درس حدیث استاد محسن فقیهی
98/02/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نشانه اخلاص
بحث اخلاقی ما پیرامون این بود که باید اخلاص داشته باشیم اما فهمیدن اینکه آیا واقعاً اخلاص دارم یا ندارم، کار آسانی نیست. خیلیها فکر میکنند اخلاص دارند و با خود میگویند: من اخلاص کامل دارم. تشخیص اخلاص داشتن مقداری مشکل است اما پیامبر (ص)، ائمه (ع) و علمای اسلام، علائمی را بیان کردهاند که بهوسیله آنها میتوانید تشخیص دهید که اخلاص دارید یا ندارید.
البته باید توجه داشت که اخلاص دارای مراتبی است. گاهی یک مرتبه از اخلاص را دارید و مرتبه دیگر را ندارید؛ «حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَيِّئَاتُ الْمُقَرَّبِين»؛[1] گاهی برای شما اخلاصی است و فکر میکنید درجهیک هستید، واقعاً هم تا حدودی اخلاص دارید اما این اخلاص برای مقربین درجه پایینی است؛ برای انسانهای معمولی این مقدار از اخلاص خوب است اما برای ائمه (ع)، اولیاءالله و بزرگان، این درجه از اخلاص کم است و کفایت نمیکند.
روایاتی که در باب اخلاص وارد شدهاند متفاوت هستند؛ یعنی روایتی را میبینید سپس وقتی روایت دیگری را میبینید فکر میکنید که باهم تعارض دارند. اگر در این بحث خوب مجتهد شوید و روایات مختلف را ببینید، متوجه میشوید که برای اخلاص درجاتی وجود دارد؛ روایت اول، اشاره به درجهای از اخلاص دارد و روایت بعدی، اشاره به درجه دیگری از اخلاص دارد. ممکن است درجهای از اخلاص برای اولیاءالله اخلاص نباشد درحالیکه برای من و شما اخلاص باشد. ما درجهای از اخلاص را داریم اما اولیاءالله آن را اخلاص نمیدانند.
کسانی که برای بهشت عبادت میکنند و میگویند: خدایا! من نماز میخوانم که به بهشت بروم؛ اینها هم اخلاص دارند اما درجهای از اخلاص را داند. کسانی که فقط برای خدا نه برای بهشت یا ترس از جهنم، عبادت میکنند هم درجهای از اخلاص را دارند. کسی میگوید: من از جهنم میترسم؛ نمازم را میخوانم، روزهام را میگیرم، جهاد میروم و خمس را هم میدهم چون از جهنم میترسم. برای این شخص اخلاص است اما برای اولیاءالله اخلاص نیست. کسی که میگوید: من به خاطر حورالعین و بهشت، اعمالم را انجام میدهم، او هم اخلاص دارد اما اخلاصش فرق میکند با کسی که میگوید: من به خاطر حورالعین، بهشت و ترس از جهنم عبادت نمیکنم بلکه فقط به خاطر خدا این اعمال را انجام میدهم.
«عَنِ ابْنِ جُبَيْرٍ قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ إِنِّي أَتَصَدَّقُ وَ أَصِلُ الرَّحِمَ وَ لَا أَصْنَعُ ذَلِكَ إِلَّا لِلَّهِ فَيُذْكَرُ مِنِّي وَ أُحْمَدُ عَلَيْهِ فَيَسُرُّنِي ذَلِكَ وَ أُعْجَبُ بِهِ فَسَكَتَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ لَمْ يَقُلْ شَيْئاً فَنَزَلَ قَوْلُهُ تَعَالَى قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ إِلَى قَوْلِهِ أَحَدا»[2]
مردی خدمت رسول اکرم (ص) آمد و عرض کرد: من فقط برای خدا صدقه داده و صلهرحم میکنم، مردم از من تعریف میکنند و من خوشحال میشوم (صدقه و صلح رحم را برای خدا انجام دادم ولی بعدش که مردم از من تعریف کردند خوشم آمد و لذت بردم که مردم الحمدلله قدرشناس هستند) عجبی من را گرفت (که من آدمحسابی هستم، مردم از من تعریف میکنند و متوجه کارهای خیر من شدهاند). رسول خدا ساکت شد (چه بگوید؟ آیا این کار اخلاص دارد یا ندارد؟ آیهای نازل شد) ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يوحَى إِلَي أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴾[3] بگو من هم مثل شما بشری هستم، خاصیت بشر این است وقتیکه از او تعریف میکنند خوشش میآید و وقتی بدگویی میکنند بدش میآید؛ بنابراین اخلاص شما خوب است. چون میگویی که صدقه و صلهرحم را برای خدا انجام دادهای کارت خوب است و اگر بعد از عمل از تعریف دیگران خوشحال میشوی اشکالی ندارد؛ مرتبهای از اخلاص را داری و عملت مخلصانه است. سعی کن صدقه و صلهرحم برای خدا باشد نه برای مردم؛ مردم چه تعریف کنند یا نکنند شما کار خودت را انجام بده، حال اگر تعریف کردند و ته دلت خوشحال شدی اشکالی ندارد.
این روایت به ما میفهماند که مرتبهای از اخلاص این است. شما خودت را امتحان کن، آیا اگر از شما تعریف نکنند بازهم صدقه یا صلهرحم را انجام میدهی یا نمیدهی؟ اگر تعریفت نکنند آیا این نماز را میخوانی یا نمیخوانی؟ آیا این عبادتهایی که انجام میدهی به خاطر تعریف مردم است یا به خاطر خدا است؟ اگر واقعاً به خاطر خدا انجام میدهی، عملت مخلصانه و درست است و اشکالی ندارد هرچند که اگر مردم از تو تعریف کنند، خوشحال میشود. در نیمه شب که چراغ خاموش است و آرام برمیخیزی بهگونهای که هیچکس نفهمد، وضو گرفتی و نماز شب خواندی؛ دراینبین، کسی خوابش نبرده و دیده که شما نماز خواندی، از شما تعریف میکند و شما خوشحال میشود، این با اخلاص منافاتی ندارد چون نماز شب را برای خدا خواندی. طبیعت انسان این است که اگر از انسان تعریف کنند، خوشحال میشود.
مرحوم امام در کتاب «چهل حدیث» نکاتی را تذکر میدهند؛ خوب است که این نکات موردتوجه ما باشد. ایشان میفرماید: فرض کنید همین درس خواندن که کلاس میآیید، مباحثه میکنید، تقریر مینویسید و با جدیت مشغول درس خواندن هستید، برای چه درس میخوانید؟ برای خدا؛ زیرا میخواهید دین و احکام خدا را فرا بگیرید. درس میخوانید که خوب احکام خدا را بفهمید، بیان کنید و با تبلیغ، اسلام را تقویت کنید. این هدف شما است اما این هدف با چیزهایی منافات دارد؛ مثلاً در مجلسی مباحثهای میشود و هر یک از حاضرین نظری را مطرح میکنند، شما هم وارد بحث میشوید و میخواهید همه را مغلوب کرده و در جلسه گل کنید، این اتفاقات در مجالس علما زیاد اتفاق میافتد، اصل مباحثه کردن خیلی خوب است اما مواظب باشید اگر اعمالتان برای خدا است در چنین مجالسی به کسی اهانت نکنید؛ اگر برای مغلوب کردن طرف مقابل او را تحقیر کنید معلوم میشود که عملتان برای خدا نبوده و منافات با اخلاص دارد؛ کوچکترین اهانت به او نشانه آن است که اخلاص ندارید. شما نظر حق را بیان کردی اما از طرف مقابل نیز تجلیل کن و بگو: نظر شما هم قابلاحترام است. بهگونهای نباشد که بخواهید با تحقیر همه را مغلوب و منکوب کنید.
شما مناظرات ریاست جمهوری را دیدید و گاهی مناظرات دیگری را میبینید، اگر برای خدا است باید سعی شود تحقیر و تضعیف دیگران در آن نباشد. شما حرفت را زده و مطلبت را بیان کن اما اینکه او را تحقیر، تضعیف و منکوب کنی نشانه نبود اخلاص در کار است.
مرحوم امام (ره) میفرماید: شما برای خدا درس خواندی و ملا شدی، هرچه بلدی به خاطر خدا است، اگر برای خدا است نباید دیگران را تضعیف و تحقیر کنید. امام (ره) یکی از نشانههای اخلاص را همین میدانند. برخی از علما در مباحثاتشان وقتی داغ کرده و انقلت و قلت میکنند، دیگران را تحقیر کرده و حتی در کتب چاپی به دیگری، اهانت میکنند.
این مطلب باید موردتوجه جدی قرار گیرد. رؤسا، بزرگان و هرکسی در هر مقامی که هست باید توجه داشته باشد در کنار عملی که انجام میدهد، خلاف شرعی نباشد؛ مباحثه کردن مستحب است و واجب نیست اما تحقیر و اهانت به دیگران حرام است. مناظره بر شما واجب نیست اما اهانت به مسلمان، هرچند که عادل نباشد، گناه بزرگی است.
متأسفانه ما در این جهات، عقب هستیم، مستحبات را بر واجبات و محرمات، مقدم میکنیم؛ گاهی کاری را فکر میکنیم خوب است اما در کنارش محرمات را نمیبینیم.
در همین راستا، مرحوم امام این روایت را بیان میکند: «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ لِلْمُرَائِي يَنْشَطُ إِذَا رَأَى النَّاسَ وَ يَكْسَلُ إِذَا كَانَ وَحْدَهُ وَ يُحِبُّ أَنْ يُحْمَدَ فِي جَمِيعِ أُمُورِهِ».[4]
کسی که ریاکار بوده و به دنبال ریاست، مقام و سلطنت است، میخواهد که همیشه او را ترویج و تجلیل کنند و برای خدا کار نمیکند، وقتی در خانه نماز میخواند حال ندارد و نمازش را سریع میخواند اما زمانی که در مسجد میرود نماز باحالی را تحویل میدهد بهگونهای که همه میگویند: بارکالله! عجب نماز باحالی است! گاهی هم خودش را توجیه میکند و میگوید: من میخواهم به مردم یاد بدهم که اینگونه نماز بخوانند؛ درحالیکه این توجیه نفس است. کسی که در خانه خیلی حال دارد، گاهی اشک میریزد و توجه بیشتری دارد اما در مسجد مانند خانه حال ندارد، نشانه اخلاص است.
کسی که هر کاری میکند تا مردم از او تعریف کنند، علامت این است که اخلاص ندارد. چون مردم میدانند اگر از دیگری تعریف کنند خوشش میآید، در تعارفات روزانه از یکدیگر تعریف و تمجید میکنند؛ همین تعریفها است که او را بیچاره میکنند. وقتی از فلان قاضی همیشه تعریف کردید، فکر میکند همه کارهایش خوب است درنتیجه تا میتواند ظلم میکند. باید حقایق را به او گفت؛ آقای وزیر! شما در اینجا اشتباه میکنی.
وقتی با وزیری ملاقاتی دارید به او چه میگویید؟ یکی از وزرا میخواست پیش من بیاید، قبلش کسی به من زنگ زد و گفت: این وزیر میخواهد خدمت شما بیاید، شما این مطالب را به او بگویید و از کارهای او تعریف کنید. او حرفهای خود را زد و من توجهی نکردم، وقتی آن وزیر منزل ما آمد و نشست، من کاغذی را بیرون آوردم و شروع به روایت خواندن کردم؛ از اول تا آخر جلسه برایش روایت خواندم. گفتم: اگر کارتان برای خدا باشد اینقدر ثواب دارد، اگر کارتان برای خدا باشد از اعتکاف، روزه این ایام و حج بالاتر است.
داستان اینگونه است که همه دوست دارند از آنها تعریف شود حتی از قبل به شما تذکر میدهند که از او انتقاد نکنید بلکه از او تعریف کنید. این کاری است که درحالحاضر جامعه ما را به خود مبتلا کرده است؛ یعنی شما با هر رئیسی که برخورد میکنید، چهکار میکنید؟ جرئت دارید انتقاد کنید یا همیشه تعریف میکنید؟ این تعریفها و تملقگوییها در جامعه مد شده و باعث فساد است. باید سلام و احوالپرسی جای خود باشد اما باید حقایق نیز مطرح شوند و انتقادات را بگوییم؛ اگر همه، این کار را بکنیم، جامعه اصلاح میشود.