« فهرست دروس

درس حدیث استاد محسن فقیهی

98/01/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: پایین‌ترین حد اخلاص

«قَالَ الصَّادِقُ (ع‌): وَ إِنَّ الْمُوقِنِينَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- ﴿وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴾،[1] وَ أَدْنَى حَدِّ الْإِخْلَاصِ بَذْلُ الْعَبْدِ طَاقَتَهُ ثُمَّ لَا يَجْعَلُ لِعَمَلِهِ عِنْدَ اللَّهِ قَدْرا ًفَيُوجِبَ بِهِ عَلَى رَبِّهِ مُكَافَأَةً بِعَمَلِهِ لِعِلْمِه ِأَنَّهُ لَوْ طَالَبَهُ بِوَفَاءِ حَقِّ الْعُبُودِيَّةِ لَعَجَزَ وَ أَدْنَى مَقَامِ الْمُخْلِصِ فِي الدُّنْيَا السَّلَامَةُ مِنْ جَمِيعِ الْآثَامِ وَ فِي الْآخِرَةِ النَّجَاةُ مِنَ النَّارِ وَ الْفَوْزُ بِالْجَنَّة‌».[2]

آنچه از آیات و روایات استفاده می‌شود آن است که بالاترین صفتی که انسان پس از ایمان به خدا و پیامبر باید داشته باشد اخلاص است. اخلاص بالاترین صفتی است که برای انسان لازم است.

اخلاص متأثر از یقین

اخلاص متأثر از یقین است یعنی هرقدر مقدار یقین بالا رود، اخلاص نیز بالا می‌رود. اگر یقین شما به خداوند و پیامبر نود درصد باشد (یقین کامل نباشد) درجه‌ای از اخلاص را خواهید داشت؛ اگر درجه یقین شما بالاتر رفته و 99 درصد شد اخلاص هم بیشتر می‌شود. هرچه یقین قوی شود، اخلاص هم قوی‌تر می‌شود؛ می‌فهمید که اینجا خبری نیست هرچه هست آنجا است؛ هرچه هست اخلاص است، هرچه هست باید کارهایمان را برای خدا انجام دهیم؛ لذا امام صادق (ع) جمله‌ای دارند که به شما توجه می‌دهند: «وَ إِنَّ الْمُوقِنِينَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ»؛ شما اگر اهل یقین باشید بهترین اخلاق را پیدا می‌کنید.

اخلاص معلول یقین

امام صادق (ع) به این آیه استناد می‌کند: ﴿وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ﴾. اخلاص چیزی نیست که با یک دقیقه برای انسان حاصل شود؛ باید زحمت بکشید خدا را عبادت کنید. باید عبد خدا شوید تا یقین برای شما حاصل شود، وقتی یقین آمد اخلاص به دست می‌آید. انسان تا عبادت نکند و عبد نشود یقین نمی‌آید و اگر یقین نیاید، اخلاص هم نیست.

اخلاص در طلبکار نبودن از خدا

امام صادق (ع) در معنای اخلاص می‌فرماید: «وَ أَدْنَى حَدِّ الْإِخْلَاصِ بَذْلُ الْعَبْدِ طَاقَتَهُ ثُمَّ لَا يَجْعَلُ لِعَمَلِهِ عِنْدَ اللَّهِ قَدْرا». نماز شبت را بخوانی، ذکرهایت را بگویی، دعا بکنی، از هوای نفست دوری کنی، ایثار کنی و تمام کارهای خوب را انجام بدهی ولی از خداوند طلبکار نباشی. بگویی: خدایا من هیچ ارزش و مقامی ندارم؛ نه اینکه نماز شب بخوانی و برای خود مقامی فرض کنی و غرور تو را بگیرد و بگویی من چنینم؛ این علامت آن است که اخلاصی در کار نیست.

اخلاص آن است که انسان اگر تمام کارهای خوب را هم انجام دهد باز بگوید: من هیچ حق عبودیت را نتوانستم انجام دهم؛ نه اینکه حالت تکبر و غرور داشته باشد و بگوید: من همیشه ذکر می‌گویم و نماز شب می‌خوانم و حتی گاهی کارهای خود را برای دیگران بازگو می‌کند.

پایین‌ترین حد اخلاص

امام صادق از عبارت «أَدْنَى» استفاده می‌فرماید؛ یعنی پایین‌ترین حد اخلاص آن است که عبد تا توان دارد کارهای خیر انجام می‌دهد اما می‌گوید: من هنوز ذره‌ای از حق عبودیت را انجام نداده‌ام.

«فَيُوجِبَ بِهِ عَلَى رَبِّهِ مُكَافَأَةً بِعَمَلِهِ لِعِلْمِه»: گاهی برخی می‌گویند: ما نماز شب خواندیم و همه کارهای خوب را انجام دادیم اما خداوند هیچ لطفی به ما نکرد. فکر می‌کند اگر ثوابی را انجام داد، از خداوند طلبکار است و خداوند باید فوراً جزای خیری به او دهد. اگر کسی چنین حالتی دارد معلوم می‌شود که اخلاصی در کارهایش ندارد. به دنبال پول است می‌گوید: حالا نماز شب را هم بخوانیم، فلان ذکر را بگوییم. این کارها هم خوب است اما اخلاص نیست؛ اخلاص واقعی آن است که فقط برای خداوند کار انجام شود. امام صادق می‌فرماید که اگر برای علمی که انجام داده از خداوند توقع جزا داشته باشد معلوم می‌شود که اخلاص ندارد.

مقام مخلصین

«أَدْنَى مَقَامِ الْمُخْلِصِ فِي الدُّنْيَا ...»: پایین‌ترین مقام انسان مخلص در دنیا در امان بودن از همه گناهان است. اگر می‌خواهی بدانی که مخلص هستی یا نه، نگاه کن آیا گناه می‌کنی یا نه؟ انسان ممکن است ثواب زیادی انجام دهد اما در گناه هم ید طولایی دارد؛ این حالت نشان می‌دهد که اخلاصش کامل نیست. اگر انسان خوبی باشد خوب‌ها را انجام می‌دهد و بد‌ها را ترک می‌کند.

خلوت علامت اخلاص

یکی از علامت‌هایی که می‌توانید بفهمید اخلاص دارید یا نه آن است که در خلوت، خیلی حال عبادت ندارید؛ وقتی وارد جمع و میان مردم می‌روید، اشکتان جاری می‌شود. آیا حالی که در میان جمع و مردم دارید در اتاق خلوت و تنهایی هم برای شما پیدا می‌شود یا نمی‌شود؟ اگر دیدید در خلوت خیلی حال ندارید ولی در میان مردم حال خیلی خوبی دارید و همه به شما التماس دعا می‌گویند، بدان که در این حال، اخلاص نیست. اخلاص واقعی آن است که حال خوب عبادت در خلوت بهتر از جلوت باشد.

اخلاص در نادیده‌گیری توجه مردم

باید مردم را همچون بهائم فرض کنید. اگر به این مقام رسیدید اخلاص دارید. وقتی مردم نگاهت می‌کنند مانند این باشد که در جایی هستی که بهائم اطراف تو هستند. نگاه می‌کنند که در چه حالتی هستی، اشک می‌ریزی یا نه، حال خوبی به دست داده یا نه؛ اگر مردم را همچون بهائم بدانی اخلاصت درست است؛ اما اگر برای مقام باشد (چون مردم هستند قیافه گرفته، مرتب و منظم می‌شوم) علامت این است که اخلاص نیست. اگر برای مردم باشد این کارها را می‌کند اما اگر بهائم در اطرافش باشند این کارها را نمی‌کند.

همراهی اعمال مباح با اخلاص

کارهای مباحی هستند که با اخلاص منافاتی ندارند؛ مثلاً شما می‌خواهید به عمره، کربلا یا نجف مشرف شوید، می‌گویید: آنجا که رفتم عمامه خوبی هم می‌خرم، در نجف، عبای شامی هم می‌خرم. آیا این نیت با اخلاص منافات دارد؟ شما در کنار قصد قربتی که دارید به چیزهای حلالی هم توجه می‌کنید. علما فرموده‌اند چیزهایی که مباح یا حتی مستحب است، مثل خرید سوغات برای ارحام، منافاتی با اخلاص ندارد. همه علما فرموده‌اند حتی در کنار حج واجب، اگر تجارتی هم داشته باشد که درآمدی برای خانواده حاصل شود، هیچ اشکالی ندارد؛ بنابراین اخلاص می‌تواند با مباحات و مستحبات، ممزوج شود. حتی اگر در کنار عمل خالصانه تفریح هم کند اشکالی ندارد مثلاً می‌گوید: هم زیارت می‌روم و هم شط کوفه می‌روم و تفریح می‌کنم؛ زیرا تفریح کردن برای فکر و سلامتی انسان مفید است. ممزوج کردن قصد قربت با اعمال مباح یا مستحب اشکالی ندارد مانند اینکه با قصد قربت وضو می‌گیرد و چون هوا گرم است قصد می‌کند خنک هم بشود.


logo