته باشید، متعهد باشید و عمل کنید، در مساجد و خانه‌هایتان این جمله را بزنید و فراموش نکنید، از نماز که فارغ می‌شوید آن را ببینید. امام صادق (علیه‌السلام) در نامه‌ای به اصحابش نوشت: با اهل باطل خوش‌رفتاری کنید.

وقتی اهل باطل زورمند است و توانایی مبارزه با او را ندارید با او درگیر نشوید و خوش‌رفتاری کنید. روایت دلالت می‌کند که با اهل باطل باید مدارات کرد.

محقق سبزواری (رحمه‌الله) به این روایت استدلال کرده است.[22]

به نظر ما هیچ‌کدام از این روایات دلیل نمی‌شود؛ زیرا اولا سندشان ضعیف است، ثانیا نگفته‌اند که فعل حرام انجام بده. خوش‌رفتاری به این است که به عیادتشان برویم، در تشییع جنازه آن‌ها شرکت کنیم نه اینکه در مجالس محرّمشان شرکت کنیم.

روایت ششم: «بِهَذَا الْإِسْنَادِ[23] قَالَ: قَالَ سَيِّدُنَا الصَّادِقُ (علیه‌السلام): «عَلَيْكُمْ بِالتَّقِيَّةِ؛ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يَجْعَلْهَا شِعَارَهُ وَ دِثَارَهُ مَعَ‌ مَنْ‌ يَأْمَنُهُ‌ لِتَكُونَ سَجِيَّتَهُ مَعَ مَنْ يَحْذَرُهُ».[24]

طبق این نقل غیرموثق، امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: بر شما باد که تقیه کنید. از شیعیان ما نیست کسی که تقیه را شعار و لباس خود را تقیه قرار ندهد (ظاهرش تقیه نباشد) حتی با کسانی که می‌داند جاسوس نیستند تقیه کند تا تقیه عادتش شود (و جلو مخالف اشتباه نکند).

سند روایت ضعیف است و در دلالت هم دلالت بر اجزاء نماز، نمی‌کند ولی بر رجحان تقیه دلالت دارد.

روایت هفتم: «رَوَى عَنْهُ[25] زَيْدٌ الشَّحَّامُ[26] أَنَّهُ (علیه‌السلام) قَالَ: «يَا زَيْدُ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلَاقِهِمْ‌، صَلُّوا فِي‌ مَسَاجِدِهِمْ‌ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا الْأَئِمَّةَ وَ الْمُؤَذِّنِينَ، فَافْعَلُوا؛ فَإِنَّكُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِكَ، قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً مَا كَانَ أَحْسَنَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ وَ إِذَا تَرَكْتُمْ ذَلِكَ، قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ، فَعَلَ اللَّهُ بِجَعْفَرٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ».[27]

ای زید! با آن‌ها با اخلاق خودشان رفتار کنید،‌ در مساجدشان نماز بخوانید، به عیادت مریض‌هایشان بروید، جنازه‌هایشان را تشییع کنید، اگر توانستید امام جماعت و مؤذّن آن‌ها شوید،‌ هرکاری می‌گویند انجام بدهید. وقتی شما این‌گونه رفتار کنید می‌گویند این‌ها جعفری هستند، خدا جعفر را رحمت کند، چقدر اصحابش را مؤدّب پرورش داده. اگر این کار را نکردید (و بد اخلاق بودید) می‌گویند این (بداخلاق‌ها) اصحاب جعفر صادق هستند، خدای جزای بد به جعفر بدهد چقدر بد اصحابش را تربیت کرده.

سند روایت صحیح است و دلالت بر تقیه مداراتی دارد اما دلالت نمی‌کند که می‌توان به نماز پشت سر آن‌ها اکتفا کرد.

روایت هشتم: «[28] رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ[29] عَنْهُ (علیه‌السلام) أَنَّهُ قَالَ: «مَا مِنْ عَبْدٍ يُصَلِّي فِي الْوَقْتِ وَ يَفْرُغُ ثُمَّ يَأْتِيهِمْ وَ يُصَلِّي مَعَهُمْ وَ هُوَ عَلَى‌ وُضُوءٍ إِلَّا كَتَبَ‌ اللَّهُ لَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ دَرَجَةً».[30]

بنده‌ای که نماز خودش را در وقت بخواند و با همان وضو پشت سر آن‌ها هم نماز بخواند، خداوند به او 25 درجه می‌دهد.

سند روایت صحیح است و دلالت بر تقیه مداراتی دارد اما نماز پشت سر آنان را مجزی نمی‌داند.

از مجموع روایات استفاده می‌شود که در تقیه مداراتی اجزاء وجود ندارد مگر اینکه قرائت را خود شخص انجام دهد.


[1] الحسین بن محمّد بن عامر: إماميّ ثقة.
[2] المعلّی بن محمّد البصري: مختلف فیه و هو إماميّ ثقة ظاهراً.
[3] محمّد بن جمهور العَمّي: ضعيف في الحديث فاسد المذهب‌.
[4] أحمد بن حمزة بن بزیع: مهمل.
[5] القلانسي: إماميّ ثقة.
[6] یحیی أبو بصیر الأسديّ: إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع.
[9] إماميّ ثقة.
[10] عليّ بن إبراهیم هاشم القمّي: إماميّ ثقة.
[11] إبراهیم بن هاشم القمّي: مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی.
[12] الحسن بن علي بن فضّال التیميّ: إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع.
[13] مهمل.
[14] إماميّ ثقة.
[15] الزاهري: مختلف فیه و هو إماميّ ثقة ظاهراً.
[16] الکوفي: إماميّ ثقة.
[17] الحسین بن محمّد بن عامر: إماميّ ثقة.
[18] الفزاري: مختلف فیه و رأي فیه التوقّف.
[19] إماميّ لم تثبت وثاقته.
[20] مهمل.
[23] الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطُّوسِيُّ [الحسن بن محمّد بن الحسن الطوسي: إماميّ ثقة] عَنْ أَبِيهِ [محمّد بن الحسن الطوسي: إماميّ ثقة] عَنِ الْفَحَّامِ [الحسن بن محمّد بن یحیی: عامّيّ شافعيّ لم تثبت وثاقته و قیل ثقة] عَنِ الْمَنْصُورِيِّ [محمّد بن أحمد بن عبید الله المنصوري: مهمل] عَنْ عَمِّ أَبِيهِ [عیسی بن أحمد بن عیسی بن منصور: مهمل].
[25] عن أبي [عليّ بن الحسین بن بابویه: إماميّ ثقة] و محمّد بن الحسن [بن أحمد بن الولید: إماميّ ثقة] عن سعد بن عبد الله [القمّي: إماميّ ثقة] عن محمّد بن عبد الحميد [العطّار: مختلف فیه و هو إماميّ ثقة ظاهراً] عن أبي جميلة [المفضّل بن صالح: مختلف فیه و هو إماميّ ثقة علی الأقوی].
[26] أبي أسامة [إماميّ ثقة].
[28] عن أبي [عليّ بن الحسین بن بابویه القمّي: إماميّ ثقة] عن عبد اللّه بن جعفر الحميريّ [إماميّ ثقة] عن أيّوب بن نوح [بن درّاج: إماميّ ثقة] عن محمّد بن أبي عمير [زیاد: إماميّ ثقة من أصحاب الإجماع].
[29] مولی بنی هاشم: إماميّ ثقة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo