« فهرست دروس

درس حدیث استاد محسن فقیهی

99/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: شرح کتاب چهل حدیث مرحوم امام/مقام رضا/

مقام رضا

صحبت در مباحث اخلاقی، درباره رضای در مقابل خداوند است. یکی از صفاتی که انسان مؤمن باید داشته باشد، «رضا» است؛ رضاً بقضائک و تسلیماً لامرک. می‌توان گفت که یکی از بهترین صفاتی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد.

معنای رضا

رضا یعنی خشنود و راضی بودن است. وقتی انسان به چیزی راضی و خشنود است (در واقع و ظاهر) مقام رضا است. زمانی که نعمت‌های خداوند برای انسان وجود دارد راضی هم هست؛ هرچند که انسان، هیچ‌گاه قانع نمی‌شود و همه چیز داشته باشد و بازهم بگوید کم است اما رضا آن است که انسان، هم ظاهراً و هم واقعاً رضایت داشته باشد؛ یعنی از ته دل، رضایت قلبی از خداوند داشته باشد.

پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) از جبرائیل درباره رضا پرسید: جبرائیل عرض کرد: راضی کسی است که به مولای خودش غضب نمی‌کند؛ چه دنیا را داشته باشد یا نداشته باشد «فَمَا تَفْسِيرُ الرِّضَا قَالَ الرَّاضِي الَّذِي لَا يَسْخَطُ عَلَى سَيِّدِهِ أَصَابَ مِنَ الدُّنْيَا أَوْ لَمْ يُصِبْ وَ لَا يَرْضَى مِنْ نَفْسِهِ بِالْيَسِير».[1]

برخی انسان‌ها وقتی مشکلی برایشان پیش می‌آید با خدا دعوا می‌کنند که مثلاً چرا من باید مریض شوم؟ چرا من باید تصادف کنم؟ چرا من باید بی‌پول باشم؟ من چرا خانه ندارم؟ چرا زن ندارم؟ و ... . برخی با خداوند جنگ کرده و غضب می‌کنند اما برخی انسان‌ها هستند که در سخت‌ترین مشکلات مثل بیماری سرطان در مقابل خداوند غضب نمی‌کند خواه از دنیا چیزی به او رسیده باشد یا نرسیده باشد.

منشأ خوبی و بدی

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ﴾[2] . هر نیکی که به انسان می‌رسد از جانب خداوند است و هر بدی که به انسان می‌رسد از جانب خود اوست. این نعمت‌ها مانند چشمی که خداوند به ما داده است و برخی انسان‌ها از آن محروم هستند، از طرف خداوند است. این گوش و دست و پای سالم که برخی آن را ندارند را خداوند به ما داده است. تمام آنچه را که تعبیر به نعمت خداوند می‌کنیم، نعمت خداوند است اما آن نقایصی که وجود دارد از ناحیه خود ما است. اعمال خود ما یا پدر و مادر ما که دستورات شرع را انجام نده‌ایم باعث شده که بیمار شویم.

فایده رضا

وقتی انسان از خداوند راضی شد،‌ نمازش را تند نمی‌خواند. با خود می‌گوید که خداوند نعمت‌های زیادی را به من داده است؛ عقل سالم دارم درحالی که برخی از انسان‌ها دیوانه هستند. توجه به نعمت‌ها باعث می‌شود که در مقابل خداوند نماز را تند نخواند بلکه آرام، با حالت معنوی و توجه بخواند.

«وَ لَا يَرْضَى مِنْ نَفْسِهِ بِالْيَسِير»: وقتی می‌خواهد کار کند و اعمال خیری انجام دهد، با دل و جان آن را انجام می‌دهد.

خداوند به شما ثروت داده است پس مقداری از آن را هم به فقرا بدهید. اگر فقیری را دیدید به او کمک کنید، از شما کم نمی‌شود بلکه خداوند به شما بازهم می‌دهد. نماز، روزه، نماز شب و ... را با توجه و حالت معنوی بخوانید.

انسان ناراضی حال ندارد. کسی که همیشه نِق می‌زند و چراچرا می‌کند، نمی‌تواند در مقابل خداوند حالت خضوع و خشوع داشته باشد؛ زیرا همیشه توقع دارد و فکر می‌کند که در حقش اجحاف شده است. می‌گوید که چرا من مریض شدم اما نمی‌گوید که دیگران مریض شدند و مردند اما من حالم بهتر است. او همیشه نقطه بد قضیه را می‌بیند. لذا رضا امر مهمی است که باید سعی کنیم که با کمک فکری و اخلاقی در خودمان ایجاد کنیم.

مقام رضا در نزد اهل‌بیت

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمود: «مَا عَبَدْتُكَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ وَ لَا خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلًا لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ».[3] پدر و مادر انسان را دوست دارند حتی اگر فرزند به آن‌ها ظلم کرده باشد. اگر خاری به پای فرزندی برود، ممکن است که مادرش خواب به چشمانش نرود؛ زیرا حاضر نیست که ناراحتی او را ببیند. رضایت از خداوند هم همین‌گونه است و اگر روحیه رضا در ما وجود داشته باشد، کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در وصف ما محقق می‌شود که برای رسیدن به بهشت، عبادت نمی‌کنیم، برای ترس از آتش، خداوند را عبادت نمی‌کنیم بلکه خداوند را عبادت می‌کنیم چون اهلیت عبادت را دارد. تفکر رضایتمندی در کنار عبادت، آن را زیبا می‌کند.

امام حسین (علیه‌السلام) با آن همه سختی‌ها، مصیبت‌ها و به خاک و خون کشیده شدن اهل‌بیتش، بر روی خاک‌های کربلا می‌فرماید: «الهی رِضاً بِقَضائِكَ و تَسْليماً لِامْرِكَ»[4] این را مقام رضا می‌گویند؛ با کمال عشق و علاقه، شهادت را می‌پذیرد.

بسیجیان، سپاهیان و کسانی که برای خدا به جبهه رفتند و جان خود را تسلیم خداوند کردند و گاهی برای شهادت با هم مسابقه می‌گذاشتند، شاید درجه‌ای از مقام تسلیم و رضا را دریافت کرده بودند. این مقام بالایی است که انسان به آن دست یابد. در زندگی مشکلاتی وجود دارد که نباید باعث شوند که از مقام رضای ما بکاهد. باید همیشه راضی باشیم و در مقابل خداوند خود را کوچک و خداوند را بزرگ بدانیم. ما باید حتی برای دنیا هم تلاش کنیم اما اگر نشد، نشد. اگر نتوانستیم به مطلوب خود برسیم، باید راضی به خواست خداوند باشیم.

امیرالمؤمنین می‌فرماید: «عَظُمَ الْخَالِقُ فِي أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِي أَعْيُنِهِمْ»[5] خالق را در وجودشان بزرگ است و غیر او در چشمانشان کوچک است. تعبیر که مقام معظم رهبری دارند که توجهات به خودتان باشد و به خودتان اعتماد کنید، یعنی در وجودتان توجه و اعتمادتان به خدا باشد؛ پس به غیر توجه نکنید که قدرت‌های بزرگ چه می‌گویند.

فاء در «فَصَغُرَ» یعنی نتیجه بزرگ دانستن خداوند این است که غیر او در چشم انسان، کوچک می‌شود و عظمتی ندارند. استکبار عظمتی نخواهد داشت همان‌گونه که اکنون برای مردم روشن می‌شود. در مقابل خداوند باید تسلیم محض باشیم.

«مَنْ رَضِيَ مِنَ اللَّهِ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْمَعَاشِ رَضِيَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْيَسِيرِ مِنَ الْعَمَلِ»[6] . کسی که از خداوند راضی است و به زندگی کم می‌سازد خداوند نیز به اعمال کم او راضی است و آن را می‌پذیرد.

انبیاء و اولیاء نیز مشکلات زیادی داشتند و هیچ‌گاه از مقام رضا خارج نشدند، تمام ائمه (علیهم‌السلام) مقتول یا مسموم بودند «ما منا الا مقتول أو مسموم»[7] اما همه در مقام رضا بودند و هیچ‌گاه ناراضی نبودند.

علما و مقام رضا

ملا احمد نراقی (رحمه‌الله) در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد مشکلات و بیماری در بین مردم به وجود آمده است و ناامنی در جامعه شکل گرفته است؛ پس مردم را بسیج کرده‌ایم که امنیت را در بین مردم ایجاد کنند.

وقتی بیماری مثل وبا شایع می‌شد، ناامنی هم به وجود می‌آمد و نیاز بود که لااقل امنیت ایجاد شود. ملا احمد نراقی (رحمه‌الله) درحالی کتاب می‌نویسد که بیماری در جامعه را فرا گرفته و امنیت نیست و برای امنیت تلاش می‌کنند. اکنون نیز در جامعه بیماری کرونا شایع شده است و عده‌ای هم کشته می‌شوند. در گذشته نیز بیماری‌هایی مثل وبا و طاعون بوده که در جامعه شایع می‌شده است. در چنین وضعیت‌هایی هم باید مقام رضا را داشته باشیم و راضی به رضای خداوند باشیم؛ چون نمی‌توانیم جلو بعضی از اتفاقات را بگیریم. نعوذبالله جمله‌ای از دهانمان خارج نشود که نشانه نارضایتی باشد. ملا احمد نراقی (رحمه‌الله) کتابش را می‌نویسد، به دنبال علم هست، به مردم هم کمک می‌کند.

سید جواد عالمی، درحالی کتاب مفتاح الکرامه در شرح قواعد علامه را می‌نوشت که وهابی‌ها به شهر نجف حمله کرده بودند و عده زیادی را ترور و می‌کشتند و علما و مردم درحال دفاع از حرم امام و ساکنین شهر بودند.

در طول تاریخ این مشکلات برای علما و مردم بوده است، اکنون نیز مشکلاتی مثل مشکلات معیشتی و بیماری برای مردم وجود دارد. در گذشته مردم صبر می کردند و با مشکلات کنار می‌آمدند. باید مراقب بود که از مقام رضای انسان کم نشود البته باید تلاش نمود هم برای معیشت و هم برای سلامتیمان و هم برای امنیتمان، ﴿لَيسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى﴾[8] . انشاءالله خداوند این مشکلات را از مردم ما رفع بفرماید.


logo