درس خارج فقه استاد محسن فقیهی
99/12/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکاسب محرمه/کذب / مسوغات کذب
خلاصه جلسه گذشته: صحبت در بحث فقه، درباره اقسام تقیه بود. قسم چهارم از این اقسام، تقیه مکروه بود.
محقق خویی (رحمهالله) تقیه مکروه را در جایی میداند که ترک تقیه، ارجح باشد مثل ابراز برائت از امیرالمؤمنین (علیهالسلام). انسان میتواند در چنین موقعیتی، تقیه کند و جان، مال یا آبرویش را حفظ کند اما اگر برائت نجوید ارجح است. فعل تقیه مرجوح و ترک آن ارجح است. مثال دیگر: گاهی از عمل مستحبی ضرری متوجه انسان میشود، مثل زیارت امام حسین (علیهالسلام) که ممکن است با ضررهایی همراه باشد، در این صورت، تحمل ضرر ارجح است و ترک عمل، مرجوح و مکروه است.[1]
فرمایش محقق خویی (رحمهالله) ناظر به روایاتی است که درباره زیارت امام حسین (علیهالسلام) وارد شده است. بودند کسانی که مخالفین و دشمنان، دستشان را قطع میکردند اما بازهم به زیارت میرفتند.
دو نکته
نکته اول: آیا تقیه مخصوص روابط با مخالفین است یا درباره کفار یا شیعیان هم مطرح است؟ تقیه میتواند در هر جایی مصداق یابد. گاه در کشوری که حاکمیت عامه دارد مثل عربستان تقیه محقق میشود و گاه ممکن است در مملکت کفار نیاز به تقیه پیش آید که باید بر اساس آداب آنان عمل کرد وگرنه ضرری متوجه انسان میشود. حتی گاهی ممکن است در مجامع شیعی نیز تقیه نیاز شود؛ مثلا کار حلال شرعی است اما شیعیان، تاب تحمل آن را ندارند و با ارتکاب آن ضرری متوجه انسان میشود.
در تمام این موارد باید به قانون اهم و مهم توجه شود. گاه کاری که میخواهید انجام دهید خیلی مهم است اما ضرری که متوجه شما میشود، خیلی کم است. هرکدام از ضررهای مالی، جانی یا آبرویی، مراتبی دارند که در مقابل عملی که قرار است انجام شود، باید به قانون اهم و مهم توجه شود.
نکته دوم: آیا در تقیه، توریه لازم است؟ عملی یا گفتاری را مطابق نظر مخالفین انجام میدهید اما دروغ است، مثلا میگویید: خیلی ارادت دارم، دست شما را میبوسم. در این اعمال ممکن است انسان بتواند توریه کند، آیا توریه واجب است؟
در گذشته به مناسبت بحث توریه مطرح کردیم که توریه، عرفا کذب است اما در مقام اضطرار و اکراه لازم میشود که انسان دروغ بگوید و فرقی نمیکند که توریه کند یا نه. هرچند خود انسان ممکن است دوست داشته باشد که توریه کند اما توریه کردن وجوب ندارد. حتی در روایات دارد که میتوانی قسم دروغ بخوری و ضرر نکنی.
از جمله این روایات: «عَنْ سَمَاعَةَ[2] قَالَ: قَالَ(علیهالسلام): «إِذَا حَلَفَ الرَّجُلُ بِاللَّهِ تَقِيَّةً لَمْ يَضُرَّهُ وَ بِالطَّلَاقِ وَ الْعَتَاقِ أَيْضاً لَا يَضُرُّهُ إِذَا هُوَ أُكْرِهَ وَ اضْطُرَّ إِلَيْهِ وَ قَالَ(علیهالسلام): «لَيْسَ شَيْءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَيْهِ».[3]
اگر از روی تقیه کسی به خداوند قسم بخورد، هیچ ضرری برای او ندارد، همچنین قسم بر طلاق و آزادی بنده هم هیچ اشکالی ندارد.
در این روایت حرفی از توریه هم زده نشده و میتوان به خاطر تقیه دروغ گفت.
مرحوم شیخ انصاری (رحمهالله) معتقد است که اگر امام (علیهالسلام) در موردی تقیه کند، توریه کرده است. مثلا اگر امام (علیهالسلام) میفرماید: «لا بأس بالصلاة في ثوب أصابه خمر» توریه است و مراد امام (علیهالسلام) «عند تعذر الغسل» است؛ وقتی نمیتوان لباس را شست و لباس دیگری وجود ندارد، نماز با آن اشکالی ندارد.
«إنّ الأقوال الصادرة عن أئمّتنا (علیهمالسلام) في مقام التقيّة في بيان الأحكام؛ مثل قولهم: و نحو ذلك و إن أمكن حمله على الكذب لمصلحة، بناءً على ما استظهرنا جوازه من الأخبار إلّا أنّ الأليق بشأنهم (علیهمالسلام) هو الحمل على إرادة خلاف ظواهرها من دون نصب قرينة بأن يريد من جواز الصلاة في الثوب المذكور جوازها عند تعذّر الغسل و الاضطرار إلى اللبس».[4]
اشکال: وقتی خود امام معصوم (علیهالسلام) مکرر به ما میفرماید که به خداوند قسم دروغ بخورید یا میفرماید که دروغ از روی ناچاری در نزد من از خرما و سرشیر، شیرینتر است. قسم دروغ از دروغ بالاتر است و خود امام هم اگر در تقیه باشد ممکن است دروغ بگوید. امام معصوم (علیهالسلام) به ما امر میکند و امر دلالت بر وجوب دارد. پس نیازی به توجیه ندارد که کلام امام را حمل بر توریه کنیم. با این حال که توریه را واجب نمیدانیم، اما توریه جایز است و در مواردی داریم که امام (علیهالسلام) توریه کرده است.
دلیل حمل روایات تقیه بر خلاف ظاهر
مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى[5] عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ[6] عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ[7] عَنْ مَرْوَانَ[8] عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ[9] : «... فَقَالَ لَهُ (علیهالسلام) رَجُلٌ: مَا تَقُولُ فِي النَّوَافِلِ؟ فقَالَ(علیهالسلام): «فَرِيضَةٌ» قَالَ: فَفَزِعْنَا وَ فَزِعَ الرَّجُلُ. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیهالسلام): «إِنَّمَا أَعْنِي صَلَاةَ اللَّيْلِ عَلَى رَسُولِ اللَّه (صلی الله علیه و آله) إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: ﴿وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ﴾[10] ».[11]
شخصی خدمت امام (علیهالسلام) آمد و عرضه داشت که درباره نوافل نظر شما چسیت؟ حضرت فرمود: «نوافل واجب هستند». همه تعجب کردند. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: یعنی نماز شب بر رسول خدا واجب بود. خداوند فرمود: ﴿وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ﴾ نماز شب نافله است اما بر تو واجب است باید برخیزی و بخوانی.
در اینجا امام توریه کرد، یعنی خلاف ظاهر را اراده کرد. روایت دلالت بر جواز توریه دارد اما وجوب توریه از آن استفاده نمیشود.
اشکال بر این دلیل
محقق خویی (رحمهالله) میفرماید: هرجا که دلیل داشته باشیم که کذب، قبیح است، در آنجا حرام است و هرجا دلیل نداشته باشیم، جایز است.
پاسخ: کذب، حرمت ذاتی دارد مگر دلیل بر جواز داشته باشیم. اصل حرمت کذب است ﴿لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾[12] و جواز نیازمند دلیل است. اما محقق خویی (رحمهالله) میفرماید که هم جواز و هم حرمت دلیل میخواهد.
نکته: احکام تقیه، احکام ثانوی هستند. مثلا اگر امام معصوم (علیهالسلام) به علی بن یقطین دستور میدهد که وضو را خلاف مذهب بگیر، حکم اضطراری و ثانوی است. گاه هم شرایط باعث تغییر حکم میشود، مثلا اگر در منظر مخالفین بودید اینگونه وضو بگیرید. در تمام این موارد حکم اضطراری را اجرا میکنیم و نیازی به تقیه نداریم.