درس حدیث استاد محسن فقیهی
97/10/19
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: ریا و اخلاص
«علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن أبي المغرا، عن يزيد بن خليفة قال: قال أبو عبد الله (عليه السلام): كل رياء شرك، إنه من عمل للناس كان ثوابه على الناس ومن عمل لله كان ثوابه على الله».[1]
امام صادق (ع) میفرماید: ریا شرک است. کسی که عملی را برای مردم مرتکب میشود ثوابش را هم از مردم بگیرد اما اگر عمل، خالص برای خدا باشد ثوابش را هم از خدا بخواهید.ریا شرک است و اخلاص در همه اعمال برای انسان لازم است. یکی از مشکلات ما آن است که اعمالمان خالص نیست؛ باید سعی کنیم که اعمالمان خالص باشد.ریا در نمازخداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ﴿فَوَيلٌ لِلْمُصَلِّينَ﴾ ﴿الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ﴾.[2] وای بر نمازگزارانی که نماز میخوانند اما در نمازشان توجه به خداوند ندارند. نماز میخوانیم اما افعال متعدی به سراغ ما میآید و توجه به خدا کم است. ﴿الَّذِينَ هُمْ يُرَاؤُونَ﴾؛[3] در حضور مردم با حس و حال نماز میخوانیم گاهی ممکن است حالت گریه هم داشته باشیم اما اگر در خانه و خلوت، نماز بخوانیم آن حسوحال و توجه را نداریم؛ اینها ریا است. خدا نکند این حالت به انسان دست دهد که اعمالش را برای توجه مردم به او انجام دهد. قرآن کریم میفرماید: ﴿يُرَآؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللّهَ إِلاَّ قَلِيلًا﴾.[4]
ریا در صدقهریا گاهی در نماز و گاهی در پول دادن به مردم است؛ میخواهد صدقه بدهد و به دیگری کمک کند اما بهگونهای میدهد که مردم ببینند و متوجه شوند که او به دیگران کمک میکند. با این کار منّت میگذارد و به دیگران اطلاع میدهد.شرک اصغرپیامبر اکرم (ص) میفرماید: «إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمُ الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ قَالُوا وَ مَا الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هُوَ الرِّيَاءُ يَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِذَا جَازَى الْعِبَادَ بِأَعْمَالِهِمْ اذْهَبُوا إِلَى الَّذِينَ كُنْتُمْ تُرَاءُونَ فِي الدُّنْيَا فَانْظُرُوا هَلْ تَجِدُونَ عِنْدَهُمُ الْجَزَاء».[5]
پیامبر (ص) میفرماید: آن چیزی که خیلی برای شما از آن میترسم، شرک اصغر است. پرسیده شد شرک اصغر چیست؟ حضرت فرمود: ریا.انسان فردای قیامت که در محضر عدل الهی قرار میگیرد عرضه میدارد که خداوندا من زیاد نماز خواندم، ثواب این نمازهایم چه شد؟ خطاب میشود: ثوابت را از همان کسی بگیر که برایش خواندی. نماز را برای دیگری خواندی که به تو توجه کند، بگوید عارف هستی، به تو کمک کند یا مریدت شود؛ پس ثوابت را هم از او بگیر.پیامبر اکرم (ص) در جایی دیگر میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يَقْبَلُ عَمَلًا فِيهِ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ رِيَاء»[6] خداوند علمی را که هرچند مقدار کمی ریا در آن باشد، قبول نمیکند.
شخصیت بزرگان، پشتوانه آثار عملی آنانممکن است افراد باسواد و ملایی داشته باشم که نامی از آنها در تاریخ نمانده است اما شخصیتهایی را میبینید که نام آنها ماندگار میشود. گاهی صحبت میشود که بیاییم و کتاب کفایه مرحوم آخوند یا مکاسب و رسائل مرحوم شیخ را برداشته و کتاب دیگری را جایگزین آنها کنیم؛ درصورتیکه این دیدگاه یک بُعد قضیه را میبیند که کتابی استفاده شود روانتر بوده و بُعد علمی قویتری داشته باشد اما فکر نمیشود که شخصیت مرحوم آخوند و شیخ انصاری حساب ویژهای دارد. مرحوم آخوند، تنها انسانی معمولی، شخصیتی باسواد، اهل تحقیق و دارای علمیت نبوده است که کتابی را نوشته باشد و ما هم بهراحتی کتابی بنویسم و جایگزین کتاب ایشان کنیم بلکه پشتوانه مرحوم آخوند، تقوای ایشان است.مرحوم آخوند کسی بود که برخی او را لعنت میکردند؛ همانگونه که در عصر حاضر میبیند برخی به مراجع اهانت میکنند. مرحوم آخوند را لعنت میکردند زیرا مشروطه اتفاق افتاده بود و جنبههای سیاسی مطرح بود. زمانی که به ایشان عرض میشود شهریه کسانی که شما را لعنت میکنند قطع کنید؛ ایشان میفرماید: سهم امام، حق طلبهها است و محبت آخوند، شرط شهریه نیست. او تشخیص داده که وظیفه شرعیاش لعن من است.ایشان مکرر به کسانی هم که او را لعن میکردند شهریه میداد و در ذهن خود نمیآورد که او با من دشمن است. این مقام بالایی است که انسان، چنین دشمنی را دشمن خود نمیداند. ما چشم دیدن دشمن خود را نداریم و نمیتوانیم آنها را تحمل کنیم چه رسد که به آنها محبت و لطف کنیم.شخصیت این بزرگواران، پشتوانه کتابهای اینها است؛ اینگونه نیست که شما بهراحتی کتابی بنویسید و جایگزین کفایه شود زیرا شخصیت مرحوم آخوند و مرحوم شیخ، پشتوانه کتابهای علمی آنها است.اخلاص آخوند خراسانی (ره)طلبه جوانی با همسرش برای تحصیل به نجف عزیمت میکند. زمانی که تازه وارد نجف میشود کسی را نمیشناخته و دوستی با کسی نداشته است. اتاقی را اجاره میکند و زندگی را شروع میکند. شبی زمان وضع حمل همسر باردارش فرا میرسد؛ درد زایمان زن زیاد میشود و این طلبه تازهوارد نمیداند چهکار کند؛ هرچه فکر میکند راهی به نظرش نمیرسد؛ تنها نشانی منزل مرحوم آخوند را که مرجع تقلید بوده میدانسته است. با خود میاندیشد که در نیمه شب، منزل آخوند بروم و چه بگویم؟ بالاخره میگوید اگر این زن را به جایی نرسانم فوت میکند.طلبه میگوید: نیمه شب در تاریکی، بدون چراغ رفته و منزل آخوند را یافتم. پشت در خجالت میکشیدم که در بزنم. بالاخره در زدم و صدایی آمد و گفت: کیست؟ گفتم: عرضی داشتم. دیدم آخوند با فانوسی آمد و مرا به داخل منزل دعوت کرد. وارد منزل شدم و جریان خود را با آخوند درمیان گذاشتم و گفتم که جایی را نمیشناسم.آخوند آن مرجع تقلید شیعیان، فانوس را به دست گرفت و در کوچههای نجف راه افتادیم تا به در خانهای رسیدم. ایشان در زد، جوانی جلو در آمد و تا آخوند را دید تواضع و احترام کرد. آخوند فرمود: به ننه بگویید بیاید. مادر جوان، قابله بود، جوان او را صدا زد و آمد. حضرت آخوند به قابله فرمود: با این بنده خدا برو، کارهایشان را انجام بده تا جایی که نیاز به شما نداشته باشند، هیچ پولی هم از آنها نگیر، بیا من خودم تمام حقالزحمه شما را میدهم.آخوند پولی هم به من داد و با هم آمدیم تا جایی که راه منزل آخوند از ما جدا میشود، آخوند فانوس را به من داد و فرمود: من راه را میشناسم شما فانوس را با خود ببرید؛ خبر بچه را هم به من بدهید که بچه به دنیا آمد. من با قابله به منزل رفتیم و قابله وضع حمل و کارها لازم را انجام داد. بچه پسر بود.فردای آن روز خجالت میکشیدم که سراغ آخوند بروم؛ خود ایشان سراغ من آمد و از احوالات بچهام پرسید. من خدمت ایشان معذرتخواهی کردم و ایشان هم نامی برای فرزندم انتخاب کرد.بزرگان، اینگونه اخلاص داشتند. اینکه علمای زیادی حاشیه بر کفایه میزنند تنها به دلیل جنبه علمی کفایه نیست. افراد زیادی کتاب نوشتند اما کتابهایشان موردتوجه مردم قرار نمیگیرد؛ برخی معنویتی دارند که آن معنویت باعث میشود که به چنین مقاماتی دست یابند.گرامیداشت 19 دیامروز 19 دیماه است کاش ما هم میتوانستیم مانند سایر مردم قم، خدمت مقام معظم رهبری میرفتیم و خدمتشان اظهار تواضع میکردیم. خوشا بهحال کسانی که خدمت مقام معظم رهبری مشرف شدند.