درس حدیث استاد محسن فقیهی
1400/03/12
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: زی طلبگی
باید توجه داشته باشیم در این لباس طلبگی و روحانیت که هستیم، با بقیه مردم فرق داریم. کسانی که خود را سرباز امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) میدانند و اهل علم هستند، وظایفشان با مردم عادی فرق میکند. شما از وجوهات شرعی استفاده میکنید؛ یعنی پول امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) توسط ولیفقیه و مراجع به دست شما میرسد و کم یا زیاد، شما مصرف میکنید؛ بنابراین وظیفه داریم که خود را وقف دین کنیم. باید هر حرکت و گفتارمان مورد رضای آقا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) باشد. وقتی زندگی ما با کمکهای امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) میگذرد، باید رضایتش را هم جلب کنیم. با هرکسی که زندگی میکنید و از هرکسی که منافعی به شما میرسد باید، باید به نفع او کار کنید. اگر وامدار کسی شدید باید رضایتش را هم جلب کنید. در اینجا هم منافع ما از ناحیه آقا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) و دین است؛ بنابراین باید خود را وقف دین کنیم. این مهم است که عالم دینی، سرباز امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) و طلبه، توجه داشته باشد که در هر آن، آیا اعمال، رفتار و گفتارش مورد رضایت آقا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) است یا نه. اگر با کسی تندی میکنید، توجه پیدا کنید که آیا این رفتارم مورد رضایت آقا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) است یا نه. اگر از زن یا فرزند خود عصبانی میشوید توجه داشته باشید که آیا این رفتارم مورد رضایت آقا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) است یا نه؛ چون ایشان حاضر است و میبیند.
اخلاق جز این نیست که گفتار و رفتارمان را بهگونهای تنظیم کنیم که وظیفه شرعیمان را انجام داده باشیم و مورد رضایت آقا امام زمان (عجلاللهتعالیفرجه) باشد.
مکاتب مباحث اخلاقی
مباحث اخلاقی، ابعاد و مکاتب مختلفی دارد:
مکتب نقلی
مکتب اخلاقی برخی، فقط آیات و روایات ائمه (علیهمالسلام) است. این روش، اخلاقی نقلی است. در این روش، نکات اخلاقی از آیات و روایات استفاده میشود و بیان میشود.
مکتب فلسفی
مکتب اخلاقی دیگر، روش فلسفی است. در این روش، از استدلالات عقلی، چیزهایی بهعنوان حَسن برداشت میشود؛ مثلاً دروغ و خیانت قبیح است و صدق و امانتداری حسن است. با دلایل عقلی محاسن و مضرات چیزی به دست میآید. در اخلاق فلسفی هم ممکن است از آیات و روایات استفاده نمود و ممکن است در اخلاق سایر ادیان، صرفاً از عقل استفاده نمود.
مکتب عرفانی
در این روش، گفته میشود که انسان باید به مرحله شهود برسد. اینقدر به خداوند نزدیک شود که چیزهایی را ببیند که انسانهای معمولی قادر به دیدن آن نیستند گاهی تعبیر میشود که «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاء»[1] این شهود گاهی برای برخی از بزرگان اتفاق میافتد. انسان اگر اعمال خود را خالصانه انجام دهد به مرحله شهود میرسد و چیزهایی به او الهام میشود، مطالبی را میفهمد که دیگران قادر به فهم آن نیستند. مانند مرحوم امام خمینی (رحمهالله) که کارهایش گاهی بر اثر الهاماتی بود که به ایشان میشد. گاهی مرحوم امام تصمیماتی میگرفت که عقلای اطراف امام با آن مخالف بودند اما وقتی کار بر طبق دستور امام انجام میشد، همه میفهمیدند که فرمایش مرحوم امام درست است. مقام معظم رهبری (حفظهالله) هم اکنون ممکن است مطالبی بفرمایند که برخی نتوانند هضم کنند و بعدها متوجه میشوند که فرمایشات ایشان بحق بوده است و نتایج مثبتی را در پی داشته است.
ممکن است برای خود شما هم مراتبی از شهود و الهام حاصل شود و تصمیمتان با توجه عقلی نباشد. دعاها و اعمالی است که اگر انسان آنها را انجام دهد، باعث میشود که ملائکهای در کنار انسان قرار گیرند تا به انسان کمک کنند و انسان را حفظ کنند.
شهود دارای مراتبی است؛ برخی همیشه در مرحله شهود هستند و برای برخی گاهی اتفاق میافتد اما فیالجمله شهود وجود دارد و خصوصاً برای افراد صالح اتفاق میافتد که خداوند آنها را در کارها یاری میکند. ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد که قرار است منبری بروید اما خود را آماده نکردهاید اما وقتی صحبتها را شروع میکنید متوجه میشوید که خداوند به شما کمک میکند و مطالب زیبایی را بیان میکنید. متوجه میشوید که لطف و عنایت خداوند شامل حال شما شده است و مطالب به ذهنتان آمده است. در بسیاری از مشکلات اینگونه است که اگر خداوند کمک نمیکرد، نمیتوانستیم آن را حل کنیم. این همان الطاف خفیه الهی است که شامل حال انسانها میشود. بر اثر اعمال صالح، این الطاف خفیه هم بیشتر میشود. هرچه اعمال خوب انجام دهید، گذشت بیشتر شود و خدمت به خلق داشته باشید، این الطاف خفیه الهی برای شما بیشتر میشود.
بهترین مکتب اخلاقی
به نظر ما در این میان، بهترین روش اخلاقی، روش تلفیقی است؛ بتوان در مرحله اول مطالب اخلاقی را از آیات و روایات به دست آورد و در مرحله بعد از مباحث عقلی و فلسفی هم در جایی که عقل توانایی دارد کمک بگیرد، همچنین از کلمات عرفاً و شهود نیز بهره برده شود.
اعتدلال در علم اخلاق
مهم است که انسان در علم اخلاق با اعتدال حرکت کند و از اعتدال خارج نشود. باید از افراطوتفریط، دوری کرد. ممکن است انسانی تمام زندگی خود را گذاشته است تا ثروتاندوزی کند، مال به میزان حفظ جان، ناموس و آبرو کافی است. افراط در ثروتاندوزی باعث میشود که انسان مرتکب خلاف و ظلم شود. اگر مال هدف انسان در زندگی باشد، به انحراف کشیده میشود. در سایر مباحث اخلاقی هم همینگونه است مثلاً کسی که عصبانی میشود، نباید دهانش را باز کند و هر چیزی را بگوید.
قتلها، غارتها و خلافها همه ناشی از خروج از اعتدال است. فرعون از اعتدال خارج شد و ادعای خدایی میکرد، خودش میدانست که خدا نیست اما حاضر نبود اعتراف کند. برخی از کسانی که شورای نگهبان آنها را تأیید میکند یا رد میکند، از اعتدال خارج میشوند و باعث میشود که حرفهایی خلاف قانون و منطق بزنند. کسانی که از اعتدال خارج میشوند، مشکلاتی را برای خود و جامعه ایجاد میکنند. سعی کنید در زندگی اعتدال را حفظ کنید یعنی به وظیفه شرعی خود عمل کنید. برخی انتقاد میکنند و توهینی به کسی نمیکنند اما برخی در انتقادکردن فحاشی میکنند که مردم از این افراد تنفر دارند. انتقاد همراه با بیان راهحل آن، بهترین چیز است.
به مناسبت شهادت امام صادق (علیهالسلام)
مکتب ما مکتب جعفری است و بسیاری از روایات ما از امام صادق (علیهالسلام) است. یکی از حرکتهای مهم امام صادق (علیهالسلام) آن است که روایات زیادی درباره زیارت امام حسین (علیهالسلام) و ادعیه زیارات را بیان فرمود؛ اکثر زیارات وارد شده از امام صادق (علیهالسلام) است. امام صادق (علیهالسلام) مردم را با اهلبیت (علیهمالسلام) آشنا کرد. حضرت، خودش به زیارت امام حسین (علیهالسلام) رفت و به مردم پول میداد تا بتوانند به زیارت بروند؛ این حرکت برای این بود که ارتباط مردم را با ولایت، قوی کند. وظیفه ما طلبهها است که ارتباط مردم با ولایت را قوی کنیم. امام صادق (علیهالسلام) شاگردان زیادی داشت، روزی روضهخوانی وارد شد، حضرت درس را تعطیل کرد و فرمود: بگذارید روضه بخواند. روضه که خوانده شد، حضرت گریه کرد. امام صادق (علیهالسلام) به ما یاد داده است که ارتباط مردم را با ولایت زیاد کنیم.
مرحوم کوثری برای مرحوم امام روضه میخواند، مرحوم امام نیز حولهای داشت که با آن اشکهایش را پاک میکرد؛ دستمال برای ایشان کمبود زیرا ایشان اهل بکاء بود. مرحوم کوثری تعریف میکرد: در نجف بودم که حاجآقا مصطفی فوت کرد. در محضر امام خمینی هرچه با اندوه و گریه از شخصیت حاجآقا مصطفی گفتم، ایشان گریه نکرد اما همینکه روضه علیاکبر (علیهالسلام) را خواندم، ایشان گریه کرد. مقامها و توفیقات امام (رحمهالله) بهخاطر اتصال به ولایت بود. ما هرچه داریم از امام حسین (علیهالسلام) و ولایت است؛ لذا باید شهادت امام صادق (علیهالسلام) بهعنوان یکی از شعائر مذهبی حفظ شود و مجالس روضه حضرت، برقرار باشد.