درس حدیث استاد محسن فقیهی
99/07/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: توکل بر خداوند
یکی از مشکلاتی که در جامعه وجود دارد این است که توکل بر خداوند ضعیف شده است.﴿وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدْرًا﴾[1] . یکی از نکات مهم در بحث توکل این است که انسان، یقین به خداوند داشته باشد «حسن توكّل العبد على اللّه سبحانه على قدر يقينه به»[2] توکل چیزی نیست که با یک دقیقه به شخصی تلقین شود که توکل داشته باشد؛ میتوان دستور داد اما توکل داشتن نیاز به یقین دارد. اگر به خداوند یقین دارد و او را حکیم، علیم، رحمان، رحیم و ... میدانید، توکل بر خداوند داشته باشید. حصول یثین برای انسان، بستگی به میزان یقین انسان به خداوند دارد؛ اگر یقین انسان به صفات جمال و جلال خداوند ضعیف باشد، نمیتواند توکل کند؛ چون در اصل اعتماد به خداوند ضعیف است اما اگر اعتماد به خداوند قوی باشد و خداوند را پایگاه هستی، قادر مطلق، خالق همه اشیاء، مدبّر همه امور و حاکم مطلق بدانید، توکل بر خداوند می کنید؛ زیرا میدانید که اگر خداوند بخواهد همه مشکلات شما حل میشود.
توصیه به خواندن مناجات شعبانیه از طرف مرحوم امام و بزرگان برای این است که برای انسان توکل ایجاد شود؛ «إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْك»[3] خداوند به من عنایت کن تا از همه جا ببرم و توجهم فقط به تو باشد «وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْك» خداوندا! بینایی قلبهای ما را به نور خودت روشن کن.
اگر ارتباط ما با خداوند تنگاتنگ باشد، انقطاع از دیگران داشته باشد و توجه کامل به خداوند نماید ﴿وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾ خداوند او را کفایت میکند. باید زمینه توکل را آرامآرام در قلبمان ایجاد کنیم خصوصاً روحانیت محترم، فضلای عزیز و شخصیتهای بزرگوار که باید ارتباط و توجهشان به خداوند بیشتر باشد و به غیر خدا توجه نکنند.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) پیامبری است که توکل بر خداوند او خیلی عالی است؛ وقتی به تارخ زندگی او نگاه کنید، خواهید دید که چگونه تسلیم خداوند است، فرمانش را اطاعت میکند و هیچ ترسی ندارد. خداوند دستور میدهد که هاجر و اسماعیل را در بیابانی بیآبوعلف رها کن و برو! (مگر حضرت ابراهیم علاقهای به زن و فرزندش ندارد) ﴿وَادٍ غَيرِ ذِي زَرْعٍ﴾[4] . حضرت ابراهیم (علیهالسلام) این کار را انجام داد اما خداوند از زیر پای حضرت اسماعیل، چشمه زمزم را به وجود آورد و تاکنون این چشمه میجوشد. آن بیابان بیآبوعلف تبدیل به صحرایی سرسبز شد و هاجر و اسماعیل زندگانی خوبی را گذراندند ﴿وَمَنْ يتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ﴾.
حضرت ابراهیم (علیهالسلام) بتها را شکست. نمرود دستور داد که آتشی بیفروزند و حضرت را در آتش بیفکنند. حضرت گفت: اشکالی ندارد من وظیفه و تبلیغم را انجام میدهم و حقایق را بیان میکنم هرچند که من را در آتش بیفکنید. به دستور نمرود، حضرت را در آتش انداختند اما آتش بر حضرت ابراهیم (علیهالسلام) سرد و سلامت شد؛ ﴿بَرْدًا وَسَلَامًا﴾[5] .
توکل و اعتماد بر خداوند باعث میشود که خود خداوند از انسان حمایت کند و در مواقع حساس به داد انسان برسد اما همه اینها بستگی به مقدار اعتماد و یقینی است که دارید؛ چرا که هرچه بیشتر باشد توجه و عنایت خداوند هم بیشتر میشود. مرحوم امام زمانی که در تبعید نجف، ترکیه و پاریس بود، چگونه بر خداوند توکل داشت؛ یکلحظه ترس بر قلب این مرد حاکم نشد. از این شهر به آن شهر رفت و حقایق را بیان کرد و انقلابی که کسی باور نمیکرد، پیروز شد. وقتی توکل بر خداند داشتید، مسلّم پیروز هستید. اکنون میبینید که مقام معظم رهبری (سلمهالله) چگونه در مقابل مشکلات، امریکا و استکبار جهانی ایستاده است. ایشان با توکل بر خداوند میایستد و مبارزه میکند. مردم هم اگر توکل بر خداوند داشته باشند، یقیناً پیروز خواهند شد.
علاوه بر پیامبران در تاریخ زندگی علمای دین هم توکل وجود دارد. شیخ انصاری (رحمهالله) مرجع تقلید شیعیان جهان، همه وجوهات در اختیارش قرار میگرفت و ایشان برای افراد مختلف ازجمله مادرش، مقرری تعیین کرده بود، مادری که هیچگاه شیخانصاری را بدون وضو شیر نداد و نماز شبش ترک نشد. روزی مادرش بر اثر فشار اقتصادی به شیخ گفت که مقداری پول به من بده. شیخ پاسخ داد: من مقرری شما را دادهام و بیشتر از آن را نمیتوانم بدهم. این کلید صندوق پول، بروید هرچه میخواهید بردارید اما فردای قیامت باید خود شما پاسخش را بدهید. من نمیتوانم جوابش را بدهم زیرا این پول متعلق به فقرا و مستضعفین است. مادرش گفت: من نمیتوانم جواب بدهم پس پول را نمیخواهم. این توکل بر خداوند است که به شما کمک میکند تا در زندگانی توجهی به مال نداشته باشید و در امور با احتیاط رفتار کنید.
دیوار منزل مرحوم شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، ترکهایی برداشته بود. مردم گفتند که خانه نزدیک است خراب شود. معماری آمد و گفت که ترکها زیاد است و باید تعمیر شود. مرحوم حائری پرسید: آیا تا دو ماه دیگر این ترکها مشکلی ایجاد میکند؟ معمار گفت: نه اما باید درست شوند وگرنه خانه خراب میشود. شیخ عبدالکریم حائری گفت: «فعلاً کاری نداشته باشید و بعد از دو ماه دیگر اگر نیاز بود درستش کنید». در طول این دو ماه بود که شیخ عبدالکریم حائری فوت کرد. مرحوم شیخ عبدالکریم حائری، مرجع بزرگ شیعیان بوده و نیاز مالی نداشته است اما حاضر نمیشود که وجوهات را برای تعمیر ترکهای منزلش مصرف کند.
این شخصیتهای بزرگ بودهاند که با توکل بر خداوند و بیاعتنایی به دنیا باعث شدند که اسلام حفظ شود. اگر اسلام به دست ما رسیده و نظام اسلامی ارزشمندی در اختیار ما است بهخاطر فداکاری و گذشت علمای بزرگ ما بوده است. درست است که انسانهای ناجوری هم وجود داشتهاند اما باید این تلاش علمای بزرگ را قدر بدانیم، بیان کنیم و آنان را الگو قرار دهیم. جامعه باید این علمایی که به مادیات توجهی نداشتند بلکه توجهشان به مستضعفین بود را الگوی خود قرار دهد. اگر این نکات اصلی را حفظ کنیم روحانیت، نظام و اسلام، عزیز خواهند شد.
باید با توکل این زندگی اسلامی را اداره کنیم و به محرومین توجه کنیم، مخصوصاً در این ایام که بیماری کرونا باعث شده که مشکلات زیادی برای مردم پیش بیاید. این اقتصاد، به هر دلیلی نتوانسته به مردم کمک چندانی کند. هرکسی وظیفه دارد که در محله خود به اطرافیانش توجه کند و به فقرایی که میشناسد کمک کند تا انشاءالله این دوران را بگذرانیم و به اقتدار کامل اسلامی، اقتصادی و فرهنگی، نائل شویم.